English Version
English

اعتیاد فرصتی برای پیدا کردن گنج درونی

اعتیاد فرصتی برای پیدا کردن گنج درونی

در نهایت ناباوری به باور مطلق رسیدن؛ یعنی رسیدن به عشق، رسیدن به محبت. ویرانه‌ای که ساختن آن غیرممکن شده‌ بود به بهترین شکل ساخته شد و این مهم تنها با خواست ما و فرمان حق انجام می‌گیرد.
با زوج خدمتگزار همسفر مرضیه بخش سایت همسفران و مرزبان مسافر عباس از «نمایندگی همسفران کاسپین» مصاحبه‌ای را ترتیب داده‌ایم که شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می‌کنم.

لطفاً به‌رسم کنگره 60 خودتان را معرفی کنید.
همسفر مرضیه:

آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شیشه به مدت یازده ماه و چهار روز سفر کردیم به روش DST داروی درمان شربت OT، راهنمای مسافرم آقا محمد و راهنمای خوبم همسفر نازنین ورزش خودم در کنگره بدمينتون و ورزش مسافرم والیبال. هم‌اکنون یک‌سال و چهار ماه است که با دستان پرمهر آقای مهندس آزاد و رها هستیم.

کمی از دنیای قبل از کنگره خود بگویید؟
همسفر مرضیه:

دنیای قبل از کنگره پر از سیاهی و مشکلاتی بود که حل کردن آن‌ها برایم غیرممکن بود هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم که روزی بتوانم همه پل‌های شکسته پشت سرم را درست کنم. انگار در ناامیدی و تنهایی خودم گم شده بودم.
مسافر عباس:
قبل از کنگره با ناآگاهی خودم دنیایی از مشکلات را برای خود درست کرده بودم که بیرون آمدن از آن‌ها برایم غیرممکن شده بود.

به نظر شما چه چیزهایی می‌تواند از موانع درمان در کنگره ۶۰ باشد؟
همسفر مرضیه:

بی‌نظیرترین پارامتری که در کنگره ۶۰ بسیار مشهود است، نظم و انضباط می‌باشد. از نظر من یکی از موانع درمان بی‌نظمی می‌تواند باشد.
مسافر عباس:
به نظرم در حاشیه بودن یکی از مهم‌ترین موانع درمان در کنگره ۶۰ می‌باشد.

مهم‌ترین عامل در رهایی از نظر شما چه مواردی بوده است؟
همسفر مرضیه:

مهم‌ترین عامل در رهایی صبر است. صرف کردن زمان همراه با تلاش و کوشش، چراکه ما به واسطه تجربه تاریکی‌ها کمی کم طاقت شده‌ایم و می‌خواهیم در کوتاه‌ترین زمان ممکن به درمان برسیم؛ اما با طی کردن زمان است که می‌توانیم به نتیجه دلخواه برسیم.
مسافر عباس:
مهم‌ترین عامل در رهایی فرمانبرداری کردن و اجرایی کردن قوانین کنگره ۶۰ می‌باشد.

خدمت ‌کردن در کنگره 60 به چه معناست؟
همسفر مرضیه:

خدمت کردن در ظاهر خدمت به سیستم کنگره ۶۰ می‌باشد؛ اما در صور پنهان خدمت به خود من است. به نظرم خدمت کردن یک سفر درونی است؛ چون باعث می‌شود که خودت را پیدا کنی و در خدمت یاد می‌گیری با همه خوبی‌ها و بدی‌ها چطور عاشق دیگران باشی. خدمت کردن در کنگره ۶۰ به معنای پرداخت زکات رهایی می‌باشد.
مسافر عباس:
از نظر من خدمت کردن در کنگره به معنی دوچندان شدن حال خوش و رفع کردن نواقص شخصی انسان است.

خدمت‌ در کنگره چه تأثیری بر شما و زندگی‌تان داشته‌است؟
همسفر مرضیه:

یکی از تأثیرات خدمت این است که با دید بازتری می‌توانم اطراف خود را تماشا کنم. با خدمت کردن در کنگره۶۰ عشقی درونت شعله‌ور می‌شود که نیروهای خواب رفته تو را زنده می‌کند.
مسافر عباس:
خدمت کردن در کنگره خیلی از گره‌های درونی من را باز کرده است. در خدمت یاد گرفتم مسولیت‌پذیر باشم و نسبت به دیگران هم احساس مسئولیت کنم.

به نظر شما بزرگترین آفت برای یک سفر دومی چیست؟
همسفر مرضیه:

در سفر دوم باید به ترس‌های خود غلبه کنیم و کمی پای خود را فراتر بگذاریم. اگر من قبول کردم که آموزش بگیرم و در کنگره باشم پس باید از این فرصت ناب استفاده کنم تا بی‌بهره نمانم، حرکت کنم و با فراز و نشیب‌های درونی، خودم را پیدا کنم. به نظرم بزرگترین آفت سکون است؛ چراکه در سکون زایشی نیست و همه چیز در حرکت به وجود می‌آید.
مسافر عباس:
به قول استاد امین در سفر دوم تسخیر شدن موضوعی است که به سراغ سفر دومی می‌آید. طوری که تازه حس‌های سفر دومی باز می‌شود و خودش را دائما با دیگران مقایسه می‌کند. قیاس می‌تواند آفت بزرگی باشد.

از آن‌جایی‌که شما مسیر پر پیچ‌وخمی را در سفر اول پیموده‌اید، چه‌ چیزی باعث شد که ناامید نشوید و به راه خود ادامه دهید؟
همسفر مرضیه:

یکی از دلایل مهم پیدا کردن راه درست بود. مطمئن بودم که این مسیر، مسیر درست و روشنی است و تنها با قدم گذاشتن در این مسیر می‌توانم به اهداف خود برسم. همیشه با خودم می‌گفتم مهم نیست چند سال زمان ببرد؛ چون می‌دانستم تنها علم درمان اعتیاد و نجات از دام تاریکی‌ها در کنگره ۶۰ است؛ حتی اگر قرار باشد این مسیر را پا برهنه طی کنم باز هم طی می‌کنم.
مسافر عباس:
قطعاً یکی از دلایل آن حمایت همسفرم بود و دلیل دیگرم ایمان به روش DST  و کنگره ۶۰ بود.

آیا روزی فکرش را می‌کردید که بتوانید شاهد اولین سال رهایی‌ خود باشید و احساس شما از آن روز زیبا چه بود؟
همسفر مرضیه:

من همیشه فکر می‌کردم که ممکن است ما در کنگره درمان شویم؛ اما تولد اولین سال رهایی برایم غیرممکن بود. خدا را شکر که این اتفاق بی‌نظیر در زندگی ما افتاد. در کنگره ۶۰ بهترین روزهای زیادی را تجربه کردیم. خیلی خوشحالم که توانستیم این جایگاه را تجربه کنیم؛ چون برای رسیدن به این جایگاه خیلی زحمت کشیدیم و از موانع زیادی عبور کردیم. به لطف آقای مهندس و روش DST این مسیر پرفراز و نشیب برای ما لذت‌بخش شد.
مسافر عباس:
واقعاً حس خیلی خوبی داشتم؛ چون برای رسیدن به آن جایگاه سختی‌های زیادی کشیده بودم و مطمئن بودم با روش DST، خواست خودم و فرمان پروردگار می‌توانم به هر چه که بخواهم برسم.

نظر شما راجع‌به جملۀ؛ پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است چیست؟
همسفر مرضیه:

هر خطی که به پایان می‌رسد، خط دیگری شروع می‌شود و خطوط تاریک و پر پیچ‌وخم زندگی ما به پایان رسید و خطوط دیگری آغاز شد. وادی سیزدهم به من آموخت که مشکلات هیچ‌وقت تمام نمی‌شوند؛ بلکه از نوعی به نوع دیگر تبدیل می‌گردند. به نظرم هر قدر که بزرگ‌تر می‌شوی مشکلات هم به نسبت بزرگ‌تر می‌شوند و ما در کنگره روش حل مشکلات را به خوبی فرامی‌گیریم.
مسافر عباس:
یکی از زیباترین و تاثیرگذارترین وادی‌ها در زندگی من و همسفرم وادی سیزدهم بود. ما برای اولین بار در زندگی‌مان یک هدف را دنبال کردیم و به پیروزی رسیده بودیم و این همان وادی سیزدهم است.

پیام شما برای کسانی که به دنبال راهی برای رهایی از دست اعتیاد هستند چیست؟
همسفر مرضیه:

در کمال ناباوری راهی برای خروج از این دام بلا وجود دارد که اعتیاد را به فرصتی تبدیل کرده که از دل سیاهی‌ها گنج درونی خودمان را پیدا کنیم. مسیر مشخص و روشن است کسی که خواستار و تشنه رهایی باشد سیراب می‌شود.
مسافر عباس: 
در حال حاضر اولین و آخرین روش درمان در جهان فقط روش DST و درمان در کنگره ۶۰ می‌باشد. اگر واقعاً خواستار رهایی باشیم و بخواهیم که از اعتیاد خارج شویم کنگره ۶۰ مسیر خروج را به ما نشان می‌دهد و اگر فرمانبردار باشیم عبور از این مسیر برای ما سهل خواهد بود.

کلام آخر؛
همسفر مرضیه:

از آقای مهندس بزرگوار، خانواده محترم ایشان و راهنمای مسافرم بسیار سپاسگذارم و همیشه قدردان زحمات این عزیزان هستم. در تمام روزهایی که با خودم در جنگ و جدال بودم راهنمایی کنارم بود که خیلی با آرامش مسیر درست را به من نشان داد. گاهی من خسته می‌شدم؛ اما ایشان با عشقی که در وجودشان داشتند مرا از دل تاریکی‌ها بیرون کشیدند. از راهنمای عزیزم خانم نازنین خیلی تشکر می‌کنم و دست ایشان را می‌بوسم.
مسافر عباس:
من به این مسئله باور دارم که با حرکت درست هم معجزه رخ می‌دهد و هم خداوند انسان را یاری می‌نماید، این معجزه برای من با یاری خداوند و حرکت خودم رخ داد.
از جناب آقای مهندس و خانواده محترم ایشان بسیار سپاسگزارم. از راهنمای بزرگوارم آقای محمد مجیدی خیلی تشکر می‌کنم. همیشه قدردان زحمات همسفرم و راهنمای همسفرم که همیشه پشتیبان و حامی من بودند، هستم.

مصاحبه‌کننده: همسفر زینب (خدمتگزار سایت)
ارسال: همسفر مرضیه (خدمتگزار سایت)
عکس: همسفر آرزو (مرزبان خبری)
همسفران نمایندگی کاسپین قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .