English Version
English

سیگار

سیگار

جلسه یازدهم از دوره بیستم کارگاه های آموزشی کنگره ۶۰ نمایندگی پاکدشت، با استادی راهنمای محترم مسافر امین، نگهبانی مسافر میلاد و دبیری مسافر وحید با دستور جلسه «سیگار» شنبه 5 خرداد 1403 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان امین هستم مسافر
من برای درمان سیگار خیلی سختی کشیدم و به هیچ عنوان پذیرا نبودم. برای صحبت‌های آقای مهندس در روزهای چهارشنبه با همسفرم به آکادمی می‌رفتم و همسفرم هم سیگار مصرف می‌کرد، شخصی از شهرکرد در مورد لذت‌های درمان سیگار صحبت می‌کرد که من می‌گفتم شهرکرد با آن هوای پاکش فقط با سیگار کشیدن لذت می‌دهد، این طرز تفکر شخصی است که نمی‌خواهد درمان بشود. زمانی که شعبه پاکدشت راه‌اندازی شده بود، قبل از جلسه سیگار مصرف می‌کردم و بعد عطر می‌زدم تا بوی سیگار ندهم، البته آن زمان الزامیت به این شکل نبود، کسانی که در لژیون ویلیام وایت عضو نیستند نمی‌توانند حتی ذخیره برای میکروفن گردان بشوند تا اینکه آقای مهندس اعلام کردند که اگر می‌خواهید خدمتگزار باشید حتماً باید این درمان صورت بگیرد و ازآنجایی‌که عاشق خدمت کردن بودم و دوست داشتم تا در اینجا بمانم، ناگزیر تسلیم شدم. بعضی‌ها به بچه‌های در حال درمان می‌گویند که در دوران سازگاری اگر سیگار مصرف کنید اشکالی ندارد، باید پرسید که آیا خودت نشان ویلیام وایت را گرفته‌ای؟ یا می‌گویند که روی بسته‌های آدامس نوشته است برای بیماران قلبی مضر است، گفتم روزی یک بسته سیگار که مصرف می‌کردی اشکالی نداشت اما این مضر است. در سفر سیگارم هفت صبح که بلند می‌شدم اول ذغال روی اجاق می‌گذاشتم می‌کشیدم تا بتوانم سرکار بروم، شب بعد از شام می‌کشیدم و بعد دوباره ساعت دوازده می‌گفتم یک سری دیگر بکشم، بعد متوجه شدم تمام‌کارهایی که در زمان اعتیاد انجام می‌دادم الآن هم انجام می‌دهم؛ مانند زمان اعتیاد تکیه می‌دادم، سری قلیون و ذغالش مانند وافور تریاک بود و یک انبر هم برای ذغال در دست داشتم، حتی شاید مخرب‌تر و مضرتر بود از خانواده دور می‌شدم و پای بساط قلیون بودم. نمی‌توانستم به راهنما بگویم که خراب کردم به خاطر همین در تهران یک راهنمای سیگار انتخاب کردم. راهنمایم می‌گفت که دوباره باید سیگار بکشم تا بتوانم درمان را شروع کنم اما چند سالی بود که سیگار نمی‌کشیدم به خاطر همین سختی‌های زیادی کشیدم و به آن خواسته رسیدم. بعد از دو سال رهایی سیگار، همسفرم که همچنان مصرف‌کننده سیگار بود می‌گفت تا روزی که زنده‌ام سیگار مصرف می‌کنم و باور نمی‌کرد که من درمان شده‌ام و کم‌کم بعد از مدتی شروع به درمان کرد و نتیجه گرفت.

 

عکاس: مسافرمحمود لژیون 11

تایپ و ارسال کننده: مسافرمحمود لژیون 14

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .