به نام قدرت مطلق الله
سومین جلسه از دور چهارم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی بروجرد، ویژه مسافران با استادی راهنمای محترم مسافر علی و نگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافر علی مراد با دستور جلسه؛ (وادی سوم و تاثیر آن روی من)روز سه شنبه یکم خرداد ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد
خداوند رو شکر میکنم و خیلی خوشحال هستم که امروز در نمایندگی بروجرد در کنار شما دوستان عزیز حضور دارم، و خسته نباشید میگم به تمام خدمت خدمتگزاران نمایندگی، از آقای مهندس دژاکام، و دیدهبان روابط این شعبه آقای علی خدامی، و به آقای امیرحسین بهرامی ایجنت شعبه و تمام خدمتگزاران و بچههای سفر اول و سفر دوم به همه خدا قوت میگم. از همه شما عزیزان سپاسگزارم که این اجازه رو به بنده دادید تا بتوانم اینجا بنشینم و از تک تک شما آموزش بگیرم.
خوب دستور جلسه وادی سوم است که میگوید (باید دانست هیچ موجودی به اندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند) در زندگی کسی به فکر ما نیست در درمان اعتیاد در بیرون از کنگره کسی به فکر درمان اعتیاد ما نیست، ما باید خودمان به فکر خودمان باشیم اون دکتری که پیشش میرفتم فقط به فکر پول من بود دارویی را میداد و من را به حال خودم رها میکرد و من از چاله به چاه میافتادم، تا یک روز یک نفر از جنس خودمان آمد و این مسیر رو طی کرد؛ نشانه گذاری کرد؛ گفتند من این مسیر را رفتهام و شما نیز بروید و در این مسیر از راهنماهایتان پیروی نمایید. هر کسی در کنگره یک راهنما دارد مرزبانها؛ سفر اولیها؛ سفر دومیها؛ و دیدهبانها همه راهنمای مشخص خودشان را دارند. تمام کسانی که در کنگره میبینید که یک پست خدمتی دارند از همین لژیونها آمدهاند، و در کنگره هیچ چیز از نظم و انضباط و ادب بالاتر و مهمتر نیست، مسئله بعدی احترام به جایگاهها است ما باید به جایگاهها احترام بگذاریم، جایگاه مرزبان، راهنما، و بقیه خدمتگزاران؛ احترام به جایگاه را جناب مهندس معین کردند. خدا را شکر میکنم که در کنگره جناب مهندس به ما آموزش دادند که ما باید اول به خودمان احترام بگذاریم، و هیچکس به اندازه خودمان به ما فکر نمیکند و اصلاً به فکر قضاوت دیگران در مورد خودمان نباشیم، و در طول سفرمان فقط به خودمان فکر کنیم و به خوب طی کردن این مسیر، و سعی کنیم در طول این سفر از انجام کارهایی که باعث خراب شدن سفر ما میشود پرهیز کنیم، کارهایی که باعث به تعویق افتادن زمان داروی من بشود یا باعث شود من تنظیم خوابم به هم بخورد در شرایطی قرار بگیرم که نتوانم سی دی بنویسم و آموزشهایم ناقص بماند. من در زمان مصرف آدم لذت جویی بودم و به خاطر لذتی که در مواد بود سمتش رفتم ولی الان آن لذتها جایشان را به لذتهای دیگری دادهاند مثل خدمت در کنگره، شما همه با خواست و اراده خودتان اینجا آمدهاید به کدام یک از شما نامه دادند یا دعوت کردند که بیایید همه با خواست خودمان آمدیم. ما هم مثل شما در حال ساختن ساختمان برای شعبه خودمان هستیم، در شعبه ما کسانی که در ساخت زمین خدمت میکردند در دو دوره امتحانی که برای راهنمایی گرفته شد در کنگره بیشترین قبولی و بالاترین نمره را داشتند، بالای ۸۰ درصد کسانی بودند که سر زمین و ساختمان خدمت میکردند، اینها از نعمتی که در کنگره هست استفاده میکنند و لذت میبرند خدا را شکر که چنین جایی هست که ما میتوانیم آنجا خدمت کنیم و به حال خوب برسیم، حالا چه از طریق کمک مالی یا از طریق نیروی کار ؛دوستان قدر این موقعیتها را بدانید این همیشگی نیست بعداً که این ساختمان تکمیل بشود میبینید که همه کمک کردند و من هیچ سهمی از ساختن این ساختمان ندارم و غبطه میخورم، من به هر نمایندگی که میروم اولین سوالی که از آنها میپرسم این است که آیا این ساختمان از خود شماست؟ وقتی که آدم توی خونه خودش (شعبه خودش) باشه خیلی خوبه و خیلی فرق میکنه. نکته بعدی در مورد سیگار هست، یک روز در امتحان راهنمایی قبول شده بودم ولی چون سیگارم را درمان نکرده بودم جناب مهندس شال به من ندادند و گفتند بعد از درمان سیگار برگردم و شالم را بگیرم، درمان سیگار و سفر نیکوتین خیلی برای من سخت بود ولی یک روز با تلنگری از طرف یکی از دوستانم توانستم سیگارم را درمان بکنم، و هر موقع که در طول سفر درمان سیگارم حالم بد میشد آدامس میخوردم و سی دی گوش میدادم سی دیهای مختلف و این حال من را خوب میکرد، جناب مهندس میفرمایند درمان اعتیاد با درمان سیگار کامل میشود. مجدداً خدا را شکر میکنم که امروز خیلی خوشحال هستم و خیلی لذت بردم که وارد شعبه شما شدم و همه شما را دوست دارم. متشکرم که به صحبتهای من گوش کردید.
تایپ و عکس ؛ مسافر اشکان
- تعداد بازدید از این مطلب :
625