English Version
English

گروه خانواده - صدای آقای مهندس را گوش کن نه صدای مرا

گروه خانواده - صدای آقای مهندس را گوش کن نه صدای مرا

پنج‌شنبه دهم اسفندماه ۱۴۰۲ به مناسبت هفته دیده‌بان، نمایندگی سیرجان افتخار میزبانی دیده‌بان محترم آقای زرکش را داشت. فرصت را غنیمت شمردیم تا با ایشان گفتگویی ترتیب دهیم، باوجوداینکه مسیری طولانی را طی کرده بودند با روی باز پذیرا شدند. با سپاس از ایشان، این گفتگو را تقدیم شما می‌کنیم، لطفاً با ما همراه شوید.

ضمن خیر مقدم و تبریک هفته دیده‌بان، لطفاٰ بفرمایید وظیفه دیده‌بان لژیون سردار چیست و چه دستاوردهایی در مسیر آموزش برای شما داشته است؟

دستاورد برای ما نیست، برای بنیان کنگره است، ما فقط تمام تلاشمان را می‌کنیم که فرامین را اجرا کنیم. جالب اینکه، درست است که آقای مهندس راجع به یک‌سری مطالب صحبت می‌کنند و پیام‌هایی می‌دهند، ولی مهم این است که یک دیده‌بان فرمان را بفهمد. هیچ‌وقت آقای مهندس مستقیماٰ وظیفه‌ای که یک دیده‌بان دارد را به او نمی‌گویند، جایگاه و حیطه کاری هر دیده‌بان مشخص است، ولی آن کاری که باید انجام دهد را باید خودش بفهمد.

مطلب دیگر اینکه اولین کار من به‌عنوان دیده‌بان لژیون سردار این است که یاد می‌گیرم؛ آدم‌ها در کنگره از چندطرف یاد می‌گیرند، من از یک‌طرف دارم از آقای مهندس یاد می‌گیرم و از طرف دیگر از دوستانم که در لژیون سردار با آن‌ها کار می‌کنم، وقتی از چندطرف به انسان فشار وارد شود باعث پرتاب او شده و جایگاهش متفاوت می‌شود، ولی مهم این است که بفهمد این نیرو از جای دیگر است؛ در این چندسال لژیون سردار برای من دستاورد داشته، نه من برای لژیون سردار!

چطور متوجه شویم به فهم درستی از لژیون سردار دست یافته‌ایم؟

وقتی آقای مهندس لژیون تشکیل می‌دهند، یعنی چیز مهمی است، یعنی یک‌سری آدم باید بیایند دور هم جمع شوند و از همدیگر حمایت کنند، لژیون سردار است دیگر! راهنمای لژیون سردار، آقای مهندس هستند، البته که آقای مهندس راهنمای همه کنگره در هر حلقه‌ای که می‌رویم هستند، هرکس وارد هر حلقه که می‌شود اگر حلقه او را بپذیرد، از او حمایت می‌کند. همین که وارد آن (لژیون سردار) می‌شوی؛ یعنی آن را فهمیده‌ای و فهم کنگره این‌قدر با ظرافت به آدم انتقال می‌یابد که متأسفانه انسان نمی‌فهمد و می‌گوید من که این‌ را داشتم، درصورتی‌که با بودن در این حلقه این اتفاق برایمان می‌افتد. من می‌خواهم دنور شوم، می‌توانم، ولی نمی‌توانم! آن‌جایی‌که بین توانستن و نتوانستن، برای نتوانستن توجیه وجود دارد، اگر بتوانی انجام بدهی، فهمیده‌ای! من پول دنوری را می‌توانم بدهم؛ ولی یک جای دیگر هم هست که می‌توانم پول را ندهم، هزاردلیل برای نتوانستن و یک راه برای توانستن، آن‌جا که یک راه را انجام می‌دهی، یعنی فهمیده‌ای!

در صحبت‌هایتان فرموده بودید: «اثری ارزشمندتر است که متفاوت‌تر باشد.» هرکدام از ما در هر جایگاهی که هستیم، سفراولی، سفر دومی و ... چطور می‌توانیم اثری متفاوت از خود به یادگار بگذاریم؟

عصا دست یک نفر (آقای مهندس) است، علم شکافته می‌شود، جهل کنار می‌رود و در دل تاریکی شروع به حرکت می‌کنند، صاحب اثر یکی دیگر است ولی آن‌ها که همراه ایشان هستند، می‌توانند در آن اثر مشارکت داشته باشند. این اتفاق‌ها می‌افتد و به نتیجه هم خواهد رسید، اصلاٰ شک نکنید! مهم این است که منِ علیرضا با این اتفاق باشم، از دل این دریا ردبشوم و بگویم من هم هستم، من هم جزء این ساختار هستم. قطعاٰ زمانی که دارند جمع و تفریق می‌کنند، من هم در آن جمع هستم و وقتی قرار باشد ارتقاء و تکاملی صورت بگیرد، برای آنانی رخ می‌دهد که در جمع هستند، قضیه آن‌هایی که می‌آیند جزیی از این یدواحده می‌شوند، متفاوت است. ما در کنگره چه بازی قشنگی می‌کنیم و نمی‌فهمیم! ما در کنگره، دور هم جمع می‌شویم، فقط می‌خواهیم آرام باشیم، خانواده درستی داشته باشیم، بتوانیم به دیگران کمک کنیم، یک همشهری خوب باشیم، اصلاٰ از هیچ‌کس چیزی نمی‌خواهیم و انتظاری نداریم.

چه توصیه‌ای برای مسافرانی که همسفر خود را به کنگره نمی‌آورند دارید؟

نمی‌دانند کنگره چه جایی است! اگر من بدانم کنگره چه جایی است تمام تلاشم را می‌کنم که همسفرم را بیاورم، البته خیلی از همسفران یک جلسه می‌آیند، دوری می‌زنند، هیچ ارتباط حسی برقرار نمی‌کنند یا فکر می‌کنند تافته‌جدابافته‌اند و می‌روند. بعضی‌ها هم می‌مانند و این اصلاٰ ربطی به سواد یا موقعیت اجتماعی و مالی افراد ندارد، حس است. آن‌ها که همسفرشان را نمی‌آورند، کارشان سخت می‌شود، برای اینکه آدم‌ها با همسفر کامل می‌شوند، به‌تنهایی هیچ جهشی صورت نمی‌گیرد، من مسئله را به این شکل درک کردم.

لطفاٰ بفرمایید نمایندگی نوپای سیرجان چگونه می‌تواند هم خودش پیشرفت کند و هم کنگره را در رسیدن به اهدافش به بهترین شکل یاری دهد؟

کنگره به اهدافش می‌رسد یا بهتر است بگویم رسیده، فقط رونمایی نشده؛ یعنی تابلو کشیده شده، اثر گذاشته شده، نقش علم کنگره در ایران و آمریکا بسته شد، تمام! یک رونمایی مانده که این اتفاق هم خواهد افتاد.

نمایندگی سیرجان حس خیلی خوبی دارد، من لذت بردم. یک خانواده وقتی قوی و مستحکم است که همه یکدیگر را قبول داشته باشند، شعبه هم همین‌طور؛ چه ایجنت، چه مرزبان، چه راهنما و ... اگر همدیگر را قبول داشتند، مستحکم است. در شعبه شما، همه همدیگر را قبول دارند، نه اینکه شعبه‌های دیگر این‌طوری نیستند، آن‌ها هم همین‌طورند، ولی چیزی که برای من مشهود بود، اینکه همه با هم هستند و امیدوارم به همین شکل بماند. مشارکت‌ها خوب بود، بچه‌ها خوبند، همسفران با اینکه هنوز شروع کار است و مدت زیادی از ورودشان نگذشته، خیلی خوب بودند.

برای هرچه‌بهتر برگزار کردن جشن گل‌ریزان ۱۴۰۳ چه راهکاری ارائه می‌دهید؟

رهجو متعلق به راهنما نیست، متعلق به کنگره است. راهنما باید حقیقت را به رهجو بگوید، راهنمایی که می‌ترسد حقیقت را بگوید، به رهجو می‌گوید: من نیستم! آقای مهندس می‌گویند: سیگار نکش، وزنت را کم کن، خدمت مالی بکن و ...، مهم این است منِ راهنما برای رهجو مشخص کنم این جایگاه‌ها به چه منظوری است. یک قسمت این است که من به تو کمک می‌کنم؛ اما قسمت بزرگ‌ترش این است که من دارم به خودم کمک می‌کنم.

مهم‌ترین مسئله این است که راهنما به رهجو خودش را نشان ندهد، راهنما باید به رهجو کنگره را نشان دهد، آقای مهندس را نشان دهد. خیلی وقت‌ها من در خدمت مالی ضعف دارم، وقتی خودم را نشان می‌دهم، رهجو می‌خواهد پهلوان شود، به من نگاه می‌کند، آن ضعف را کامل در درون من می‌بیند و خودش را پنهان می‌کند. بزرگ‌ترین وظیفه راهنما این است که پنبه را از گوش رهجو بیرون آورد و بگوید: صدای آقای مهندس را گوش کن نه صدای مرا! راهنمایی که این کار را می‌کند خیلی قدرتمند می‌شود، چون از قدرت آقای مهندس به نفع خودش استفاده می‌کند.

و کلام پایانی ...

کلام منعقد نمی‌شود مگراینکه با کلام آقای مهندس آمیخته شود. کلام زمانی منعقد می‌شود که اجرا شود، این‌ها خیلی مهم است، وگرنه مثل کلام‌هایی می‌شود که با گذشت زمان، کهنه شده و از بین می‌روند. کلامی که اصل‌ونسب داشته باشد و انسان را هدایت کند حفاظت می‌شود مثل کلام‌الله و اشعار بزرگانی چون مولانا. ما در کنگره هدایت می‌شویم، ما مصرف‌کننده‌ایم، هیچ هستیم، ولی می‌آییم و حالمان خوب می‌شود.

من این را می‌دانم، اگر قرار است پاشنه کفشت را نخوابانی، باید خیلی بلد باشی، اگر قرار است، دست کسی را بگیری و درست بلندش کنی و ... باید خیلی بلد باشی. من این را می‌دانم اگر در چشم یکی نگاه می‌کنم و قرار است احترام را انتقال دهم، باید خیلی بلد باشم. برای ما در کنگره این اتفاق می‌افتد، کلام‌هایی که در کنگره هست، همه کاربردی هستند. من خیلی دوست دارم مواد مصرف نکنم، ولی مسیرش را نمی‌دانم، در کنگره مسیر آن هست.

آدم‌ها می‌توانند دنیای اطرافشان را تغییر بدهند، می‌توانند حیطه اختیاراتشان را گسترده‌تر کنند. وقتی می‌آیی و از مصرف مواد مخدر دست‌‌برمی‌داری، می‌توانی این حیطه را بزرگ‌تر کنی، خیلی بزرگ‌تر! یک چیزی می‌گویم، یک چیزی می‌شنوی! این حیطه خیلی بزرگ است، این‌قدر که می‌توانی صور پنهانت را جزء صور آشکارت کنی فقط شرط دارد؛ باید از وادی‌ها حرکت کنی، حتماٰ باید ببخشی. قدرت بخشش؛ یعنی چقدر قدرت داری؟ اندازه و عدد هرکس با دیگری فرق دارد.

آقای مهندس گفتند: «آنگاه هر یادی جز یاد خداوند در تو جاری شود، همه آنچه از یاد برده‌ای، خداوند به یادت خواهد آورد ... (سی‌دی انعکاس)»؛ ما باید گذشته خود را به یاد آوریم، اگر می‌خواهی فراموشیت برطرف شود، باید کمک کنی، باید ببخشی، باید انفاق کنی، چقدر؟ به اندازه خودت، من نمی‌دانم اندازه تو چقدر است؛ تو می‌دانی، همان‌جایی‌که سر دوراهی می‌گویی ۵۰ تومان را می‌توانم بدهم به یک‌دلیل و نمی‌توانم به هزاردلیل. زمین بازی است دیگر، ولی نمی‌دانیم، سخت است، خیلی سخت!

 

گفتگو پایان یافت؛ اما حس خوبی که با آرامش خود و توجه به سؤالات منتقل کردند، پایانی ندارد. سعی می‌کردند به ساده‌ترین شکل ممکن پاسخ دهند؛ اما باز در هر پاسخی، ذهنم به پرسشی دیگر می‌رسید، نه ثانیه‌ها مجال پرسشی دیگر را می‌دادند و نه ادب اجازه می‌داد بیشتر از این وقتشان را بگیرم. حس خوب ایشان نسبت به نمایندگی، مسئولیت هرکدام از ما را چندین‌برابر می‌کند، امید اینکه همواره در مسیر درست گام برداریم و قدر با هم بودن‌‌ها را بدانیم تا روزبه‌روز خانواده بزرگ کنگره ۶۰ از استحکام بیشتری برخوردار شود.

اعضاء نمایندگی سیرجان برای آقای زرکش و همه دیده‌بانان و خدمت‌گزاران کنگره 60 سلامتی و پایداری را از خداوند خواستار است.

 

عکس: راهنما همسفر اسماء
انجام مصاحبه، تایپ و ارسال: راهنما همسفر وجیهه
همسفران نمایندگی سیرجان
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .