دوازدهمین جلسه از دور پنچم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره60 به نمایندگی شعبه سنقر با استادی مسافر پیمان ، نگهبانی مسافر مهرداد و دبیری مسافر حسن با دستور جلسه « وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من » و همچنین برگزاری انتخابات مرزبانی روز پنجشنبه مورخ 26 بهمن ماه 1402 راس ساعت 16 آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان پیمان هستم یک مسافر. خیلی خوشحالم که در جمع شما دوستان هستم صحبتهایم را به سه قسمت تقسیم میکنم. ابتدا در مورد انتخابات مرزبانی باید بگویم که ما باید با بهترین انتخاب کنگره را برای رسیدن اهدافش یاری کنیم. برای کنگره ۶۰ درمان اعتیاد یک کار پایانیافته است و ما بهترین متد و دارو را داریم و هر شخصی که در کنگره درمان میشود یک سفیر برای رساندن پیام کنگره است.
انتخاب مرزبانها در امور اجرایی و همچنین آینده یک نمایندگی بسیار تأثیرگذار است. مرزبانها پایههای بنایی هستند که قرار است در یک نمایندگی شکل بگیرد پس این انتخاب باید به بهترین و مناسبترین شکل صورت بگیرد.
در مورد جشن هفته دیدهبان آقای مهندس در صحبتهای روز چهارشنبه درباره آن سخن گفتند. شاید شما این عزیزان را دورادور بشناسید و یا گاهی در تهران ببینید ولی من بهعنوان شخصی که افتخار دارم در کنار این بزرگواران خدمت کنم تعریفی از زحمتهایی که دیدهبان میکشند ندارم. دیدبانها به گفته آقای مهندس ستونهای کنگره هستند و جشن هفته دیدهبان بسیار مهم است. آقای مهندس دوهفته یکبار در روزهای دوشنبه با دیدهبانان جلسه دارند و وقتی گزارش آن را قرائت میکنند میبینیم که چه تصمیمات مهمی برای کنگره در آنجا گرفته میشود و به معنای واقعی دستهای اجرایی آقای مهندس هستند. ما وظیفهداریم که تمام و کمال این جشن را حمایت کنیم چون این جشن برای کسانی ست که حضورشان بسیار در کنگره مهم است.
و اما بر خودم واجب میدانم که هر بار فرصتی برای صحبت کردن پیش میآید از معجزهای که برای خودم در کنگره اتفاق افتاده بگویم. در زمان سفر اولم متوجه شدم که به سرطان کبد مبتلا شدهام و متأسفانه پس از مدتی شیمیدرمانی به نتیجه نرسیدم و پزشکان به من میگفتند نهایتاً تا شش ماه دیگر زنده هستم. برای من آخرین خانه کنگره بود و من در کنگره به درمان رسیدم. به لطف دستورات آقای مهندس خط خمر در من احیا شد و سیستم ایکس کارکرد خودش را به دست آورد و بعد از پایان سفرم مسئله سرطان برای من تمامشده بود و الآن که اینجا هستم از آن تاریخ سه سال و نیم میگذرد.
اگر عقل را بهعنوان مغز و عشق را بهعنوان قلب در نظر بگیریم ، خمر مثل خونی است که در بدن جریان دارد و این باعث میشود که موضوعات دیگر مثل عقل ، ایمان و عشق معنا پیدا کنند. شاید درباره موضوعاتی مثل عقل و عشق و ایمان قبلاً صحبتهایی شنیده باشیم اما آقای مهندس خیلی به موضوع خمر اهمیت میدهند در مورد آن صحبت میکنند و به نظرم موضوع خط خمر از نعمتهای کنگره است که باعث میشود بیماریها برطرف شود و با کارکرد درست این خط در بدن ، انسان به آرامش و آسایش میرسد. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید از همه شما سپاسگزارم.
تدوین و بارگزاری: مسافر رضا
عکس: مسافر محمد رضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
194