جلسه ویژه جشن هفته همسفر کنگره۶۰ ویژه همسفران و مسافران نمایندگی سلمان فارسی به استادی راهنما همسفر فاطمه، نگهبانی راهنما همسفر سپیده و دبیری راهنما همسفر امید با دستورجلسه «جشن همسفر» روز پنجشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد؛
خداوند متعال را هزاران مرتبه شاکرم بهدلیل لمس این لحظات بسیار خوبی که در زندگی خود حس میکنیم، من هیچگاه تصور نمیکردم زمانی توانایی این را داشته باشم بهعنوان راهنما یا فردی جمله یا کلامی از زبانم جاری شود تا آرامش را درون دیگران ایجاد کنم، همه فکرم این بود که مسافرم درمان شود و تنها از خداوند بهبودی مسافرم را میخواستم و حاضر بودم از امکاناتی مانند زیورآلات یا حتی خانواده بگذرم تا مهدی خوب شود چراکه زندگیام را دوست داشتم، اکثر مواقع چارهای جز این نداشتم که در خیابانهای اطراف جستجو میکردم و اصلاً مرکز مشاوره ترک اعتیادی نمیدیدم و با گریه میگفتم؛ خدایا مکانی هست که مسافرم آنجا خوب شود؟ چه شبهایی که تا صبح گریه کردم تا حال او خوب شود و نمیشد، همیشه نگران حال نامساعد مسافرم بودم چراکه پس از مصرف عذاب وجدان داشت، زیرا خانواده او در مهمانیها، تولد و تفریح حضور نداشتند درحقیقت من درک نمیکردم که چارهای ندارد، بنابراین تنها کار ما مشاجره بود.
خداوند متعال را هزاران مرتبه شاکرم که کنگره در مسیر زندگی من قرار گرفت و سفر خود را شروع کردیم، بهحدی حال ما خوب شد که شما درک میکنید این صحبت من اغراق نیست، اما خارج از کنگره آن را درک نمیکنند؛ زمان ورودم در شعبه تمدن مصادف با ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۸ بود و واقعاً احساس میکردم در بهشت هستم، با راهنمایی خوب راهنمای تازهواردین همسفر وجیهه در کنگره ماندگار شدم، با توضیح سیستمایکس ایشان دریافتم که چه اتفاقی برای یک مصرفکننده میافتد، البته آن زمان دیگر فکر نکردم که مهدی به کنگره میآید یا خیر، اما ایمان عمیقی درونم ایجاد شد که فاطمه اینجا همان مکانی است که در جستوجوی آن بودی، بنشین و سفر کردیم، البته بهحدی درگیر آموزشهای خودم بودم که مسافرم پس از راهنمایی و تشکیل لژیون به من گفت؛ فاطمه تو متوجه نشدی که اوایل سفر خوبی نداشتم و من گفتم؛ تو گفتی اگر فاطمه کاری به کارت نداشته باشد یک فکری به حال خودت میکنی، دقیقاً در طول سفر هر روز مسافرم را نسبت به روز قبل نورانیتر میدیدم، زیرا به کنگره ایمان داشتم که کنگره دیوار زندگی من را از نو میسازد و دقیقاً این اتفاق افتاد.
تنها چیزی که در صورپنهان به یکدیگر قول دادیم و هیچگاه این کلام را بر زبان جاری نکردم و مسافرم نیز این عقیده را دارد، تنها موضوعی که ما را در کنگره ماندگار کرد این بود که به یکدیگر فرصت تغییر و زندگی کردن دادیم. طبق فرمایش استاد امین در سیدی همسفر؛ همسفر بودن کار بسیار دشواری است به این دلیل که یک همسفر محبت واقعی را درک کرده چرا؟ زیرا با وجود یک مصرفکننده به زندگی خود ادامه داد و با مسافر خود همراه و در حال سفر است، حال که همسفر به مسافرش فرصت تغییر کردن میدهد، مسافر نیز این فرصت را به همسفر خود بدهد چراکه همسفر تخریبهای فراوانی دارد و از دشواریهای بسیاری عبور کرده است، من برای صحبت امروز مطلبی یادداشت نکردم و از خدا خواستم تا کلام درست را بر زبانم جاری کند که شاید بر دل یک نفر بنشیند و این یک نفر با دریافت اصل مطلب زندگی خود را بسازد. من و مسافرم به یکدیگر فرصت تغییر و زندگی کردن دادیم و در کنگره آموختیم که نقش خود را پیدا کنیم؛ من در نقش یک زن، همسر و مادر هستم و مسافر یک پدر و یک همسر که بسیار ارزشمند است و طبق فرمایش استاد امین؛ باید نقش خود را پیدا کنیم تا در زندگی موفق باشیم. خداوند متعال را به دلیل وجود مسافران حاضر در این مکان شاکر هستم، امیدوارم که همه ما در مسیر آموزش و آرامش موفق باشیم گرچه ما داخل کنگره پیشنهاد و تذکر نداریم، اما با احساس و از اعماق وجودم از مسافرانی که همسفر ندارند میخواهم که همسفران خود را به کنگره بیاورند و به آنها اجازه تغییر بدهند تا لذت آرامش در زندگی را کنار یکدیگر تجربه کنند.
ویرایش؛ همسفر خدیجه
تایپ و ارسال؛ همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون دوازدهم)
عکس؛ همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون نوزدهم)
نمایندگی همسفران سلمان فارسی
- تعداد بازدید از این مطلب :
2709