English Version
This Site Is Available In English

وادی‌هشتم یک فرصت طلایی است

وادی‌هشتم یک فرصت طلایی است

جلسه اول از دوره ششم کارگاه‌های آموزشی مجازی همسفران کنگره‌۶۰ عمان سامانی با استادی همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سودابه با دستور جلسه: «وادی هشتم (با حرکت راه نمایان می‌شود.) و تأثیر آن روی من» روز شنبه ۷ مهرماه ۱۴۰۳ آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:

قبل از هر چیز شاکر خداوند هستم که به من اجازه داد در کنگره باشم و از نعمت‌های بی‌پایان کنگره استفاده کنم؛ از راهنمای خودم که به من اجازه استادی جلسه را دادند تشکر می‌کنم. وادی هشتم به من می‌گوید «با حرکت راه نمایان می‌شود.» من همسفر نباید در برابر مشکلات بنشینم و در حال سکون باشم یا از دیگران توقع داشته باشم؛ بلکه باید روی خودم حساب کنم و همه‌چیز از همین رفتن و حرکت من شروع می‌شود و من می‌توانم در این رابطه از طبیعت الگو بگیرم. آب همیشه در حال حرکت است؛ اگر آب درجایی راکد باشد؛ آن موقع گنداب می‌شود و بوی بد آن همه‌جا را فرامی‌گیرد و محل رشد میکروب، باکتری و جانوران مختلف خواهد شد. من باید بدانم اگر حرکت نکنم؛ من نیز همین‌‌گونه می‌شوم اگر گوشه‌ای بنشینم و هیچ حرکتی نداشته باشم؛ همچون گنداب می‌شوم، وجودم محل رشد هزاران فکر و اندیشه‌ مخرب شده و هر کس به خودش اجازه می‌دهد هر چیز سمی و بد که به فکر و اندیشه‌ام آسیب می‌زند را به شهر وجودی‌ام وارد کنم.

‌مهندس حسین دژاکام در وادی هشتم، نقطه تفکر را در من شکوفا کردند و باعث شدند من بدانم از خیلی چیزها آگاهی ندارم و بدانم زندگی و حیات آن چیزی نیست که مشاهده می‌کنم و تا زمانی که در همین حس پنج‌گانه‌ام باشم؛ نمی‌توانم خیلی چیزها را درک کنم؛ باید از حس‌های خودم عبور می‌کردم و آموختم زندگی فقط به دنیا آمدن، حیات نباتی و بعد از مرگ نیست که اگر از این بعد به زندگی نگاه کنم، چه‌بسا خیلی برایم سخت هم می‌شود وزندگی من با مرگ از بین نمی‌رود وزندگی در حلقه‌های گوناگون ادامه‌دار و جاری است. اگر من بخواهم برای نجات از مشکلات، زندگی خودم را نابود کنم که رها شوم؛ باز نمی‌توانم فرار کنم، شاید جسم خودم را نابود کنم؛ ولی بازهم در حیات‌های دیگر با همان مشکلات و سختی‌ها و چه‌بسا مشکلات بیشتر باید دست‌وپنجه نرم کنم تا بر آن‌ها فائق شوم. وادی هشتم به من آموخت نسبت به مشکلات زندگی ناامید، مأیوس و افسرده نباشم و اگر قرار است مشکلاتم حل شود؛ این حل شدن باید درحرکت به وجود بیاید و همه‌چیز از رفتن و حرکت من شکل می‌گیرد.

برای حل مشکلاتم و رسیدن به بالاترین جایگاه انسانی باید اول تفکر کنم؛ گاهی هدف، رسیدن به خواسته‌های دنیوی مثل خرید خانه و ماشین و ... است و بعضی وقت‌ها هدف من کنار گذاشتن برخی از خصلت‌های بد خودم است که برای از‌ بین ‌بردن آن‌ها اول باید تفکر کنم و بعد باید خواسته‌ام آن‌قدر قوی باشد که با تمام وجودم بخواهم که به آن خواسته برسم؛ باید روی خواسته‌ام متمرکز شوم و برای آن تلاش، کوشش و مراقبت کنم و بدانم همه‌چیز از ذره شروع می‌شود؛ باید دانست شیطان دشمن آشکار و همواره در کمین من است و شکی دراین‌باره نداشته باشم؛ پس باید ثابت‌قدم حرکت کنم و گول ظاهر فریبنده و باطن وحشت‌آفرینش را نخورم و همچون آهویی که در دشت در حال حرکت کردن است، دیدن سبزه‌های اطراف باعث انحراف من از راه اصلی نشود.

وقتی در مسیر درست قرار گرفتم خداوند می‌فرماید: من به تو قدرت اختیار دادم، می‌توانی راه ارزش و تقوا یا راه ضد ارزش را انتخاب کنی و چون من راننده نفس خود هستم و با فرمان‌ها و انتخاب‌های خودم مسیرم را مشخص می‌کنم، اینجاست که خدا به من‌ می‌گوید: تو مختاری هر راهی را می‌خواهی انتخاب کنی؛ اگر در صراط مستقیم قرار گرفتی، نیروهای الهی به کمک تو خواهند آمد و آن‌قدر هوادار تو هستند که تا زمانی که در صراط ‌مستقیم حرکت کنی آسفالت خیابان‌ هم برای رسیدن به هدفت تو را یاری خواهند کرد و اگر در مسیر ضد ارزش قرار بگیری، نیروهای شیطانی باقدرتی تمام و با نیروهایی بس قدرتمند به کمک تو خواهند آمد. از خداوند می‌خواهم مسیرم را همیشه به‌طرف سلامتی، صلح و آرامش، عشق و محبت قرار دهد و با عشق به قدرت مطلق و حرکت در مسیر ارزش‌ها حسابم را با خودم صفر کنم و واقعاً به مکانی برسم که ازآنجا انشعاب یافته‌ام؛ باید آگاه باشم که با پشت سر گذاشتن این مراحل مسیر را برای خودم هموار می‌کنم که مرحله اول شامل جبران خسارت از خودم است که می‌توانم با بخشیدن خودم، ورزش کردن و به جسم و روح خودم اهمیت دادن خسارت‌هایی که درگذشته به خودم وارد کرده‌ام را جبران کنم.

دوم جبران خسارت از خانواده‌ام که شامل پدر، مادر، همسر، فرزند، خواهر و برادر و ... است که اگر من درگذشته وظیفه خودم را به‌خوبی انجام نداده‌ام یا کوتاهی کرده باشم، فرصتی دارم تا جبران کنم و عشق و محبتم را زیاد نمایم، ببخشم، عشق بورزم و کم‌کاری‌هایی که در حق عزیزانم انجام داده‌ام را جبران کنم و در آخر جبران خسارت از جامعه است که شاید من در زمان غوطه‌ور شدن در تاریکی نا‌خواسته درختی از بین برده‌ام، آبی را آلوده‌ کرده‌ام، به حیوانات آسیب‌زده‌ام، در کوچه و خیابان آشغال ریخته‌ام و الآن یک فرصت در اختیارم قرار داده‌شده تا جبران کنم، درخت بکارم، به کوه و صحرا بروم و زباله‌ها را جمع کنم و از این طریق کمی گذشته‌ام را جبران نمایم. در آخر وادی یک فرصت طلایی در اختیار من قرار داده‌شده که اجرای پیمان است و با رفتن به طبیعت و اجرای آیین خاصی از قدرت مطلق می‌خواهم من را مورد بخشش خود قرار دهد ویاری‌ام کند تا عشقی بلاعوض به همه مخلوقین هستی داشته باشم و آنجاست که گویی تولدی دوباره شامل حالم شده و این سبک‌بالی را با تمام وجودم احساس می‌کنم.

نویسنده: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فروغ (لژیون ششم)
ویراستاری و ارسال: همسفر زری رهجوی راهنما همسفر سودابه (لژیون چهارم) خدمتگزار بخش سایت
همسفران نمایندگی عمان سامانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .