جلسه دهم از دوره یکم کارگاههای آموزشی عمومی نمایندگی ملاصدرا بااستادی راهنما همسفر ندا و نگهبانی راهنما همسفر زهرا و دبیری راهنما همسفر رحمان بادستورجلسه «جشن همسفر» روز پنجشنبه ۲۱ دیماه ۱۴۰۲ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزار هستم که امروز این فرصت را به من عطا کرد تا در این جایگاه قرار بگیرم، خدمت کنم و آموزش دریافت کنم. ابتدا هفته همسفر را خدمت خانم آنی بزرگ، خانم شانی، خانم آنی کماندار و آقای امین تبریک عرض میکنم؛ زیرا این عزیزان همسفران آقای مهندس بودهاند و در این مسیر بسیار زحمت کشیدهاند تا ما درس همسفر بودن را از این بزرگواران بیاموزیم؛ همچنین این روز زیبا را به تمام همسفران کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم و خوشحال هستم که خداوند فرصتی دوباره بخشید تا شاهد این جشن باشم.
آقای مهندس در سیدی احساس همسفر در مورد دستورجلسه «هفته همسفر» میفرمایند:
انسانها معمولاً مسافر هستند و سفری که در آن قرار میگیرند، سفری از تولد تا مرگ و از ازل تا ابد میباشد که این سفر بهطور دائم ادامهدار است؛ اما در سیستم کنگره۶۰ این سفر به معنی سفر از ظلمت به نور و از مواد مخدر به سلامتی است. بهطور کلی تمام انسانها مسافر هستند. در ابتدا این سفر، انسانها در ظاهر بهتنهایی قدم به حیات میگذارند و بهتنهایی نیز هستی را ترک میکنند؛ اما در همه حال با اشخاصی (همسفران) در ارتباط هستند که آنها را همراهی خواهند کرد و این امر بهواسطه اجتماعی بودن انسان است؛ بنابراین آنها برای خود همسفرانی را انتخاب میکنند که برای ایشان بسیار ارزشمند هستند.
مسئله همسفر در سیستم کنگره۶۰ نیز مطرح بوده و هست که شخص مسافر میتواند فرزند، همسر و یا فردی که دوستش دارد را به نوعی برای همسفر بودن خود انتخاب کند. اکنون شخصی که میخواهد بهعنوان همسفر در کنگره مسافر خود را همراهی کند، باید تحت آموزش قرار بگیرد؛ زیرا همسفر در ابتدا از علم و آگاهی لازم برخوردار نیست و ممکن است از روی دلسوزی اعمالی را انجام دهد که بیشتر باعث آسیب رساندن به مسافر میشود. همسفر در ابتدا میآموزد که نباید در کار مسافر خود دخالت کند؛ زیرا گاهیاوقات عکسالعمل نشان ندادن، بهتر از حرکت اشتباه است. او در ادامه بایستی بپذیرد و قبول کند که چیزی نمیداند تا قادر باشد تحت آموزش قرار بگیرد.
همسفر بودن به احساس انسان بستگی دارد و به عبارتی حس ما تعیین میکند که چگونه همسفری باشیم. آقای امین میفرمایند: برای برقرار کردن ارتباط، دو عامل لازم است که ابتدا باید فردی را که قصد کمک کردن به او را داریم، دوست بداریم و سپس خود را قبول داشته باشیم که در این صورت انسان میتواند تأثیرگذار باشد.
ما میدانیم که همسفر بال پرواز مسافر است؛ همانگونه که بال یکی از عضوهای مهم یک پرنده است، همسفر نیز در این پرواز نقش بسیار مهمی را ایفا میکند. اگر همسفر با سرعت بال بزند از مسافر جلو خواهد زد و اگر آهسته نیز بال بزند، مسافر به خاطر او از پرواز خود عقب خواهد ماند و قادر نخواهد بود که به آرامش لازم دسترسی پیدا کند؛ بنابراین باید هر دو همگام و همراه یکدیگر باشند.
بنده با قرار گرفتن در سیستم آموزشی کنگره، مطالب بسیار زیادی را آموزش گرفتم که در ادامه برای شما بازگو میکنم؛ ابتدا آموختم که بهجای اینکه مقابل مسافرم قرار بگیرم، در کنار او باشم، بهجای به کاربردن واژه چرا! حل مسائل را یاد بگیرم، آموختم که مسافرم مجرم نیست و او یک بیمار جسمی است؛ بنابراین نفرت را به عشق و جهل خود را به صبر تبدیل کردم و در پایان دریافتم که خداوند عشق است و عشق تنها خداست.
سخنان خود را با یک دلنوشته به پایان میرسانم و آن را به تمام همسفران عزیز تقدیم میکنم.
آرام اما با وقار، صبور اما خروشان، مهربان اما مضطرب، مادر اما گاهی پدر، لبخندی به لب داشت؛ اما تلخ، گریههای بیامانش بیانگر روزگار تاریک بود. چرخه زندگی را بر وفق مرادش نمیدید؛ اما با تمام قوایش زندگی را میچرخاند، آخر او بر خداوندی خدا امید داشت؛ زیرا او خود گفته بود من رب تو و بیپناهان هستم و هر بار یادآوریاش قوت قلبی بر قلب ناآرامش بود. روزی از روزها، وعدههای خداوند تحقق پیدا کرد و نوری از آسمان بر زندگیش تابید، عطر وجود خدا بر زندگیش حاکم شد، تاج بندگیش بر او برازندهتر از قبل شد و خداوند او را در جایگاه همسفری قرار داد تا او را همراه و همگام بنده خود گرداند. خداوندا تو پروردگاری هستی که همراهی بندگانت را به بهترین آنها میسپاری، پس شکر که در این دنیای وانفسا، ما همسفران در این راه برگزیده خالق جهانیان شدیم.
مشارکت ایجنت مسافر علیرضا:
بنده نیز به نوبه خود، این هفته را خدمت تمامی همسفران کنگره۶۰ تبریک عرض میکنم؛ زیرا معتقد هستم که بهترین همسران، همسفران کنگره۶۰ هستند؛ چراکه در هر شرایطی ما را تحمل کردهاند.
زمانیکه وارد سیستم کنگره شدهام، سپاسگزاری و جبران خسارات را آموختم و با حرکت در این مسیر دریافتم که ابتدا بایستی بابت چه موضوعی سپاسگزاری و جبران خسارت کنم؛ سپس برای جبران خسارت باید بدانم که چه خسارتی وارد کردهام. در اینباره بسیار تفکر کردم و دریافتم، اعمالی که بنده در دوران ۲۰ساله مصرف مواد مخدر انجام دادهام، بیشترین تخریب را بر روی همسفرانم داشته است؛ زیرا در زمان اعتیاد، بیخیال بودم و با مصرف مواد مخدر به جسم خود آرامبخش تزریق میکردم و تنها خانواده عذاب این عمل من را متحمل میشدند.
در این مسیر همسفران من به پای تخریبهایم ایستادند، مرا مورد محبت خود قرار دادند و هیچگاه خم به ابرو نیاوردند تا روزی بتوانم خود را از منجلاب اعتیاد خارج کنم. اکنون اگر قصد داشته باشم میزان خسارت وارده را بسنجم، بایستی خود را در جایگاه آنها قرار دهم که اگر این برخوردها با من میشد، به چه صورتی تحمل میکردم و آیا در این میان ایستادگی یا همه چیز را رها میکردم!
زمانیکه هر شخصی زندگی جدید را آغاز میکند؛ قطعبهیقین به امید زندگی بهتر این تصمیم را میگیرد؛ اما بنده با اشتباهی که مرتکب شدم، زندگی او نسبت به گذشته بهتر نشد و برای جبران خسارت بایستی میزان خسارت وارده شده را بسنجیم تا در ادامه بتوانیم آن را جبران کنم.
آقای مهندس در اینباره میفرمایند: بنده به کنگره بدهکار هستم و قادر به جبران خسارت نیستم؛ بنابراین من نیز به کنگره و همسفرم بدهکار هستم. من اگر در تمام عمرم از همسفر خود سپاسگزاری کنم، برای او جشن بگیرم و به ایشان هدیه بدهم؛ بهآسانی نمیتوانم جبران خسارت کنم. در پایان امیدوار هستم که بتوانیم سالانه هزار بار برای آنها جشن گرفته و از ایشان تشکر کنیم.
تصاویری از برگزاری جشن همسفر
تایپ: راهنمای تازهواردین همسفر الهه
ویرایش و ویراستار: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون ششم)
ارسال: راهنما همسفر نجمه (لژیون نهم)
همسفران نمایندگی ملاصدرا (نیکآباد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
1375