اولین جلسه از دوره سی و چهارم جلسات ویلیام وایت به استادی راهنما محترم مسافر علی اکبر، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر محسن با دستور جلسه «کمک کنگره به من و کمک من به کنگره» جمعه 1 دی ماه ۱۴۰۲ ساعت ۷:۳۰ صبح در محل پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان علی اکبر هستم مسافر سیگار؛
از نگهبان جلسه تشکر می کنم که برای خدمت کردن در این جایگاه من را انتخاب کردند، امروز اولین روز دی ماه است و دیشب شب یلدا بود و اکثر مسافرین سیگار تا دیر وقت بیدار بودند و من به همه کسانی که امروز خود را به جلسه رسانده اند خداقوت عرض می کنم.
دستور جلسه امروز به من هشدار می دهد که کنگره به من چه داده و من به کنگره چه داده ام، من در کنگره چه چیزی یاد گرفته ام و از آموزش هایی که گرفته ام چه باز پرداختی باید انجام بدهم؟ کنگره به من آموزش ها را هدیه داده و من باید ابتدا این آموزش ها را در خودم نهادینه کنم.
آقای مهندس که بنیان گذار کنگره۶۰ هستند حدود ۲۶سال قبل، بعد از اینکه به درمان رسیدند وارد این راه شدند تا همه ما از جهان اعتیاد خارج بشویم و من هرچقدر که فکر می کنم می بینم کنگره به من بهترین ایده ها و بهترین زندگی را هدیه داده است، وقتی قبل از کنگره را برای خودم برسی می کنم می بینم من حتی توانایی اینکه صبح زود بیدار بشوم را نداشته ام در تمام مدت مصرف مواد من حتی طلوع خورشید را ندیده بودم یا حتی یک نفس تازه و پر اکسیژن را نمی توانستم تجربه کنم!
حالا بهای هدایای بی شماری که از کنگره گرفته ام را چگونه پرداخت کنم؟ پرداخت من اول برای خودم است! یعنی با پرداخت ابتدا خودم را تسویه و تصفیه کرده ام و به حال خوش نزدیک تر شده ام.
یکی از اهداف آقای مهندس که همیشه روی آن کار کردند مسائل مالی کنگره است، که منجر به راه اندازی لژیون سردار شد و یکی از راه های باز پرداخت بخشی از دریافتی ها مشارکت در لژیون سردار است.
البته دریافتی من از کنگره حیات دوباره است، زندگی سالم است ، حال خوش است و بنابراین پرداختی من به کنگره درمقابل لطف کنگره ناچیز است!
یکی دیگر از راه های باز پرداخت به کنگره خدمت کردن در جایگاه های مختلف است! من از اینکه در کنگره حضور دارم و می توانم خدمت کنم بی نهایت خوش حال هستم.
پیامی از سردار است که می گوید انسان هایی که قدم به زمین می گذارند دارای ماموریتی هستند! متن پیام:«آن هنگام که تقدیر خداوند انسان را به عنوان خلیفه روی زمین برگزید و از روح خود در جسم او دمید، او آموخت که شرافت خویش را در اندیشیدن به غیر از خود به کار یابد، و تو آن شرافت را در کمال آن یافتی، ای انسان، ای مهربان دنیای خاکی به وجود انسان هایی مانند شما که همچون خورشید نور خود را بر همه می گسترانید به خود می بالد چون بهشت را می سازید چون دنیای جوانان را می سازید چون دنیای کسانی که دست نیاز رابه سویتان دراز کردند می فشارید »
هر نیازمندی دستش را به طرف آقای مهندس دراز کرده آقای مهندس او را کمک کرده اند، هرکس از این سرای در آمد نانش دهید از ایمانش نپرسید! و این زیبایی واقعی است که در کنگره موج می زند. از اینکه به صحبت های من توجه کردید سپاس گزارم.
تایپ و عکس: مسافر سیگار امید
تنظیم: مسافر سیگار محمد 8
- تعداد بازدید از این مطلب :
902