English Version
This Site Is Available In English

کارگاه های آموزشی کنگره 60 ؛ نمایندگی ابن سینا

کارگاه  های آموزشی کنگره 60 ؛  نمایندگی ابن سینا
این جلسه دوازدهمین جلسه از دوره سی و هفتم سری کارگاهای آموزشی عمومی ویژه مسافران و همسفران کنگره 60 به نمایندگی شعبه ابن سینا با نگهبانی مسافر حسن طالعی و استادی مسافر مسعود خیری و دبیری مسافر یدلله اردستانی با دستور جلسه وادی دوم و تاثیر آن روی من در مورخ  راس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
 
 
خلاصه سخنان استاد:

زمانی که درگیر مصرف مواد بودیم آزاد نبودیم ویک طوق دور گردن ما بود که اختیار مارا گرفته و به هر جا می کشانید و قدرت گفتن نه به مواد را نداشتیم.

در کل آن آزادگی را نداشتیم و در حین خماری کاری به نماز و دیگر مسائل نداشتیم. از بدو ورود به کنگره 60 اقدام به بازپس گیری خود کردیم. در این مسیر با کمک کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر و وادی ها سر نخ را به دست آورده و حرکت را آغاز می نماییم.در این ایام امید است که در جهت درست گام برداشتن و حرکت کردن، مسیر را طی کنیم.انسان در زمان درگیری با اعتیاد حاضر است که همه ثروتش را بدهد ولی سلامتی را به دست آورد.در ادامه مشخص می شود که این خواسته واقعی است یا نقاب.

شب آخر محرم هم این مسئله مطرح شد که هر کس که بماند فردا کشته می شود ولی این کشته شدن در جهت نابودی نبود و همه آنها جاودانه شدند.این نفرات خواسته واقعی داشتند.

راهنماهای کنگره می گویند که یک سفر اولی باید انرژی خود را در جهت درمان صرف کند.شاید حتی رفتن به مسافرت و دیدن پدر ومادر یا اقوام دیگر هم ممنوع باشد، ولی حقیقت این است که اشخاصی که فرمانبرداری می کنند به رهایی واقعی می رسند.

برای هر چیزی که می خواهیم باید تلاش کنیم و میدان را خالی نکنیم، مثال: امروز پنج شنبه است و به جای رفتن به جلسات کنگره دنبال حساب و کتاب معوقه بروم.

ما مثلثی در کنگره داریم به نام دانایی و روبروی این مثلث هم مثلث جهالت قرار دارد، که ترس روبروی تفکر و ناامیدی روبروی تجربه ومنیت روبروی آموزش قرار می گیرد.

وادی دوم به این جهت است که تفکر شکل گرفته در وادی اول هدفمند شود، مثال: روی بام خانه آنتن وجود دارد که امواج تصویری را جذب و توسط سیم به گیرنده منطقل میکند. تفکر دقیقا به این صورت کار می کند ولی ناامیدی مانند انفرادی نامرئی است که می توانیم با حرکت در جهت صحیح، ناامیدی را خنثی نماییم.ما جهت را سالها گم کرده ایم ولی در کنگره می گویند در جای خودت بایست تا بدانی در کجای کار هستی.

سلولهای بدن مانند شهری بزرگ هستند و ما فرمانروای این شهر یا کیهان هستیم و این سلولها بسیار هوشمند هستند. این وادی همواره جاری است و در تمام وادی ها کاربرد دارد . همواره باید در کوله پشتی ما باشد تا در مواقع نیاز از آن بهره ببریم. در زمان اعتیاد در صور آشکار سلامتی را با بیماری و در صور پنهان محبت را با کینه عوض کرده ایم،بعد از مدتی متوجه می شویم که چه اتفاقی رخ داده و هنگام بازگشت ،ارثی که در قالب ناراحتی و بیماری به ما رسیده باعث ناامیدی ما می شود.تازه واردین هم که تازه وارد کنگره میشوند برای من که ایجنت هستم هم حاوی پیام است و یاد آوری می کند که من هم روزی آن جایگاه را داشته ام.

امام حسین(ع) هم نیازی به آن افراد نداشتند ولی آنهایی که ماندند برد کردند و آنهایی که رفتند فراموش شدند. 

نویسنده: مسافر فرهاد

تایپ: مسافر امیر

عکس و تنظیم: مسافر علی

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .