دلنوشته چه حس و حال تکرار نشدنی پنج شنبه 28 فروردين 1404 همسفر کبری در دلنوشته خود نوشت: لبخندش تمام جانم را آرام و نگاهش سراسر خوشی به وجودم تزریق می‌کرد.
دلنوشته عشق و محبت اسرارآمیز يکشنبه 17 فروردين 1404 همسفر زهرا در دلنوشته خود چنین نوشت: با کلمه عشق و محبت کاملاً غریبه بودم.
دلنوشته باید ببخشم تا بخشیده شوم شنبه 16 فروردين 1404 همسفر زهرا در دلنوشته خود نوشت: ما باید در زندگی طبیعت را الگوی خود قرار بدهیم.
دلنوشته من فقط باید نور باشم جمعه 15 فروردين 1404 همسفر فاطمه در دلنوشته خود نوشت: من نباید به واسطه عشق مادری، مسافرم را به اجبار به این مسیر بیاورم.
دلنوشته شاد زیستن رمز اصلی یک زندگی موفق است چهار شنبه 13 فروردين 1404 همسفر ندا در دلنوشته خود نوشت: برای تغییر از یک جایی باید شروع کرد گاهی فقط با یک لبخند می‌شود انرژی را به کسی منتقل کرد.
دلنوشته به‌وسیله محبت می‌توانم گران‌ترین چیز‌ها را به‌دست بیاورم سه شنبه 12 فروردين 1404 همسفر اعظم در دلنوشته خود نوشت: عشق سوختن است. نه برای این‌که تبدیل به خاکستر شوید؛ بلکه تبدیل به نور شوید.
دلنوشته عشق در هر گوشه کنگره۶۰ در جریان است دوشنبه 11 فروردين 1404 همسفر دل‌آرام در دلنوشته خود نوشت: عشق بین راهنما و رهجو مانند نوری است که در تاریکی‌ها می‌درخشد.
دلنوشته افرادی که محبت ندارند، ظروف تهی هستند جمعه 8 فروردين 1404 همسفر شهناز در دلنوشته خود نوشت: محبت واقعی همراه با معرفت، عقل و ایمان است.
دلنوشته به خداوند بزرگ توکل کردم پنج شنبه 7 فروردين 1404 همسفر الهه در دلنوشته خود نوشت: اگر همه‌جا تاریک بود دوباره بنگر؛ شاید نور، خودت باشی.
دلنوشته کنگره نقطه عطفی در مسیر زندگی چهار شنبه 6 فروردين 1404 همسفر زهرا در دلنوشته خود نوشت: سفر به کنگره، جایی که عشق و حمایت را یافتیم و به زندگی جدیدی رسیدیم.
دلنوشته همه انسان‌ها رهروان عشقند دوشنبه 4 فروردين 1404 همسفر زهرا در دلنوشته خود نوشت: پله‌های رسیدن به عشق خالق، عشق بلاعوض به مخلوقین اوست.
دلنوشته تنها عشق راه نجات است دوشنبه 27 اسفند 1403 همسفر سمیه در دلنوشته خود نوشت: از دل ویرانی‌ها جوانه‌ای که در قلبم پنهان بود را به ریشه‌های کنگره پیوند دادم.
دلنوشته از قهر به مهر رسیدن شنبه 25 اسفند 1403 همسفر اکرم در دلنوشته خود نوشت: اگر انسان بتواند از اختیار خود برای تغییر صفت‌های زشت خود استفاده کند، مورد رحمت خداوند قرار می‌گیرد.
دلنوشته آغوش گرمش به من امید می‌داد يکشنبه 19 اسفند 1403 همسفر قدسی در دلنوشته خود نوشت: کتاب عشق گشوده شد خستگی رخت بربست، بی‌قراری‌ام قرار گرفت و همسفر نامیده شدم.
دلنوشته رستاخیز یک درخت، از تاریکی تا نور يکشنبه 19 اسفند 1403 همسفر فاطمه در دلنوشته خود نوشت: از لا‌به‌لای شاخه‌های خشک و در هم تنیده هرز، نوری را یافتم که تنه‌ام را گرم و دلم را روشن می‌کرد.