همسفر حامداز نمایندگی شیروان، که مسافر او محمد اختری اکنون ایجنت شعبه شیروان و شعبه میخک مشهد است. همسفر حامد 150 کیلو وزن داشت و این اضافه وزن برایش مشکلات بسیاری ایجاد کرده بود. وی اواخر سال 1398 با راهنمایی آقای مهندس دژاکام سفر جونز را آغاز کرد و امروز چهارشنبه دوم تیرماه 1400 بعد از کم کردن 49 کیلوگرم وزن، مجوز خود را برای راهنمایی تغذیه برای 5 نفر از دستان جناب مهندس گرفت.
با او گفتو گویی کردهایم که در ادامه میخوانید:
قبل از شروع سفر جونز چند کیلوگرم بودید؟
من 150 کیلوگرم بودم، آمدم خدمت جناب مهندس و با برنامهای که به من دادند 49 کیلوگرم وزن کم کردم.
چه شد که وارد سفر جونز شدید؟
من از بچگی وزنم بالا بود، ورزش میکردم ولی وزنم بالا بود، بعد پایم شکست و تحرکم خیلی کم شد و وزنم بالا رفت. تا اینکه 2 سال پیش 150 کیلوگرم وزن اضافه کردم و مشکلات فراوانی برای من ایجاد شد. مشکل اصلی من فشار روی زانوهایم و درد آن بود.
طوری شده بود که وقتی کمی قدم میزدم یا از پله بالا میرفتم باید حتما مینشستم و استراحتی میکردم تا بتونم از پلههای بعدی بالا بروم. با مسافرم نشسته بودیم که صحبت شد و به من گفت جناب مهندس لژیونی را برای کاهش وزن خودشان شروع کردهاند و گفتهاند که ببینم اگر خودم جواب بگیرم برای بقیه هم راهکار خواهم داد.
بعد خودشان در جلسه سیدیها را اعلام کردند و من از شهریور 98 سفرم را شروع کردم. جناب مهندس اول گفتند سیدیهای اضافه وزن را گوش کن. 4 تا سیدی اضافه وزن بود؛ گفتند با توجه به گفتههای سیدی هرچه گفتم عمل کن، کم کم غذا را تیپر میکردم، من که هر وعده دو بشقاب پر میخوردم غذایم را بدون هیچ مشکلی متعادل کردم، سخت هم نبود.
چه میخوردید؟
همه چیز میخوردم، حتی پیتزا یا کله پاچه اما اسلایسهای کوچکتر، همینطوری جناب مهندس در سیدی گفته بودند باید زیر 2400 کالری غذا بخورم.
برای هر وعده کالری را محاسبه میکردید؟
بله، یک نرم افزار در بازار بود که با آن محاسبه میکردم که چقدر غذا باید در روز بخورم، جناب مهندس گفتند باید زیر 2400 کالری در روز غذا بخورم، نباید به 2500 کالری میرسد. این کار را انجام دادم. مهمترین چیزی که جناب مهندس تاکید میکردند "سالاد" بود. خیلی تاثیر داشت چون حالا من رژیمهای دیگر را هم امتحان کرده بودم. برای مثال 10 کیلوگرم کم میکردم بعد یک هفته دوباره وزنم به حالت قبلی برمیگشت یا افتادگی پوست پیدا میکردم. اما با خوردن سالاد این مشکلات بر طرف شد. جناب مهندس چند بار درسیدیها گفتند که وقتی یک دفعه وزن کم کنید و سالاد هم نخورید، چربی پوستتان به گوشت نمیچسبد و باعث میشود پوست افتادگی پیدا کند ولی سالا چون فیبر دارد فرقش با رژیمهای دیگر این است که چون کم کم وزن کم میشود افتادگی پوست پیدا نمیکنید؛ و 20 دقیقه قبل از غذا سالاد میخوردم و اشتهایم را کم میکرد. تازه من عادت داشتم سالاد را با سس بخورم و خیلی برایم سخت بود بدون سس سالاد بخورم ولی الان از سس سفید خوشم نمیآید. کم کم وزن کم میکردم.
چند کیلوگرم کم میکردید؟
ماه اول 10 کیلوگرم کم کردم، بعد تا ماههای بعد کم شد و به تدریج هر ماه چند کیلو کم میکردم.
چند ماه سفر جونز یا کاهش وزن کردید؟
سفرم حدوداً یکسال و 4 ماه طول کشید. بعد از یک سال به مدت 3 ماه وزنم روی 113 کیلوگرم ثابت ماند و کم نمیشد. آمدم پیش جناب مهندس و قضیه را تعریف کردم. به من گفتند فقط یک هفته روزه بگیر. روزه که گرفتم این چرخه ثابت ماندن شکست و بعد دوباره حدود 11 کیلوگرم وزن کم کردم . الان هم وزنم 101 کیلوگرم است.
قدتان چقدر است؟
193 یعنی تقریبا متعادل است دیگر. جناب مهندس گفتند برای یک متر و 93 سانت متعادل است.
توی سفر احساس ضعف نمیکردید؟
چرا، یک هفته ده روز اول خیلی سخت بود، من که دو پرس برنج را میخوردم، باید یک کفگیر برنج میخوردم. اول سخت بود ولی کم کم الان به جایی رسیدهام که یک کفگیر برنج بخورم ، معذرت میخواهم حالت تهوع میگیرم.
یعنی الان غذایتان یک میزان ثابت است؟
بله، یک اندازه غذا میخورم.
ورزش هم میکنید؟
بله، اول جناب مهندس گفتند ورزش فقط روی سطح صاف پیاده روی کن، تا به یک وزن متعادل برسی، چون پایت هم مشکل دارد. روزی یک ساعت پیاده روی میکردم بعد از چند وقت جناب مهندس گفتند اگر میخوای میتوانی در کوه و در شیب ملایم هم پیاده روی کنی؛ الان هم راحت کوه را بالا میروم.
فشار که بهتان نمیآید ؟
نه دیگر وزنم کم شده، قبلاً که یک جای شیب دار مثل کوه میرفتیم، وسط راه باید مینشستم یک نفسی بگیرم ولی حالا با دوستان که میرویم کوه اول من میرسم بالای کوه بعد دوستان میآیند.
چه حسی دارید الان؟
حس سبک بودن، حس راحتی و آرامش من که نشئگی را تجربه نکردهام ولی وقتی برای مسافرم میگویم، میگوید نشئه شدهای.
برای کسانی که اضافه وزن دارند چه حرفی دارید؟
حالا افراد کمی هستند مثل من که خیلی اضافه وزن داشته باشند، واقعا بدون هیچ مشکلی و دردسری در طول زمان وزنم را کم کردم.، برایم وزن کم کردن آرزو بود. توی این سفر من حتی پیتزا و کله پاچه هم میخوردم البته به اندازه و هر چیزی جناب مهندس میگفتند، گوش میدادم و میگفتم میروم جلو ببینم به چه نتیجهای میرسم که در نهایت دیدم نتیجهاش عالی شد.
ممنون که وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
پیاده سازی: محمد حسین
- تعداد بازدید از این مطلب :
5025