سومین جلسه از دوره سیودوم کارگاههای آموزش خصوصی کنگره 60 همسفران نمایندگی وحید با استادی همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر غزاله، نگهبانی همسفر مهناز و دبیری همسفر رقیه با دستور جلسه «وادی دوم (هیچ مخلوقی جهت بیهودگی، قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم) و تآثیر آن روی من)» در روز سهشنبه 4 اردیبهشتماه 1403 ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز وادی دوم و تأثیر آن روی من است. وادیهای کنگره ۶۰ مثل یک پل ارتباطی هستند که همدیگر را تکمیل میکنند. وادی اول، وادی تفکر بود که به من آموخت به چه چیزهایی فکر کنم و به چه چیزهایی فکر نکنم. من وقتی وارد کنگره شدم به خیلی نبایدها فکر میکردم، به این موضوع که چرا هستم و چرا باید در کنار یک مصرفکننده زندگی کنم؟
وقتی وادی اول را پشت سر گذاشتم و به وادی دوم رسیدم در این وادی آموختم که «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد؛ هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». منظور از هیچ مخلوقی، همهچیز است، حتی آن بوته خار بیابانی که در بیابان است شاید ازنظر من یکچیز بیهوده باشد؛ اما خداوند هیچچیز را در این جهان بیهوده نیافریده است.
وقتی به وادی دوم رسیدم به این موضوع رسیدم که چرا باید باشم و اصلاً چرا باید در کنار یک مصرفکننده باشم؟ فکرهایی که در درون من رخنه کرده بود به دلیل عدم آگاهی من بود و با آموزش وادی دوم به این نتیجه رسیدم که بیهوده نیستم. همیشه فکر میکردم که بودن در کنار یک مصرفکننده چه فایدهای دارد؟ ولی حالا از مسافرم کمال تشکر را دارم و خدا را شکر میکنم که توانستم در کنگره ۶۰ بمانم و طرز درست زندگی کردن را آموزش بگیرم.
همه مخلوقات خداوند حتی ازنظر ما بیارزشترین آنها در سیستم مفید هستند. وادی دوم میگوید: همیشه ما یک پشتیبانی داریم و وقتی من این را آموختم متوجه شدم که بدون پشتیبان نیستم؛ خداوند پشتیبان من بود که راه به این عظیمی را به من نشان داد و واقعاً وعده خداوند دروغ نیست و بعد از پایان شب سیه سپید است.
وادی دوم میگوید که تا تاریکیها را طی نکنیم به عظمت روشناییها پی نمیبریم. نظر شخصی من این است که تاریکیهای زیادی را در زندگی خود طی کردم؛ در اعتیاد مسافرم خیلی اذیت شدم، چون بالاترین تاریکی اعتیاد است. با مسافرم به کنگره آمدیم و سفر کردیم و پلهپله توانستیم به آن روشنایی برسیم؛ همانطور که در این وادی میگوید: بعد از گذراندن تاریکیها به روشنایی پی میبریم و شاید اگر مسافر من مصرفکننده نمیشد من قدر این روشنایی را نمیدانستم.
وعده خداوند دروغ نیست و من وقتی به کنگره آمدم حال خراب، ناامیدی و منیت در وجود من بود و قبل از ورود به کنگره، همیشه به من القا میشد که من خود، این راهها را رفتهام و این هم جایی است مثل همین راهها و این به خاطر عدم آگاهی و شناخت من از کنگره بود. وقتیکه وادیها را به ترتیب خواندم فهمیدم که کنگره جایی است که میتوانیم تاریکی و بیماری مسافرم را درمان کنیم.
خدا را شکر میکنم که خداوند راه کنگره را به من نشان داد تا به درمان برسم؛ کنگره جایی است که من به هر آنچه میخواستم، رسیدم. وقتیکه با حال خراب به کنگره آمدم و سفر دومیها و آزادمردها را میدیدم که اعلام سفر میکردند، وادی دوم برایم وادی امید و امیدواری شد. وقتی فردی را میدیدم که ده سال در کنگره است، به من امید میداد و وقتی لژیون سردار را میدیدم، میفهمیدم که به روشنایی رسیدهاند که عضو لژیون سردار شدهاند و امیدی در دلشان است که از مالشان گذشتهاند.
در ادامه جلسه، شال مرزبانان گروه خانواده منتخب دوره دهم توسط ایجنت گروه خانواده همسفر آرزو اهدا شد. ضمن عرض تبریک خدمت همسفر اعظم، همسفر نگین و همسفر سلیمه مرزبانان جدید نمایندگی وحید، امیدواریم این عزیزان در امر آموزش و خدمت مستدام باشند.
مرزبان کشیک: همسفر لیلا
عکس: همسفر سمیه، مرزبان خبری
تایپ، ویراستاری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر ناهید (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی وحید
- تعداد بازدید از این مطلب :
717