English Version
English

اعضای یک شعبه مثل یک خانواده هستند

اعضای یک شعبه مثل یک خانواده هستند

جلسه پانزدهم از دور هفتاد و هفتم کارگاه‌های آموزشی کنگره 60؛ ویژه آقایان مسافر و همسفران شعبه آکادمی؛ با استادی مسافر ایجنت محترم آقا سیروس، نگهبانی مسافر مسعود و دبیری مسافر رسول، با دستور جلسه "وادی چهارم و تأثیر آن روی من" روز شنبه 29 خرداد 1400 ساعت 17 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد

با تشکر از نگهبان و دبیر محترم، چند سالی بود از آکادمی دور بودم. من از سال 85 تا سال 97 در آکادمی بودم. حدود سه سال از اینجا رفتم به شعبه دیگری و زمانی که برگشتم با اینکه خیلی از افراد جدید بودند ولی احساس غریبی نکردم و همیشه حس خوبی به آکادمی داشتم و دارم.

تمام اعضای کنگره 60 یک خانواده هستند و در هر خانواده نزدیکی‌هایی بین اعضای آن وجود دارد که این را می‌توان حس کرد. در جلسه گذشته من از آقای زمانی تشکر کردم و لازم می‌دانم که مجدداً از ایشان تشکر کنم. ما شعبات زیادی در سطح کشور داریم که تمام آن‌ها با یکدیگر فرق می‌کنند. شعبه‌ای خوب است که تمام اعضای آن شعبه مانند یک خانواده با هم برای آبادانی آن تلاش کنند. در خانواده اگر پدر حالش خراب باشد بدون شک آن حال‌خرابی را به دیگر اعضای خانواده انتقال خواهد داد؛ بنابراین ما باید دست به دست هم داده تا مکانی امن ایجاد نماییم تا تمامی اعضای در آن حال خوبی داشته باشند. من هم تمام تلاشم را خواهم کرد تا این اتفاق بیافتد.

همچنین از راهنماهای عزیز، سفر اولی‌ها و سفر دومی‌ها که روز جمعه در پارک به خوبی خدمت کرده‌اند تشکر می‌کنم. دستورجلسه وادی چهارم است و تأثیر آن روی من. یک نفر کمیته انضباطی داشتم که می‌گفت من مشکل ندارم و فقط مشکلم روانی است. ما در کنگره می‌دانیم که هرکدام (جسم و روان) روی دیگری تأثیر مستقیم دارد. این وادی‌ها همگی به همدیگر ربط دارند و هرکدام روی من تأثیری خواهد داشت.

من از شما می‌پرسم چرا مارادونا مواد مصرف کرد؟ مگر مشکل جسمی داشت؟ یا مجتبی محرمی برای چی هرویین مصرف کرد؟ تنها دلیلش نداشتن جهان‌بینی بود و به همین دلیل است که در کنگره می‌گوییم که مشکل انسان با مواد زدن حل نمی‌شود. این را همگی تجربه کرده‌ایم و دیدیم که مشکل حل که نمی‌شود هیچ، بلکه دو چندان هم می‌شود. در کنگره، درمان قطعی برای کسانی اتفاق می‌افتد که هم روان و هم جسم به تعادل برسد و این فقط با فراگیری آموزش‌های کنگره اتفاق می‌افتد. وادی‌ها برای ما مانند چراغ راه می‌ماند و در این راه باید هر آنچه نامطلوب است را بر زمین بگذاریم؛ چراکه نامطلوب‌های ما به خاطر حال بدمان با ما بودند و باید دیگر انرژی صرف حمل آن ننماییم.

ما اکثر مواقع مشکلاتمان را در زمان مصرف به گردن دیگران می‌انداختیم. این وادی هم به ما می‌گوید که خداوند زمانی که به ما اختیار داد، مسئولیت کارها و خطاهایمان را عهده خودمان نهاد؛ پس نسبت به حل آن‌ها باید خودمان اقدام نماییم. این قانون زندگی است که باید اجرا نماییم و سعی کنیم مشکلاتمان را در این حیات حل نماییم. این عین عدالت است. من در سفر اولم کمیته انضباطی شدم و زمانی که فهمیدم باید مسئولیت اشتباهات گذشته‌ام را گردن بگیرم، دیگر درست سفر کردم و توانستم مشکلاتم را یکی‌یکی حل کنم و سفرم را به پایان برسانم. انشالله که همگی بتوانیم به واسطه اختیاری که خداوند به ما داده است مسئولیت کارهایمان را بپذیریم و ما نیز آن را محترم بشماریم. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید از شما متشکرم.

در ادامه راهنمایان همسفران و مسافرانی که ظرفیت پذیرش رهجو داشتند خود را معرفی کردند.

و در پایان انتخابات نگهبانی دوره هفتاد و هشتم جلسات عمومی شنبه‌ها برگزار گردید و مسافر محسن با رای حضار برای این جایگاه انتخاب گردید.

 

عکس‌برداری و ضبط: مسافر مسعود لژیون شانزدهم
تایپ و پیاده‌سازی: مسافر مجید لژیون دهم و مسافر علیرضا لژیون شانزدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .