English Version
English

بیدار شدن، نقطه شروع دانایی است

بیدار شدن، نقطه شروع دانایی است

لژیون مجازی ویلیام وایت همسفران پارک طالقانی با دستور جلسه «ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن» به استادی سرکار خانم اعظم جلالی روز یکشنبه ۱۴۰۰/۱/۲۹ رأس ساعت 16 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

استاد امین در روز چهارشنبه چند نکته مهم در مورد مسئله خواب و بیداری صحبت کردند که بیدار بودن و بیدار شدن نقطه شروع دانایی است مثلاً من خودم وقتی به کنگره آمدم به‌طورکلی خواب بودم چون هیچ آگاهی و دانشی درباره خودم  و صور پنهانم نداشتم  و اصلاً نمی‌دانستم که انسان از چه مواردی تشکیل‌شده  و اینکه صور آشکار و صور پنهان دارد. ما در کنگره آموختیم که دارای صور پنهان هستیم  و با کسب آموزش‌ها متوجه می‌شویم که آیا در صور پنهانمان خواب هستیم یا بیدار.

مسئولیت با اعطای یک جایگاه به انسان داده می‌شود و در مورد آن جایگاه شخص باید دانایی و علم داشته باشد  چون مورد سؤال قرار می‌گیرد، این داشتنِ دانایی می‌شود ظرفیت شخص  که آیا او این ظرفیت را  دارد یا نه؟  به‌طور مثال  در بدو ورود به کنگره نقش همسفر به ما داده می‌شود  و کاملاً مشخص است که ما در اوایل ورود با مطالب، قوانین و حتی کلمات و جملات آشنایی نداریم و مراتب دانایی را نداریم  و به‌مرور زمان این آموزش‌ها به ما داده می‌شود و ما با تمرین و ممارست به آن مراتب دانایی و آگاهی نسبی می‌رسیم؛ وقتی من در جایگاه یک همسفر قرار گرفتم و یک صندلی در یک لژیون به همراه یک راهنما به من دادند  باید با کسب مهارت‌ها و آموزش‌ها به آگاهی برسم تا به عبارتی از خواب بیدار شوم، راهنما حکم یک انگشت اشاره است به مسائل برای یادآوری به منِ همسفر که از هرکدام از افراد اطرافم نکته و مطلبی را بیاموزم وقتی من متوجه چگونگی نقش همسفر بشوم  وارد وادی دانایی می‌شوم و ظرفیت برای من ایجاد می‌شود مثلاً یک راهنمای ویلیام  مسئولیت دارد که در شعبه  حتی اگر شال نارنجی هم دارد  قبل از ورود  به آموزش‌های لژیونشان  با اجازه ایجنت و مرزبانی پنج دقیقه وقت برای مشاوره بگذارند که همسفرانی که مصرف نیکوتین دارند مشاوره و راهنمایی شوند شخص راهنما مسئولیت دارد در مقابل کسی که دو ماه یا سه ماه از ورودش به کنگره می‌گذرد و می‌خواهد وارد لژیون ویلیام شود را راهنمایی کرده و پاسخگو باشد و به‌صورت تأثیرگذاری بتواند او را مجاب کند که باید ۹ ماه از حضور شما در کنگره بگذرد تا بتوانید وارد لژیون ویلیام بشوید، درجه رسیدن انسان‌ها به دانایی به‌صورت یکسان نیست یک نفر شاید در همان ماه اول جایگاه همسفری خودش را بشناسد و فرد  نفر دیگر دیرتر.

وقتی ما مسئولیتی را بگیریم ولی هنوز از خواب بیدار نشده باشیم قبله و هدفمان  را گم خواهیم کرد  ممکن است دچار انتقاد گرفتن‌های بی‌مورد شویم، بیدار شدن مستلزم زحمت کشیدن است و باید از یکسری سختی‌ها و ناهمواری‌ها گذر کنیم؛ شناخت و رسیدن به دانایی برای منِ همسفر، یعنی شناخت جایگاه‌ها یک کمک راهنمای ویلیام وظیفه دارد که به جایگاه ایجنتی احترام بگذارد  همچنین به جایگاه مرزبانی و به جایگاه کمک راهنمایانی که شال نارنجی دارند در هر جایگاهی که هستیم  نباید به خودمان اجازه دخالت در کار مرزبان‌ها را بدهیم  و اگر این‌طور عمل کنیم به این معنی است که  من هنوز خواب هستم و بیدار و آگاه نشده‌ام زیرا به‌نوعی صرف انرژی برای این کارها از نشانه‌های حضور و اعمالِ قدرت  نیروهای تخریبی هست  که من را از هدفم دور می‌کند. ما باید دانایی لازم برای شناخت جایگاه‌ها را داشته باشیم که بتوانیم در موردشان صحبت کنیم ما هم‌سفران اعضایی هستیم که تنها هدفمان از آمدن به کنگره  کسب آموزش هست  و اگر از این حیطه خارج شده و به حواشی بپردازیم  از دایره گردباد سبزِ کنگره که ما را به نقطه صعود می‌رساند  به بیرون پرتاب می‌شویم و دچار آسیب‌های شدید خواهیم شد باید بتوانیم انرژی‌های خود را ذخیره کرده و در اختیار کمک راهنمایمان قرار بدهیم برای دادن آموزش‌ها  و با کاربردی کردن آن‌ها به دانایی برسیم  در این صورت اگر به ما جایگاه یا مسئولیتی داده می‌شود بتوانیم در شهر وجودی‌مان  ظرفیت لازم را به وجود آوریم که دچار انفجار  اطلاعات نشویم باید در نظر داشته باشیم که ما چیزی نمی‌دانیم و شاگرد هستیم که مدام در حال آموزش هستیم. من هنوز بعد از سال‌ها حضور از آموزش‌ها بیشتر از قبل درس می‌گیرم  و از سخنان اساتیدم برداشت می‌کنم و می‌آموزم و در اکثر مواقع در حال نوشتن مطالب جدید و آموزش‌ها هستم به جهت یادآوری به خودم من در قبال گرفتن آن شال و جایگاه و مسئولیت و پیمانی که بسته‌ام و قسم خورده‌ام مسئول هستم در برابر قدرت مطلق و مخلوقینش، منِ راهنما اگر عمل سالم انجام بدهم و اجازه ندهم که رهجویانم به حواشی بپردازند و حواسشان فقط به آموزش‌های اساتید باشد، حتماً به درجه بیداری خواهیم رسید  و مابقی مسیرمان را با هر میزان از سختی‌هایی که به ما وارد می‌شود  آگاهانه پذیرش و برخورد داشته باشیم  تا بتوانیم به رسالتمان که یادگیری چگونگی حل مسائلمان است دست پیدا کنیم و این بیدار شدن مستلزم کسب آموزش‌ها در سیستمی که هستیم است و باید درس پس بدهیم تا به مرحله بیداری برسیم  و بدانیم برای دانایی شروعی است  ولی پایانی وجود ندارد  و تا بی نهایت ادامه دارد.

در ادامه اعضای لژیون ویلیام وایت مشارکت کردند

باران مسافر نیکوتین از شعبه عمان سامانی:

ظرفیت یعنی همان دانایی که هرچقدر بیشتر باشد ظرفیت هم بالاترمی رود، مسئولیت  از سؤال می‌آید و در هر مسئولیتی باید مسئله راحل کنیم و پاسخگو باشیم و این امکان‌پذیر نیست به جز زمانی که قبل از گرفتن مسئولیت آموزش کسب کرده باشم اگر در مسئولیت طمع سراغ من آمدن می‌توانم به خوبی آن مسئولیت را اجرا کنم بعضی وقت‌ها تأیید شدن از طرف دیگران باعث می‌شود که انگیزه مسئولیت کم بشود و حرکتی که انجام می‌شود به خاطر تعریف‌های دیگران است که این نوع خدمت می‌تواند باعث تخریب بشود وقتی‌که در انجام مسئولیتی خودمان راضی باشیم حتی اگر کاری را که انجام می‌دهیم قابل دیدن نباشد مثل مسئول آبدارخانه و کسی هم تعریف نکند و دنبال احترام و تأیید دیگران نباشیم توانستیم مسئولیتمان را به‌خوبی انجام بدهیم و در هر خدمت و مسئولیتی باید در حال آموزش از مربی خود باشیم اصلاح عشق محبت هم همراهمان باشد وگرنه انسانی ناسپاس هستم و هدف خود را گم کردم.

زهرا  مسافر نیکوتین از شعبه حر:

در ابتدا شاکر خداوند هستم که در مکانی آموزش می‌گیرم که مطالب بسیار مؤثر ارائه می‌شود که من بتوانم در مسائل زندگی کمتر دچار بحران بشوم من وقتی به این دستور جلسه فکر می‌کنم وادی چهارم مدام از ذهنم عبور می‌کند  در ابتدا باید بدانم من مسئول کار خودم هستم و برای دیده شدن نباید کارهای دیگران را انجام دهم من مدت زیادی هست نقش خودم را پیدا کردم و تمام  کارهای مربوط به خودم را انجام می‌دهم و به لطف خدا به خاطر همین جهت در حد توانم کاری انجام می‌دهم قبله در کنگره مثال هدف گفته می‌شود هدف داشتن نقش  بسیار بالایی در مسیر زندگی دارد ولی برای دست یافتن به هر کاری باید اندازه آن کار شوم برای این دستور جلسه خیلی مطالب در ذهنم دارم هدفی که برای درمان پیدا کردم و وقتی مسئولیت کارم را پذیرفتم راه برایم هموار شد واقعاً خیلی ساده در کنگره گفته می‌شود وقتی مسئول کارهایت نباشی قبله‌ات را گم می‌کنی و معلوم نیست به کجا برسید. خدا را هزاران بار شکر برای تمامی لحظاتی که در کنگره هستم.

عذرا مسافر نیکوتین  از شعبه اهواز:

 افرادی که در کنگره به‌طور مستمر حضور پیدا می‌کنند و آموزش‌های کنگره را در زندگی خودشان کاربردی می‌کنند ذره ذره سطح آگاهی و دانایشان  بالا می‌رود و ظرفیت لازم را برای خدمت کردن پیدا می‌کنند. مسئولیت یعنی انسان مورد سؤال قرار می‌گیرد و باید پاسخگو باشد این یعنی در جایگاهی که من قرار می‌گیرم باید دانایی و قدرت انجام دادن آن جایگاه را داشته باشم به قول سردار که می‌فرماید ما برای این به هستی آمده‌ایم که آموزش بگیریم و خدمت کنیم. در مسئولیت باید ظرفیت هم وجود داشته باشد شرط اول یعنی ظرف من به آن  حدی رسیده باشد که خواسته درون داشته باشم؛ دانایی آن کار را هم داشته باشم ظرفیت من چطور مشخص می‌شود؟ وقتی من در یک جایگاه قرار گرفتم اگر اطرافیان به من احترام می‌گذارند نباید از مسیر خود خارج بشوم چرا که اگر از مسیر خودم خارج بشوم می‌شود همان قبله گم کردن، ظرفیت انسان به قلب او بستگی دارد. دانایی مربوط به عقل انسان می‌شود و به ظرفیت هم ربط دارد و ظرفیت به بزرگی قلب انسان بستگی دارد هر چقدر قلب من بزرگ‌تر باشد در مقابل جایگاه و احترامی که به من داده می‌شود دیرتر از تعادل خارج می‌شوم چرا؟ چون آقای مهندس در سی دی حس خوب و بد فرمودند که جایگاه حس قلب است؛ من با قلبم حس را دریافت می‌کنم و به هر اندازه که جایگاه من بالاتر می‌رود حس‌هایی را که تجربه می‌کنم  بیشتر هستند و باید قلبم این حس‌ها را دریافت کند و بتواند آن‌ها را جذب کند در غیر این صورت انفجار سلولی در من به وجود می‌آید و در هر جایگاهی که باشم عملکرد خوبی نمی‌توانم داشته باشم و قبله خود را گم می‌کنم.

فاطمه مسافر نیکوتین از شعبه شفای مشهد:

در رابطه با دستور جلسه ظرفیت مسئولیت و قبله گم کردن؛ وقتی من به این دستور جلسه فکر می‌کنم به یکی از وادی‌ها برمی‌خورم؛ که هر کسی باید مسئولیت  کار خودش را به عهده بگیرد، وقتی من مسئولیت کار خودم را می‌خواهم به عهده بگیرم یا مسئول کاری هستم باید ظرفیت آن را داشته باشم؛ من به هر میزانی که دانایی داشته باشم و دانایی که در کنگره توسط آموزش‌ها کسب کردم به این نتیجه رسیدم که باید مسئولیت کارهای خودم را خودم بر عهده بگیرم و به اندازه مسئولیتم  باشم و دانایی خودم را به میزانی افزایش دهم که ظرفیت و مسئولیت آن کار را داشته باشم؛ وقتی ظرفیت این را داشته باشم که به دیگران فخرفروشی نکنم یا دچار منیت نشوم که چون من به درمان رسیدم دیگران را قبول نداشته باشم و این دستور جلسه باعث بیداری من شد که من فراموش نکنم گذشته خودم و با منیت قبله خودم را گم کنم و دچار مشکل شوم.

شهره مسافر نیکوتین:

در رابطه با دستور جلسه دو نکته مهم وجود دارد یک هدف و دوم ظرفیت است؛ اگر من در زندگی هدف داشته باشم در لحظه‌به‌لحظه زندگی‌ام دیگر دچار دوگانگی نمی‌شوم؛ اگر من ظرفیت بچه‌داری را داشته باشم خیلی قشنگ می‌توانم از عهده این کار برآیم و قبله خودم را گم نمی‌کنم و اگر من در محل کار خودم به‌اندازه کافی ظرفیت داشته باشم می‌توانم به درستی کار خودم را انجام دادم و به هیچ مشکلی برنمی‌خورم و نه برای خودم مشکل ایجاد کنم و نه برای دیگران در تمام مسائل؛ پس باید اول باید هدف داشته باشم و بعد ظرفیت آن کاری که می‌خواهم  انجام دهم را در خودم ایجاد کنم و آن‌هم با کسب دانایی و آموزش‌هایی که خیلی خوب در اختیار ما قرار می‌دهند در کنگره انشالله به وجود آید.

سمیه  مسافر نیکوتین از شعبه ابوریحان:

در مورد دستور جلسه ظرفیت، مسئولیت و قبله گم کردن ما باید ظرفیت هر مسئولیتی که در کنگره 60 یا بیرون از کنگره 60 به ما داده می‌شود را داشته باشیم وگرنه هم به آن جایگاه تخریب می‌زنیم و هم به خودمان و هم به دیگران، زمانی هم که ظرفیت آن در ما شکل گرفته باشد باید مراقب باشیم و در صراط مستقیم حرکت کنیم تا در ادامه در آن جایگاه درگیر کبر و غرور و منیت نشویم و از مسیر خارج نشویم. در کل در تمام مسئولیت‌ها باید مراقب خودمان باشیم تا حتی اگر کارمان را درست انجام می‌دهیم از هدف اصلی‌مان که آموزش است دور نمانیم.

سارا  مسافر سیگار از شعبه پروین اعتصامی اراک:

همه ما می‌دانیم که ریشه کلمه ظرفیت از ظرف می‌آید و هر ظرفی گنجایش مخصوص به خودش را دارد و نباید بیش از حد و اندازه آن باری بر او تحمیل کنیم. اگر یک استکان را در نظر بگیرید تا یک حدی مجاز هستیم داخل آن آب بریزیم و اگر بیشتر بریزیم حتماً سرریز می‌شود استخرها، دریاچه‌ها و اقیانوس‌ها هم تا یک حدی گنجایش دارند در مورد انسان این بستگی به من دارد که من ظرف و گنجایش خودم را در برخورد با مشکلات و مسائل بخواهم و بتوانم بالا ببرم یا این‌که اندازه خودم را بدانم،  زمانی که من می‌خواهم به درمان سیگار برسم باید این‌قدر گنجایش خودم را در این مقطع بالا برده باشم که اگر به درمان رسیدم ظرفیت رهایی را داشته باشم و یا ظرفیت کمک راهنما شدن را داشته باشم در هر سطحی که ما قرار می‌گیریم باید ظرفیت آن مسئولیت را داشته باشیم وگرنه هم به خودمان آسیب می‌زنیم و هم به دیگران؛ ظرفیت خودمان را با دانش، آگاهی، آموزش، تفکر و تجربه می‌توانیم کم کم بالا ببریم و مسئولیت‌های خودمان را در هر جایگاهی به نحو احسنت انجام بدهیم در کنگره به من یاد دادند کسی که مسئولیتی را بر عهده می‌گیرد باید پاسخگو باشد در آن جایگاه، پس زمانی که ظرفیت من اندازهٔ آن جایگاه نیست نمی‌توانم پاسخگوی آن مسئولیت باشم.

پس به هر چیزی که می‌خواهم برسم باید ظرفیتش را داشته باشم این دستور جلسه باعث شد من در درون خودم به آرامش برسم چراکه متوجه شدم وقتی تلاش می‌کنم برای رسیدن به یک جایگاه یعنی هنوز اندازه آن جایگاه نیستم اما باید دست از تلاش برندارم و صبر خودم را بیشتر کنم و دانایی خودم را بالاتر ببرم تا ظرف من اندازه آن جایگاه شود و خداوند توفیق آن جایگاه را به من بدهد.

سوگل  مسافر نیکوتین از شعبه صالحی:

این واژه‌ها به هم مرتبط هستند در هستی ظرفیت هر موجودی از جمادات، نباتات و حیوانات یک مقدار تعریف شده است و مسلماً ظرفیت یک بوته بیابانی و یک نخل خرما باهم متفاوت است و تعیین موجودیت یک پشه و یک ببر هم تفاوت دارد و در انسان هم برای هر شخص یک ظرف وجودی قرار داده شده و همان طور که آقای مهندس فرمودند  تمام خصلت‌هایی که در همه موجودات هستی وجود دارد در انسان هم هست و بستگی دارد که در کدام یک رشد بکند در بزرگان انبیا  این ظرفیت بسیار بالاست ونمی شود یک  دفعه در انسان عادی این ظرفیت را بالا برد و با توجه به ظرفیت هر شخص مسئولیتی داده می‌شود. مسئول کسی است که پاسخگو باشد و باید ظرفیت هر شخص به اندازه مسئولیتش باشد وگرنه تخریب ایجاد می‌شود و همان قبله گم کردن می‌شود و در قرآن هم آمده است ‌"ان الانسان لربه لکنود" به‌درستی که انسان به رب خودش ناسپاس است یعنی خداوند موقعیت‌های خوبی را برای انسان فراهم می‌کند، ولی بعضی از انسان‌ها همیشه ناشکر هستند و در اجتماع هم باعث خسارت به خود و خانواده می‌شود و انسان باید به صورت تدریجی ظرفیت خودش را بالا ببرد و دانائی‌اش را به دانایی مؤثر تبدیل کند.

زهرا  مسافر نیکوتین از  شعبه ابن‌سینا:

به قول آقای مهندس قبله گم کردن یعنی  گم کردن هدف  درگذشته من قبله خودم را گم کرده بودم و هدفی نداشتم و وقتی وارد کنگره شدم بعد از مشاوره وارد سفر اول شدم و در آنجا  مسئولیت را به من یاد دادند حالا چه به عنوان همسفر یا مسافر یاد گرفتم در سفر دوم  این مسئولیت ظرفیتم را بالا می‌برم و قبله‌ام را پیدا می‌کنم و اگر در جایگاهی باشم قدرش را ندانم سوخت می‌شوم باید در مثلث دانایی و جهالت ببینم در چه سطحی هستم و در این دستور جلسه خودم را بسنجم و باید روی جهان‌بینی‌ام کار کنم و ابتدا روی خودم کار کنم و خودم را دوست داشته باشم بعد دیگران و مسئولیت‌پذیری باید از کم شروع شود تا بتوانیم به درجات بالاتری برسیم.

فرزانه مسافر نیکوتین از شعبه شهرکرد:

خدمت یعنی مسئولیت که برای انجام هر خدمتی ابتدا باید ظرفیت و دانایی لازم را کسب کنیم و هر مسئولیتی که در کنگره به صورت داوطلبانه است را بپذیریم، کسی که برای انجام هر کاری ظرفیت لازم را در خودش ایجاد نکند در برخورد با سختی‌های خدمت دچار انفجار سلولی می‌شود و به خودش و دیگران آسیب می‌رساند و تنها راه بالا بردن ظرفیت افزایش دانایی است که با آموزش و تجربه و تفکر به دست می‌آید وقتی ظرفیت انسان کمتر از مسئولیتش باشد نتیجه‌اش قبله گم کردن می‌شود وقتی فردی ظرفیت دارد یعنی هیچ چیزی نمی‌تواند حالش را خراب کند حالا در هر  شرایطی که باشد آن موقع هست که هر مسئولیتی را که قبول کند می‌تواند خیلی خوب آن را انجام بدهد. نتیجه‌ای که خود من از این دستور جلسه گرفتم این است که تا وقتی ظرفیت انجام دادن کاری را در خودم نمی‌بینم مسئولیتش را قبول نکنم حالا آن مسئولیت در هر حیطه‌ای که باشد فرقی نمی‌کند می‌تواند مادر شدن یا همسر شدن یا کارمند جایی باشد همه این وظایف نیاز به ظرفیت دارند که با آموزش و تجربه دیگران بتوانم به آن ظرفیت لازم برسم.

زهرا مسافر نیکوتین از شعبه فردوس مشهد:

 من  دستان خانم جلالی را می‌بوسم که چه ماه رمضان  خوبی دارم امسال  و چقدر ایشان به من  کمک کرده‌اند و  حالا با کمک ایشان  کمک راهنمای درمان نیکوتین هستم  و اتفاقاً جناب مهندس در سخنانشان  آن روز گفتند که حتی اگر راهنما بشوید هر چیزی دارید از  سیستم دارید و من با این انرژی می‌روم بر سر لژیون که من باید یاد بگیرم از رهجویم  باید مطالعه کنم باید آموزش بگیرم من هیچ چیزی نیستم جز یک راهنما، اگر هم انتقالی بدهم به رهجو  دانش کنگره را انتقال داده‌ام من از خودم چیزی ندارم و قرار نیست که خودم را گم بکنم و قبله‌ام را گم بکنم یادم باشد که چه کسی بوده‌ام  و کنگره من را به کجا رسانید.

ناهید  مسافر نیکوتین از شعبه رودهن:

 آقای مهندس می‌فرمایند که روز اولی که وارد کنگره می‌شوید  را هیچ وقت فراموش نکنید و به یاد بیاورید که چی بوده‌ایم. ما همه انسان‌هایی بوده‌ایم که به قول آقای مهندس توانایی‌های درونمان را از یاد برده بوده‌ایم چون خودمان این طوری بوده‌ایم احساس عزت نفس پایین و حرمت نفس پایین داشته‌ایم.  بنابراین  کسی ما را هم قبول نداشت به واسطه طرز تفکر خودمان، آمدیم در کنگره و حالمان خوب شد و به این خاطر آهسته‌آهسته  شروع کردیم به خدمت کردن و آموزش گرفتن اگر ما همیشه یادمان بماند که  ما در کنگره 60 فقط خدمت می‌کنیم و همین‌طور هم است، هیچ کس  هیچ وجهی را برای خدماتش  دریافت نمی‌کند. اگر یک جایگاهی گرفتیم  که بالاتر بود نباید این باعث بشود که من فخر بفروشم یا اینکه خودم را برتر از دیگر  افراد در کنگره بدانم، بلکه من باید بفهمم که من مسئولیتم  بیشتر شده و ظرفیت را برای گرفتن این جایگاه بالا ببرم و هر لحظه اگر به خودم یادآوری کنم می‌بینم که  اگر این جایگاه را به من داده‌اند  پس  مسئولیتم  هم بیشتر شده و باید الگوی بی‌نقص‌تری باشم در این قضیه  اگر راه را به این شکل ادامه دهیم آن جایگاه را می‌توانیم از عهده‌اش بربیاییم و حالمان قطعاّ خوب می‌شود و انرژی مثبت  خوبی هم دریافت می‌کنیم. در مورد قبله گم کردن هم که خب اگر ما  جایگاه‌ها را پله پله برویم بالا این چیدمان خودش به ما کمک می‌کند که ما قبله‌مان را گم نکنیم، یعنی منظور این است که قبل از اینکه ظرفیت در من به وجود بیاید آن جایگاه را بگیرم و در کنگره هم همین‌طور است معمولاً شروع می‌شود از جایگاه‌های پایین‌تر تا در جایگاهای بالاتر بنابراین آهسته‌آهسته  ظرفیت در ما شکل می‌گیرد  و ما می‌توانیم از عهده این کار بربیاییم.

زهرا  مسافر نیکوتین از شعبه شفای مشهد:

قبله گم کردن یعنی خارج شدن از صراط مستقیم وقتی‌که  ما در صراط مستقیم باشیم قبله را گم نمی‌کنیم، جایگاهمان را از آن‌که هست بالاتر نمی‌بینیم که همان منیت است درباره  مسئولیت هم اگر من ظرفیت مسئولیتی که به من واگذارشده را نداشته باشم چه در کنگره و چه در خارج از کنگره نمی‌توانم مسئولیت را به نحو احسنت  انجام بدهم و انرژی لازمه را از آن کاری که انجام می‌دهیم را که باید دریافت کنم را نمی‌گیریم. اگر در چهارچوب کنگره باشم و آموزش‌ها را عملی کنم قبله را گُم نمی‌کنم که هیچ بلکه هر روز به میزان ظرفیت ما که همان دانایی من هست افزوده می‌شود به این ترتیب که با گرفتن  مسئولیتی  از خود بی‌خود نمی‌شوم و می‌توانم آن را به طور احسنت انجام دهم.

اکرم مسافر نیکوتین از شعبه ستارخان:

وقتی یک مسئولیتی به من  داده می‌شود  باید مسئولیت‌پذیر باشم یعنی برای آن کاری که به من محول شده است باید علم و اطلاعات و دانایی و آشنایی کافی به آن مسئله را  داشته باشم تا وقتی مورد سؤال قرار گرفتم بتوانم جواب‌گو باشم حالا اگر هدفی دارم که در کنگره بمانم و به انسان‌ها کمک کنم باید هر  آموزشی که در لژیون ویلیام یاد گرفتم در اختیار رهجوهای بگذارم  تا  بتوانم آن‌هاها را به سلامتی و درمان برسانم  و حالا  اگر  من این هدف را گم کنم و به فکر  کسب تائید و کسب شهرت، جایگاه و مقام  باشم اینجا است که قبله‌ام را گم کرده‌ام  و آن هدفی که داشتم گم می‌شود چون هنوز ظرفیت در من به وجود نیامده است، چون وقتی ظرفیت در ما به وجود نیامده باشد به ما مسئولیتی بدهند آنجا است که مطمئناً دچار عدم تعادل و به‌هم‌ریختگی  می‌شویم.

زهرا  مسافر سیگار از شعبه میرداماد:

ظرفیت همان دانائی است و ظرف وجودی هر کس بر اساس تفکر و آموزشی که کسب کرده شکل می‌گیرد، مسئولیت انجام دادن کار است و قبله گم کردن همان هدف گم کردن است به‌طورکلی تمام هستی بر مبنای ظرفیت شکل‌گرفته است و جایگاه آن مشخص است،  ظرفیت همان نقطه تحمل هست که باید با دانش و آگاهی آن را به‌آرامی بالا برد، انسان همان‌قدر برای تغییر تلاش کند ظرفیت نیز در او به وجود می‌آید، قبله گم کردن برای کسانی که دچار منیت می‌شوند و از مسیر خارج می‌شوند. این دستور جلسه کمک می‌کند تا حد و اندازهٔ خود را بشناسیم و برای هر مسئولیتی از خود بپرسیم  آیا ظرفیتش در من شکل‌گرفته است یا نه؟ و در مسیر صراط مستقیم قدم برداریم تا به آن هدف درست برسیم.

سپیده  مسافر نیکوتین از شعبه شاد آباد:

این دستور جلسه این آموزش را به من داد که هیچ‌چیزی به طور اتفاقی برای ما به وجود نمی‌آید اگر من به جایگاهی برسم باید ظرفیت و دانایی آن برای من به وجود آمده باشد و من را توجیه می‌کند که اگر آدمی هستم به دنبال جایگاه یا کسب قدرت هستم باید به صورت پله پله پیش روم تا دانایی اتفاق بیافتد و یا ظرفیت به وجود آید در قبله گم کردن گوش زد می‌کند دچار منیت نشوم و در سفر دوم به جایگاهی می‌رسم اگر خودم را بالا بدانم  آن‌وقت قبله خود را گم می‌کنم و از مسیر خارج می‌شوم.

مهناز  مسافر سیگار از  شعبه ابن سینا:

مسئول یعنی کسی که باید جواب بدهد اگر یک مسئولیتی به من واگذار شد باید جواب گوی آن باشم و ظرف خود را به‌اندازه آن جایگاه بزرگ کنم، اگر ظرف من کوچک‌تر باشد دچار مشکل می‌شوم هر مسئولیتی باشد مثل زنجیر به هم متصل است و برای اینکه جایگاه مسئولیتی را قبول کنم نباید قبله خود را گم کنم و دچار منیت واهی نشوم و آن مسئولیت را به درستی باید انجام برسانم.

سمیرا  مسافر نیکوتین از  شعبه ابن سینا:

هر کسی دارای یک نوع ظرفیت هست و بعضی انسان‌ها به جایگاهی می‌رسند یادشان می‌روند که چه کسانی به آن‌ها کمک کرده‌اند؟ و از کجا به کجا رسیده‌اند؟ حتی پدر و مادر خود را درشان خود نمی‌بینند و قبله خود را گم می‌کنند اگر مسئولیت کاری را به من می‌دهند آیا ظرفیت آن کار را دارم؟ آیا جواب گوی آن کار هستم؟ اگر جواب گوی آن کار نباشم قبله خود را گم می‌کنم باید با تفکر و آموزش ظرفیت را بالا برد و نیاز به زمان دارد و با تبدیل‌های درونی می‌توان خود را تغییر داد و ظرفیت خود را بالا برد و از انسان درنده به انسان صالح و سلامت تبدیل شد.

مونا مسافر نیکوتین از شعبه رودهن:

استاد امین می‌فرمایند: مسئولیت به کسی داده می‌شود که مورد سؤال قرار می‌گیرد یعنی ما وقتی مسئولیت قبول کرده‌ایم اگر روزی از ما جواب خواستند باید جواب‌گو باشیم و  ظرفیت داشته باشیم  یعنی من توانایی کاری را داشته باشم و گنجایش کافی را در خودم به وجود آورده باشم یک عضو کنگره وقتی می‌رود برای خدمت در جایگاه مرزبانی کاندید می‌شود که قبول بشود باید توانسته باشد آن ظرفیت خود را بالا برده باشد تا بتواند به خوبی خدمت کند اگر ظرفیت کافی نداشته باشد تخریب وارد می‌کند هم برای خودش وهم برای اطرافیان  خود، ما در کنگره یاد گرفته‌ایم همیشه قدردان زحمت‌هایی که برایمان کشیده‌اند باشیم من همین‌جا از تمام کسانی که برایم زحمت کشیده‌اند کمال تشکر را دارم؛ منیت نداشته باشیم خودمان را از همه بالاتر ندانیم اگر منیت داشته باشیم خودمان از همه بالاتر بدانیم و دنبال مقام باشیم اینجاست که ظرفیت نداریم و قبله خود را گم کردیم

نسرین مسافر نیکوتین از شعبه ارتش:

 من قبل از اینکه به کنگره بیایم نمی‌دانستم مسئولیت چیست و به چه کاری مسئولیت گفته می‌شود من حتی در قبال خودم و جسم و روح و روانم مسئولیت نداشتم وقتی من یک مسئولیتی را قبول کردم باعث می‌شود که صبرم و نقطه تحملم و همچنین دانایی‌ام را بالا ببرم اگر من شخص مسئولیت‌پذیری باشم و ظرفیت کافی‌ام داشته باشم و تعادل خود را حفظ کنم می‌توانم خدمت گذار خوبی باشم حتی اگر ظرفیت کمتری داشته باشم می‌توانم با تمرین متعدد دانایی و آگاهی خود را در این زمینه بالا ببرم تا مسئولیت سپرده شده را به‌خوبی به اتمام برسد.

تایپ مطلب: خانم‌ها فاطمه و زهرا از شعبه شفا مشهد، سمیرا و زهرا از شعبه ابن سینا، فرزانه از شعبه شهرکرد، فریده از شعبه شادآباد، سمیه از شعبه ابوریحان

ویراستاری و تنظیم: خانم‌ها اکرم از شعبه ستارخان و سمیه از شعبه ابوریحان

لژیون درمان نیکوتین گروه خانواده کنگره 60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .