English Version
English

مصاحبه با ایجنت شعبه بنیان کمک راهنما محترم مسافر جواد با نگاهی به هفته کمک راهنما

مصاحبه با ایجنت شعبه بنیان کمک راهنما محترم مسافر جواد با نگاهی به هفته کمک راهنما
مصاحبه با ایجنت محترم:
 
سلام دوستان جواد هستم یک مسافر
تخریب بیش از ۱۰ سال، آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک، مدت سفر اول ۱۰ ماه به روش DST، داروی درمان شربت اوتی، نام راهنما آقای حامد پارسا،رشته ورزشی کشتی، مدت رهایی ۸ سال و ۶ ماه
سفر ویلیام هم داشتم به راهنمایی آقای غدیری، مدت رهایی ۶ سال و ۶ ماه .
 
سوال: آقای فلاح چه عاملی باعث علاقه‌ی شما برای ورود به کنگره شد؟
 
پاسخ؛ قبل از ورود به کنگره بخاطر مشاهده‌ی دوستانی که به کمپ یا کلینیک مراجعه داشته یا با سقوط آزاد، موادِ خود را ترک می‌کردند ولی حالشان خوب نبود، متوجّه شدم که این روش‌ها یک اشکالی دارد و راهِ درمان اینگونه نیست .
تا این‌که در مورد کنگره و روش درمان تدریجیِ آن چیزهایی شنیدم که منطقی به نظرم آمد، پس علاقه‌مند شدم .
بعد از ورود و حل شدن مسئله‌ی مواد، کم کم مباحث برایم جالب و جذاب شد زیرا انگار که اینجا در مورد خودت دارند صحبت می‌کنند و مهم‌تر این‌که انسان را به خودش یادآوری می‌کنند.
این شد که ماندم و با علاقه به سفرم ادامه می‌دهم.
 
سوال: بزرگترین موهبتِ دوران کمک راهنمایی برای شما چه بوده است؟
 
پاسخ؛ شاید این صحبت کلیشه‌ای باشد که؛ نجات و رشد یافتن انسانها برایت جاذبه دارد.
ولی من ساده می‌گویم؛ در دوره‌ی کمک راهنمایی با داستان و واقعیت زندگی انسانها، مشکلات و درگیری‌ها آشنا می‌شوی.
سپس به نوعی خودت را درون آنان و آنها را درون خودت می‌بینی، پس به شکلی خودت را پیدا می‌کنی.
بیشترین موهبت برایم این است که؛
 من یاد گرفته‌ام.
از کجا؟ از لژیون و انسانهایی که اطرافم بوده‌اند یاد گرفته‌ام!.
قبلاً می‌دانستم که آدم باید احترام بگذارد و شاکر باشد، اما معنی آن‌را در دوره‌ی کمک راهنمایی درک کردم، وقتی بارِ غم و غُصّه یک نفر را ۱۰ ماه با خودت می‌کشی، اما پس از ۱۰ ماه طرف قدر کنگره،زحمات و آن صندلی را نمی‌داند، آن‌جاست که می‌فهمی!
 می‌فهمی خداوند‌ی که بستر را مهیّا کرد تا من زندگی کنم و چیزی یاد بگیرم، حقّ آن است‌که؛ من هم شاکر باشم.
اینها را از لژیون و این اتّفاقات می‌شود یاد گرفت.
سوال: برای‌مان از سختی‌های کمک راهنمایی بگوئید.
 
پاسخ؛ من خودم سختی ندیده‌ام چون من، فقط یک‌نفری هستم که در قالبِ مسیر کنگره به رهجوها می‌گویم حرکت کنند.
اگر رفتند که رفتند، اگر نرفتند، خُب نرفتند، خودشان این را پذیرفته‌اند که کمک راهنما نمی تواند به تنهایی کاری بکند، راهنما کار خودش را انجام می‌دهد، بقیه‌اش به خودِ رهجو بستگی دارد چون نتیجه‌اش را می‌بیند!.
 
سوال: آقای فلاح، از رهجویان خودتان چه انتظاری دارید؟
 
پاسخ؛ من هیچ انتظاری جز یک سفرِ خوب و خدمت را از آنها ندارم تا این سیستم همچنان شعاع اضافه کند.
انتظار از همه‌ی ما، رسیدن به دانایی موثر می‌باشد.
 
سوال: ویژگی بارزی که از راهنمای خود به‌عنوان الگو برداشت کرده‌اید چیست؟
 
پاسخ؛ سکوت و کم حرف زدن، من بیشتر از سکوت معنا دارش یاد می‌گرفتم، از این خصیصه خیلی خوب و بجا، بلد بود استفاده کند.
آیتم جالبی برای جذابیت لژیون بود.
 
سوال: آیا در حوزه اعتیاد برای شما، مسئله‌ی حل نشده‌ای باقی مانده است؟
 
پاسخ؛ ما همه ذرّه‌ای از علم کنگره هستیم، در حوزه‌ی اعتیاد روشِ کنگره جوابگوی مشکلات امروز و آینده‌ی بشر هست یعنی روشDST ، شربت اوتی و مثلث درمان، پاسخگوی اعتیاد به مواد فعلی و موادو بیماریهایی که در آینده هم خواهد آمد می‌باشد.
 
سوال: بازتاب خدمت در زندگی شما چگونه بوده است؟
 
پاسخ؛ دنبال این مسائل نبوده‌ام، آمده‌ام و هنوز خدمت می‌کنم، ولی راحتی و آرامش را در زندگی و خانواده‌ام حس می‌کنم مخصوصاً نسبت به قبل.
در کنگره علم زندگی کردن را می‌آموزی پس طبیعی است‌که سالم‌تر زندگی کنی.
 
سوال:در آخر برای هفته‌ی راهنما اگر سخنی دارید بفرمائید؟
 
پاسخ؛ در خصوص هفته راهنما.
 مطلبی از گاندی به ذهنم رسید که می‌گوید: خوش شانس‌ترین انسان کسی است‌که استاد خوبی داشته باشد.
این انسانها قابل ستایش و قدردانی هستند همان‌طور که شاعر گفته:
کس چو علی این دُرّ معنی نَسُفت/ آنچه علی در حقّ استاد گفت/ بنده‌ی خود ساخت مرا اوستاد/ آن که یکی حرف به من یاد داد.
انشاءالله در هفته‌ی راهنما تقدیر در خورِ این عزیزان داشته تا شاکر خداوند باشیم که در این سیستم هستیم و در کنار این بزرگان آموزش می‌گیریم.
 
تایپ : مسافر حسین از لژیون نهم
مصاحبه و ارسال خبر:مسافر مرتضی لزیون یازدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .