English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛درختکاری

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛درختکاری

یازدهمین جلسه از دوره هفتاد و یکم کارگاههای آموزشی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران کنگره 60، با استادی و نگهبانی مهندس دژاکام و دبیری همسفر فرشته با دستور جلسه «درختکاری» در تاریخ چهارشنبه بیست و دوم بهمن ماه ساعت 9:30 آغاز به کار نمود.

 

 

 

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر؛

امیدوارم که حال شما خوب باشد، بحمدالله حال من خوب است؛ امروز چهارشنبه ساعت ۲۵ دقیقه مانده به ۱۰ بامداد است، تاریخ ۲۹ بهمن‌ماه ۹۹؛ یعنی دو روز مانده است که ماه بهمن هم تمام شود و وارد ماه اسفند شویم که بعدازآن انشالله فصل بهار می‌آید، آن شاءلله که خداوند توفیقی بدهند که بارندگی بشود. دستور جلسه هفته آینده، هفته درختکاری است؛ قبل از آنکه راجع به دستور جلسه صحبت کنم چند نکته دیگر را بیان می‌کنم، و بعدازآن به دستور جلسه می‌پردازم، آن شاء لله استاد امین هم که مسئول درختکاری هستند در این مورد نکاتی را برای ما بیان می‌کنند، یکی از مسائل، مربوط به پارک طالقانی است نکاتی که در مورد پارک طالقانی گفتم، را خوب رعایت کردید و خوب بود، به همین صورت ادامه می‌دهیم. تا کشتی کنگره ۶۰ را در این دریای طوفانی به‌صورت کامل بتوانیم هدایت کنیم؛ هم ازنظر مسائل تجمع و جمع شدن و هم ازنظر خود بیماری ازنظر بیماری خوشبختانه شاید قابل‌باور نباشد که تمام آدم‌ها برای بیماری کرونا نگران هستند اما در کنگره ۶۰ به سهولت هم پیشگیری شده است و هم درمان آن خیلی به‌آسانی انجام می‌گیرد و بزرگ‌ترین نشانه آن این است که؛ از ماه فروردین تا امروز حتی یک مورد مرگ براثر کرونا نداشتیم، کنگره بیش از ۷۲ مرکز دارد و جمعیت افرادی که کارت برای آن‌ها صادرشده است از صد هزار نفر تجاوز کرده است که البته این صد هزار نفر نشانه اعضای موجود نیستند، چون بعضی افراد در اوایل بدو ورود به کنگره کارت گرفته‌اند ولی الآن کنگره نمی‌آیند، هرکدام از اعضاء خانواده‌ای دارند؛ مانند پسرعمو و پسردایی و پسرخاله که روش‌های درمان با کرونا را به آن‌ها آموزش داده‌اند و بعضی از افراد تا پای مرگ رفته‌اند و فوری حالشان خوب شده است البته با آموزش بخور دیسپی که ما داده‌ایم، برای ما مسئله حل‌شده است، یعنی به‌گونه‌ای است که؛ انگار کرونا ازلحاظ استرس در کنگره وجود ندارد و هیچ استرس و نگرانی بین اعضاء کنگره وجود ندارد ولی ما باید موقعیت اجتماعی را رعایت بکنیم؛ چون به‌هرحال مردم عادی که از این موضوع خبر ندارند و باورشان هم نمی‌شود، به همین دلیل ما خیلی نمی‌توانیم در بعضی از جاها دورهم جمع بشویم، باید خودمان به‌گونه‌ای عمل کنیم که؛ این تعادل را رعایت کنیم، من از این موضوع خوشحال هستم که چهارشنبه‌ها بچه‌ها می‌آیند، رهایی را می‌گیرند خیلی و سریع خارج می‌شوند، من تقریباً ساعت 6 صبح در دفتر حضور دارم و اصلاً قبل از روشن شدن هوا بعضی‌ها رهایی گرفته‌اند و رفته‌اند و این گام بسیار مؤثری بوده است و رهایی‌هایی روزهای شنبه و دوشنبه هم به همین صورت است و افرادی که برای رهایی می‌آیند خیلی سریع خارج می‌شوند، دیگر موقعیتی نیست که ما بتوانیم دورهم جمع بشویم؛ چون از طرف وزارت بهداشت، ایراد می‌گیرند و برای ما مشکلاتی ایجاد می‌شود و اخطار می‌دهند که؛ تعطیل بکنید و هزاران مسئله دیگر به وجود می‌آید، گرچه ما در گروه اول قرار داریم و کار ما، کاردرمانی است ولی به‌هرحال باید این موارد را هم در اینجا انجام بدهیم و هم در سایر شعبات کنگره 60 باید انجام بشود، خوشبختانه در تمام شعب، در هنگام ورود، یک فردی قرار داده می‌شود که حتماً ماسک افراد را کنترل کند که ماسک داشته باشند و حتماً مواد ضدعفونی‌کننده همراه داشته باشد تا به دست افراد بزند که می‌خواهند وارد شوند و حتماً با تب‌سنج دمای بدن افراد را چک کنند و حتماً به درب ورودی بروشورهایی که عنوان «بدون ماسک وارد نشوید و فاصله اجتماع را رعایت کنید» را زده باشند و همه ما هم باید رعایت بکنیم؛ که در این موارد ما خوب عمل کردیم در پارک هم همین‌طور است، دیگر نمی‌توانیم در پارک چهل نفر کنار هم بشینیم و املت بخوریم، چون الآن موقعیت مناسب نیست ولی ازلحاظی هم نمی‌توانیم پارک طالقانی را خالی نگه‌داریم، چون اگر پارک طالقانی را خالی نگه‌داریم، فوری افراد دیگر می‌آیند که آلاچیق‌ها را احاطه می‌کنند ولی با حضور در پارک باید فاصله‌ها را حفظ بکنیم، یعنی باید کاری انجام بدهیم که یکی به میخ بزنیم و یکی به نعل بزنیم تا این تعادل را رعایت کنیم کهان شاءلله این اوضاع کرونا از بین برود، این‌یک مسئله بسیار بسیار مهمی است.

 

مسئله دیگر، اپلیکیشن انتشارات دژاکام است که سی‌دی‌ها را ازآنجا تهیه می‌کنیم، آمدیم یک تغییراتی ایجاد کردیم، به این خاطر که اگر می‌خواستیم برای هر بار خرید سی دی به مبلغ بسیار کم، با واردکردن تمام جزئیات مثل؛ ورود به درگاه، شماره کارت، رمز دوم و ... کلیه مراحل را باید طی می‌کردیم و کار پیچیده می‌شد، در اپلیکشن قسمتی به نام کیف پول تعبیه کردیم به این منظور که؛ بدون طی کردن جزئیات مراحل پرداخت، سی‌دی‌های موردنظر را به‌راحتی و با امنیت بیشتر خریداری فرمایید. یک پاکت سیگار الآن حداقل مبلغ بیست الی سی هزار تومان است، شما بیست هزار تومان کیف پول را شارژ کنید برای ده هفته کافی است، پنجاه‌هزار تومان برای یک سال کافی است، بنابراین لازم نیست خیلی شارژ کنید؛ صد هزار تومان یا پنجاه‌هزار تومان کافی است با شارژ کیف پول، مدت‌ها برای خرید سی دی راحت خواهید بود، اگر نحوه استفاده از آن را بلد نبودید با آقای غدیری برای پرسیدن سؤال تماس بگیرید، پس همه راهنماها به رهجو ها توصیه کنند که؛ برای استفاده از اپلیکیشن حتماً از کیف پول استفاده کنند تا در مواقعی که اینترنت قطع می‌شود با مشکل برخورد نکنند.

هفته آینده جشن همسفران را پیش روداریم، از الآن دارم مطرح می‌کنم که آقایان هدیه‌های خود را برای همسفرهایشان آماده کنند و قدردانی و تشکر نمایند. تشکر و قدردانی مثل ولن تایم نیست که یک شکلات، خرگوش یا یک عروسک بگیرید، نه این طور نیست، هفته قدردانی از همسفر که می‌شود، باید به وسیله تراول چک، طلا یا پول باشد، عطر و ادکلن هم می‌تواند باشد البته همراه با پول یا سکه، به تنهایی کفایت نمی‌کند، بنابراین خودتان را آماده کنید؛ زیرا حتماً ما باید تشکر و قدر دانی را یاد بگیریم و انجام دهیم، با وجود این که کرونا هست ما جشن هفته همسفر را برگزار می‌کنیم، همان طور که جشن دیده بان را برگزار کردیم، اما لازم است که کاری کنیم که تجمع نشود، می‌توانید حتی کادو همسفر را تهیه نمایید و به همسفر بدهید اما در جشن همسفر هم شرکت نکنید، گرفتن کادو در کنگره جز واجبات است، می‌توانید در کنگره کادو خود را تقدیم کنید یا می‌توانید در منزل کادو بدهید ولی این کار باید الزاماً صورت بگیرد، من زودتر اعلام کردم که فرصت باشد وام، پس انداز و... تهیه کنید.

پس در هفته همسفر، خانم کماندار به همراه گروهشان به‌صورتی برنامه ریزی کنند که در تمام شعب خیلی شلوغ نشود، روز خاصی می‌خواهید قرار بدهید، تقسیم بندی و گروه بندی کنید در طول هفته، جوری برنامه ریزی کنید که ازدحام نشود. هرکاری بخواهید می‌توانید انجام دهید فقط به هیچ عنوان ازدحام ایجاد نکنید؛ ولی اگر بتوانید هفته همسفر، کادو همسفران خود را تهیه نمایید و حتی بدون حضور در کنگره به آن‌ها بدهید، خوب و قابل قبول است؛ چرا که مسئله بسیار مهمی به شمار می‌رود.

مسئله بعدی؛ درختکاری است که به خاطر مسئله کرونا نتوانستیم به اجرا در آوریم، همین‌طور که الآن برای بیماری کرونا، ما یک راه حل بسیار ساده را در پیش داشتیم و کاملاً هم موفق بودیم، به علت این که ممکن است بعضی از افراد صحبت‌های من را در این رابطه نشنیده باشند، باز یک توضیح کوتاهی می‌دهم و این که تمام ما با رعایت اصول از جمله؛ زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی، شستن و ضد عفونی دست‌ها و... سعی می‌کنیم از ورود ویروس کرونا به بدن جلوگیری نماییم؛ ولی اگر میکروب به هر طریقی وارد گلو و سینوس‌ها شد، چه باید بکنیم؟ جالب این است که؛ ویروس کرونا، داخل گلو، بینی و سینوس‌ها، سه یا چهار روز می‌ماند و بعد وارد ریه می‌شود و باز هم بسیار جالب است که دستگاه‌هایی شبیه گوش پاکن، از گلو وارد می‌کنند تا از انتهای زبان، بزاق را به عنوان نمونه بردارند یا داخل بینی می‌کنند و از انتهای بینی نمونه را بر می‌دارند و زیر میکروسکوپ و دستگاه قرار می‌دهند تا؛ بفهمند ویروس کرونا وجود دارد! شما که خودتان می دانید محل ویروس کرونا کجا است، پس چرا از بین نمی‌برید؟! شما که می دانید ویروس کرونا داخل بینی و سینوس‌ها قرار دارد، چرا از بین نمی‌برید؟! در محیط بیرون که با ضدعفونی از بین می‌برید، داخل بدن را چرا ضدعفونی نمی‌کنید؟ با آنتی ویروس‌های خوراکی و مجاز، می‌توانید این ضد عفونی را انجام دهید. اگر هیچ چیزی پیدا نمی‌کنید، آب نمک قرقره کنید یا بخور بدهید؛ حتی با آب خالی شستشو دهید. نمی‌دانم چرا هیچ صحبتی در سراسر دنیا از سیستم‌های پزشکی، مطالب اولیه را توضیح نمی‌دهند یا شاید هم متوجه نیستند! خیلی کارهای ساده با مواد مجاز می‌شود انجام داد به عنوان مثال؛ قرقره آب نمک، بخور، خوردن مایعات زیاد، شستن و ضدعفونی بینی و... پس شما اگر یک آنتی ویروس مجاز (آنتی به معنی ضد) داشته باشید، کار تمام است و می‌توانید نمونه‌های آنتی ویروس را در اینترنت جستجو کنید، یک نمونه از آن؛ اسید استیک است که در علم پزشکی هم استفاده می‌شود. ما نمی‌توانیم اسید استیک را به‌صورت صنعتی تهیه نماییم؛ ولی اسید استیک به‌صورت خوراکی وجود دارد، کجاست؟ داخل سرکه، ترشی...این اسید می‌تواند ویروس کرونا را از بین ببرد؛ پس شما اگر سرکه سیب یا سرکه انگور که حاوی اسید استیک است را با یک وضعیت مناسب داخل دهانتان قرقره کنید، یا رقیق شده آن را با مثلاً پنجاه درصد سرکه و پنجاه درصد آب بخور دهید، کاملاً ویروس را در هر کجا از بینی، گلو یا سینوس باشد، می‌توانید از بین ببرید. بسیاری از بچه‌ها نزدیک مرگ بودند و تمام ریه آن‌ها سفید شده بود؛ ولی با دادن بخور درست شدند. ما نه می‌خواهیم از کسی پولی بگیریم و نه می‌خواهیم نام ما در جایی ثبت شود، بچه‌ها این کار را کردند و می‌توانید ببینید، از فروردین تا الآن از صدهزار نفر، کدام یک از افراد فوت کردند؟! با وجود این که بعضی از آن‌ها تا حد مرگ پیش رفتند! خوشبختانه ما محلول سرکه سیب که همان D.sap خود ما است، را داریم و در این محلول D.sap شش نوع اسید وجود دارد؛ اسید لاکتیک، اسید استیک... که مقاله آن هم، بهترین مقاله کنگره بین المللی مواد غذایی کرج شناخته شد و هم در گرجستان، مقام کسب کرد.

 

 

مسئله بعدی درختکاری؛ همان طور که ما کرونا را خیلی ساده توانستیم حل کنیم، درختکاری هم به همین صورت است، در جمعیت کره زمین آلودگی هوا و گازهای گلخانه‌ای و ... چیزی که این موضوع رو رفع می‌کند، درختکاری است. به یاد می‌آورم که استاد امین 10 سال پیش گفتند؛ اگر درخت بکاریم گازهای گلخانه‌ای از بین می‌رود، گازهای گلخانه‌ای، تغییرات آب و هوا و گرم شدن زمین در اثر گاز کربنیک می‌باشد چه چیزی گاز کربنیک را جذب می‌کند؟ درخت، درختان گاز کربنیک را جذب می‌کنند، اکسیژن می‌خواهیم، چه کسی اکسیژن می‌دهد؟ درخت، روزها گاز کربنیک را می‌گیرند و اکسیژن می‌دهند، شب‌ها گاز کربنیک را پس می‌دهند، اکسیژن را می‌گیرند، به همین دلیل است که می گویند؛ شب‌ها زیر درختان نخوابید و چیزی که بسیار مهم است و بیشترین اکسیژن را می‌دهد. تسویه حساب را درختان انجام می‌دهند که مثال آن بسیار ساده می‌باشد؛ گرمایش زمین 1 درجه یا 2 درجه بالا برود، مسئله حل می‌شود خب شما به میدان هفت تیر بیایید و میزان حرارت هوا را آزمایش کنید، به پارک طالقانی بروید و درجه هوا را اندازه گیری کنید، آنجا که درخت دارد با اینجا که درخت ندارد مقایسه کنید 3 درجه متفاوت است، پس مسئله مهم، مسئله درختکاری است ‌، ما همه درختان محیط را از بین برده‌ایم. یک کار دیگر شهرداری انجام داده است که در ابتدا نیت خوبی داشت ولی تبدیل به چیز دیگری شد، اگر شما درخت بکاری، دیگر صاحب درخت نیستی، بخواهی درخت را قطع کنی، اجازه آن را نداری. اگر بخواهی درخت را قطع کنی باید 30 میلیون جریمه پرداخت کنی، نمی‌گویند درخت را قطع کن و 4 درخت دیگر بکار؛ بنابراین این کار باعث شد که هیچ کس درخت نکارد، هیچ کس جرعت درخت کاشتن را ندارد، چون می‌گوید اگر درخت بکارم بزرگ می‌شود بعد اگر بخواهم درخت را قطع کنم و ساختمان سازی کنم، امکان پذیر نیست بنابراین درهیچ خانه‌ای درخت کاشته نمی‌شود، زیرا در ابتدا خوب بود اما اکنون، درخت به مرکز کسب درآمد تبدیل شده است. درکنگره، گفته شده هرسال، تمام اعضایی که به رهایی می‌رسند (مسافران و همسفران) درخت بکارند، برنامه درخت کاری را در تمام شهرها اجرا می‌کردیم اما متاسفانه به دلیل بیماری کرونا، نتوانستیم اجراکنیم. اطلاعات برنامه درختکاری امسال را استاد امین، مسئول دیده بان درختکاری اطلاع دارد. از استاد امین خواهش می‌کنم یک ربع، راجع به برنامه ریزی درختکاری امسال به سمع شما برساند؛ سلام دوستان امین هستم یک مسافر، بسیار متشکرم از جناب مهندس، توضیحات کامل را فرمودند و من راجع به هفته درختکاری و درخت صحبت می‌کنم. ما از سال 1391 برنامه درختکاری را آغاز کردیم و شکر خدا ادامه داشت تا سال پیش، که بیماری کرونا آمد اردوی درختکاری و اردوی سراسری متوقف شدند و این باعث شد که؛ قدر نعمت‌هایی را که داشتیم، بیشتر بدانیم، امسال بر اساس شرایط، تصمیم گیری می‌کنیم، زیرا ازلحاظ کرونا، در فضای باز سخت گیری کمتر از فضای بسته است، به دلیل این که ما درختکاری را در فضای بازآنجام می‌دهیم، به ما اجازه این عمل را می‌دهند و این به دو عامل بستگی دارد؛ 1- در کدام استان این کار صورت بگیرد. 2- با چه تعدادی انجام بشود، چون ما در تهران با 800 یا 900 نفر اردوی درختکاری را برگزار می‌کردیم ولی در حال حاضر، طبیعتاً امکان پذیر نیست زیرا در فضای باز با تعداد بالا هم امکان پخش بیماری هست و وجه خوبی هم ازنظر رسانه‌ها ندارد که همه یک جا جمع بشوند و این مسئله‌ای است که برای ما حائز اهمیت است، بنابراین امسال تصمیم گرفتیم؛ اردوها را بر اساس نمایندگی‌ها تنظیم کنیم، یعنی الویت شرکت در اردو با راهنماها و مرزبانان باشد و ازنظر تعداد هم با منابع طبیعی صحبت کنیم و با هماهنگی استانداری، به ما بگویند؛ چه تعداد افرادی از یک نمایندگی، مثلاً 50 یا 100 نفر، می‌توانند در اردو شرکت کنند اگر این هماهنگی صورت بگیرد؛ مسلماً این اردو را اجرا می‌کنیم و برگزاری اردو خیلی بهتر از این است که کلاً اجرا نشود ولی آن شاءالله سال‌های آینده شرایط نرمال شود که اردوی درختکاری برقرار باشد. درختکاری ازنظر کنگره یک مفهوم دیگری دارد، در کنگره می گوییم: اول خودمان را احیا می‌کنیم، خودمان را آباد می‌کنیم و بعد شروع به آباد کردن دنیا می‌کنیم. آقای مهندس قدیم یک داستانی تعریف می‌کردند، جدیداً هم تعریف کردند که؛ یک نفر قصد داشت دنیا را درست کند و از بیست سالگی، سی سالگی شروع کرد و همین‌طور سنش بالا رفت و در آخر به خودش رسید و گفت خودم را درست می‌کنم و خودش را هم نتوانست درست کند، این شخص باید برعکس شروع می‌کرد، اگر در سی ساگی از خودش شروع می‌کرد، در سن هشتاد سالگی دنیا را هم آباد کرده بود و ما در کنگره در حال انجام این روند هستیم. مسئله‌ای که در این قضیه حیاتی می‌باشد است که؛ باید این موضوع تبدیل به فرهنگ بشود یعنی هدف این است؛ درختکاری جزئی از زندگی ما بشود نه یک کار صرفاً سمبلیک، یعنی تبدیل به یکی از علایق و چیزهایی در زندگی که دوست داریم، شود و از کنگره شروع شود و آرام آرام شعاع اضافه کند. یک مسئله و اتفاق مهمی که در دنیا وجود دارد این است که؛ ما نمی‌توانیم کارها را برعکس انجام بدهیم. مثالی که آقای مهندس در سی دی‌شان فرمودند؛ یک نفر می‌خواهد از بیست سالگی دنیا را درست کند بعد در سی سالگی می‌گوید؛ می‌خواهم کشورم را درست کنم سپس در چهل سالگی، قصد دارد شهرش را آباد کند و هیچ زمانی هم به جواب نمی‌رسد و این‌یک پیام مهمی در بردارد: اگر ما کاری را برعکس انجام دهیم، هر چقدر هم تلاش کنیم به نتیجه نمی‌رسیم، حالا در دنیا هم یکسری کارها برعکس انجام می‌شود. مثالش هم این است؛ شما اگر ساز زده باشید، اگر ساز بادی بزنید، از یک سر آن صوت خارج می‌شود و از سر دیگر صوت یا هوا وارد آن می‌شود، اگر شما ساز را برعکس کنید هیچ زمانی نمی‌توانید صدای ساز را در بیاورید، هر چقدر هم نوازنده ماهری باشید، اصلاً ربطی به شما ندارد. در حال حاضر در دنیا همین کار را می‌خواهند انجام دهند و می گویند ما باید آلودگی را کاهش دهیم، پنجاه سال است که چنین کاری را در سمینارها انجام می‌دهند، به هم می گویند؛ سهم شما بیست درصد، شما ده درصد و بین آن‌ها مشاجره پیش می‌آید و کسی هم نمی‌تواند کاهش دهد، اشکال از آن‌ها نیست، نمی‌توانند کاهش دهند به این دلیل که ذات این قضیه اینطور است که؛ کاهش آلودگی در ابتدای کار امکان پذیر نیست، اول باید خوبی را زیاد کنیم. شخصی که در کنگره درمان می‌شود، ابتدا وارد کنگره می‌شود و بعد درمان را شروع می‌کند. فرایند درمان زمانی شروع می‌شود که؛ فرد وارد کنگره می‌شود.

 

 

 

هنگامی که فرد وارد کنگره می‌شود، خوبی، آموزش، سیستم DST، اوتی و جهان بینی لازم با شخص می‌آیند و شروع درمان از همین نقطه است و این تقدم و تأخر کاملاً مهم است، علتش این است که باید حس عوض شود چون حس اولین نیروی به کار افتادن قوهٔ عقل است. عقل هنگام صدور فرمان، با حس کار می‌کند و اگر حسی وجود نداشته باشد، حرکتی هم رخ نخواهد داد.

جایگاه حس، در قلب انسان است، به این دلیل است که؛ می گوییم تمام حرکت انسان در صورت وجود حس انجام می‌شود.

اگر تغییرات در درون و حس انسان رخ ندهند، در بیرون هم تغییری رخ نخواهد داد چون می‌خواهند اول آلودگی را کم بکنند تغییری در حس به وجود نمی‌آید، در صورتی که اگر اول شروع کنند به خوبی زیاد کردن، مثل همان کاشتن درخت.

هنگامی که یک درخت را می‌کاریم، نسبت به آن درخت حس پیدا می‌کنیم. سؤال مطرح است، هنگامی که انسان چیزی را خلق کند آیا اجازه می‌دهد کسی آن را خراب کند؟ در جواب می گویم زمانیکه من چیزی را می‌سازم نسبت به آن احساس مسئولیت پیدا می‌کنم و مانع از آسیب آن می‌شوم، چه درخت باشد، چه خانه باشد و یا هر چیز دیگری.

هنگامی که چیزی را خلق کردیم و نسبت به آن حس مسئولیت پیدا کردیم، دیگر نمی‌توانیم با دستان خودمان آن را آلوده یا خراب کنیم و کلید قضیه از همین جا است که ما باید از این جا شروع کنیم.

ساکنین زمین، تمام انسان‌ها و موجودات هستند و صاحب آن شخص دیگری است. باید حس تمام ساکنین عوض شود اگر حس ساکنین زمین، نسبت به زمین عوض شود، نسبت به نگهداری از آن هم تلاش بیشتری می‌کنند و اصلاً نمی‌گذارند آلوده شود و آسیب ببیند.

قضیه درختکاری دقیقاً برای من همین حکم را دارد وقتی انجام می‌دهم حسم تغییر می‌کند، وقتی حسم تغییر کرد اصلاً آلوده‌اش نمی‌کنم. این اتفاقان شاءالله به وجود می‌آید. تقدم تأخر هارا ما در کنگره یاد گرفتیم.

هنگامی که ترتیب مسائل بهم بریزند ممکن است آن مسئله دیگر هیچ زمان حل نشود و این چیزی هست که من از آموزش‌های کنگره یاد گرفتم و سعی می‌کنم ترتیب مسائل را درست اجرا کنم.

آقای مهندس می‌فرمایند: خوبی‌ها باید بیایند تا بدی‌ها کم بشوند.

من خودم در مسائلی که وضعیتم عوض نشد، حسم عوض نشد.

زمانیکه حس تغییر نکرده باشد، تلاش و کوشش برای تغییر بی فایده است، انسان تلاش می‌کند ولی حرکت‌هایش همدیگر را خنثی می‌کند.

آقای مهراد را برای دستیار قسمت همسفران آقا تعیین کرده‌ایم که انشالله از امروز کارشان را شروع می‌کنند.

قسمت همسفران آقا هم، جلسات و آموزش‌های مخصوص به خود را دارند، همان طور که همسفران خانم قسمت مخصوص به خودشان را دارند.

همسفران آقا ده سال دیرتر کار خودشان را شروع کردند، اما در حال حاضر ۴ نمایندگی در تهران و یک نمایندگی در اصفهان و مشهد برای همسفران آقا وجود دارد و دقیقاً قوانینش مثل همان همسفران خانم است. جلسات ویژه خودشان را دارند و همسفران آقا یک پتانسیل خوبی هستند که بتوانند کمک کنند.

همسفران آقا شامل پدرها، برادرها، فرزندها هستند و دارای پتانسیل بالایی هستند و اگر شعاع اضافه

شعاع اضافه کنند و آموزش ببینند، در واقع می‌توانند در فعالیت‌های کنگره مشارکت و حضور داشته باشند؛ امیدوار هستم که این اتفاق رخ دهد و برای این که این اتفاق بیافتد، ما سیستم دستیارها را شروع کرده‌ایم، مهراد هم پنجمین دستیار قسمت همسفران است و کار آن‌ها این است که به نمایندگی‌ها سرکشی می‌کنند و وضعیت آن‌ها را بررسی می‌کنند تا ما بتوانیم در جاهایی که نیاز هست، نمایندگی ایجاد کنیم؛ اتفاقی که باید بیافتد در قسمت تازه واردین این است که، راهنمای تازه واردین در جریان قرار بگیرند وقتی مسافر مراجعه می‌کند و در مورد همسفر او را راهنمایی می‌کنند؛ در قسمت همسفران آقا هم ما چنین جلساتی داریم و آن جا او را راهنمایی کنند که به آن سمت هدایت شود. ما در نمایندگی‌هایی که جلسات لژیون همسفران نداریم، همسفران آقا می‌توانند وارد لژیون مسافران شوند و این اجازه را دارند که مانند مسافران وارد شوند و آموزش ببینند و در امتحان کمک راهنمایی هم شرکت کنند و این اجازه را آقای مهندس به ما داده‌اند.

 

 

سلام دوستان حسین هستم مسافر. الآن که امین راجع به درختکاری صحبت می‌کرد، با خودم فکر می‌کردم که ما در همه جا در حال نابود کردن درختان هستیم و انسان‌ها به جان جنگل‌ها افتاده‌اند و به عناوین مختلف درختان را از بین می‌برند، در شمال کشور همین‌طور؛ بعضی وقتها پای درختان گازوئیل می‌ریزند، کاری می‌کنند که درختان خشک شوند و درختان را می‌برند و اراضی جنگل را یا تبدیل به مراتع و زمین‌های کشاورزی می‌کنند یا تبدیل به ویلا و خانه. ما انسان‌ها خودمان را اشرف مخلوقات و موجود برتر می دانیم ولی ممکن است گاهی اوقات بر ضد این باشیم؛ نکند که ما به ویروس و میکروب تبدیل شده‌ایم و گرگ‌ها مصلح جامعه شده‌اند؟ یعنی بعضی از مواقع ما انسان‌ها مانند میکروب و ویروس عمل می‌کنیم؛ مثلاً شمال می‌رویم و هر چه زباله و آشغال داریم در جنگل‌ها یا در ساحل دریا می‌ریزیم و در جنگل و دریا پر از پلاستیک و بطری‌های بازیافتی است و در ساحل پر از آشغال‌هایی است که ما ریخته‌ایم، وقتی به جنگل می‌رویم پر از آشغال است یا در کنار جاده‌ها توسط باد، پلاستیک و پارچه کهنه‌هایی را که ما ریخته‌ایم، جمع شده است و دقیقاً ما به ویروس تبدیل شده‌ایم؛ چون کار ویروس هم همین است، هر کجا که پا می‌گذاریم، آنجا را نابود می‌کنیم و واقعاً مانند ویروس شده‌ایم. طبق مطالعاتی که من کرده‌ام بیش از 60 درصد دیگر موجودات زنده را نابود کرده‌ایم؛ خدا پدر چینی‌ها را بیامرزد که با انداختن تورهای ماهیگیری در دریاها، هر چیزی که کف دریا هست را جارو می‌کنند؛ ما انسان‌ها حشرات را از بین برده‌ایم، کبوترها، ببر، پلنگ، حیوانات و جانواران همه را از بین برده‌ایم؛ بیش از 60 درصد کره زمین را نابود کرده‌ایم که شامل: حشرات، پرندگان، موجودات دریایی هستند؛ یعنی دقیقاً بدتر از ویروس عمل کرده‌ایم و ویروس کرونا آمده تا ما را اصلاح کند؛ در حقیقت ما نقش ویروس را پیدا کرده‌ایم و کرونا نقش انسان دارد که ما را اصلاح کند و الحق موفق هم بوده است و باعث تعطیلی خیلی از کارخانه‌ها و تجمعات شده، خیلی از جاده‌ها خلوت شده‌اند، باعث شده که مردم کمتر شمال بروند و کمتر مسافرت بروند و کمتر زباله تولید کنند و ......

همین‌طور که غذا می‌خورند، ظرف‌های غذا را کنار جاده پرتاب می‌کنند، شیشه ماشین را پایین می‌کشند و هر چه آشغال دارند را وسط جاده پرتاب می‌کنند به همین دلایل ما تبدیل به میکروب و ویروس شده‌ایم و وقتی ما نقش ویروس را داشته باشیم، طبیعت هم آنتی ویروس‌های زیادی دارد؛ یعنی من فکر می‌کنم یکی از این آنتی ویروس‌ها بر علیه انسان، کرونا است.

در ادامه می گویم که کار دانشگاه به جایی رسیده که کاملاً گود برداری شده و تقریباً 800 الی 900 تومان پول آرماتور شد که واریز کردیم و می‌خواهند بتون ریزی کنند و آنجا هم بتون و سیمان نیست. مجید و رضا آنجا هستند که کارهارا انجام بدهند. کارهای دانشگاه هم برقرار است و انشاءالله بچه‌ها ترم جدید در رشته‌های فنّی برای ثبت نام اقدام کنند.

هزینهایش (منظور هزینه‌های ساخت دانشگاه کنگره ۶۰) سر جای خودش؛ قطعاً هزینه‌های سرسام آوری دارد. از طرف دیگر خوشبختانه ساختمان را برای خانم‌های همسفر گرفتیم. زمان قرارداد حدود هفت میلیارد و چهارصد، پانصد میلیون تومان به‌صورت یکجا پرداخت کردیم، تقریباً نزدیک هشت میلیارد، هفت میلیارد و خرده‌ای.

هفته پیش سند آن مکان به نام کنگره زده شد. برای سند باز هم دو میلیارد و چهارصد میلیون تومان پرداخت کردیم و سند به نام کنگره شد. قرار است تا بیست و نهم ادریبهشت آن مکان را تخلیه کنند و دو میلیارد و خرده‌ای آنجا هست که آن مبلغ را نیز پرداخت می‌کنیم.

 از قدیم می‌گفتند که؛ باید کوه خراب بشود تا درّه پر بشود و خوشبختانه اعضای کنگره ۶۰ خیلی خوب عمل کردند و باز تکرار می‌کنم: برای هر سیستمی؛ چه خانواده، چه روستا، چه شهر، چه کشور، چه انجیو بخواهد کار کند، ۳ مسئله اساسی نیاز دارد. یکی؛ علم و دانش آن حرفه و سیستم هست؛ حتی خانواده هم باشد علم و دانش نگهداری خانواده (نیاز است)

دوم؛ نیروی متخصص؛ نیرویی که تخصص کامل داشته باشد و مسئله بعدی، پول. کدام یک مهم‌تر هستند، نمی‌توانم بگویم کدام مهم‌تر است؟ نمی‌توانم بگویم پول مهم‌تر است یا دانش مهم‌تر است؟ اینقدر حائز اهمیت هست.

و متاسفانه تصوّری که روی جامعه مصرف کنندگان مواد مخدر دارند، تقریباً شاید هفتاد، هشتاد هزار نفر کارتن خواب داشته باشند. آمار راجع به اعتیاد را از ششصد، هفتصد هزار نفر می گویند تا سه و خرده‌ای، چهار میلیون نفر؛ حال کدام ها؟ همه هست. پس ببینید جامعه خیلی کمی از ما، انسان‌ها هستند که تکدّی گری می‌کنند یا کارتن خواب هستند یا جزء بی جا شدگان هستند. همه الگوهای درمانی روی همین قضیه انجام می‌گیرد و خوشبختانه ما توانستیم کمی چهره را عوض کنیم، اطلاعات دقیق‌تر به مسئولین بدهیم و مسئولین هم تصمیمات بهتری را بگیرند و من با کمال صراحت می گویم که؛

درمان اعتیاد در کنگره ۶۰، دست کم صد سال از کشورهای امریکا و اروپا و از همه آن‌ها جلوتر هستیم و در مورد درمان اعتیاد صد سال جلوتر هستیم. بنا به شهادت خود آمریکایی‌ها؛ دوست عزیزم بیل ویلیام آل وایت؛ یکی از چهره‌های به نام و ماندگار مسئله اعتیاد در امریکا و در دنیاست چون با همه چهره‌های به نام دنیا ارتباط داشته و کتاب‌های خیلی متعدد و سایت بزرگی و ارتباط با تمام بزرگان این رشته و واقعاً برایشان تعجب برانگیز است که ما در این مسئله اینقدر جلو هستیم، به همین دلیل هم توانستیم موفق بشویم و چون علم این کار را داشتیم و به نتیجه رسیدیم و نیاز به هیچ کس نداشتیم؛ نه نیاز به کمک مالی دولت داشتیم، نه نیاز به کمک مالی ملت داشتیم، نه نیاز به کمک مالی انجیوهای دیگر داشتیم، نه نیاز به کمک مالی خارجی‌ها داشتیم. همه این حرکت‌ها روی بازوان توانای بچه‌های کنگره ۶۰ انجام گرفت و امسال باز پهلوانانی داشتیم که؛ هرکدام مبلغ پانصد میلیون تومان برای کنگره پرداخت کردند. این ساختمان‌هایی که می‌خریم با پول آن‌ها می‌خریم و البته با پول همه. آن‌ها که عضو لژیون سردار هستند، مبلغ شش میلیون تومان پرداخت می‌کنند. بعضی بچه‌ها بودند که وام می‌گرفتند یا پول خود را پس انداز می‌کردند که عضو لژیون سردار بشوند، البته دنورها هم همین‌طور، تمام سعی خود را در طول سال می‌کردند که بتوانند جزء دنور شوند و همینطور پهلوان‌ها. یعنی آن مطلب را درک کردند که؛ وعده خداوند دروغ نیست، این را بچه‌های کنگره ۶۰ درک کردند. این موضوع را درک کردند که؛ همه برای یک نفر و یک نفر برای همه. همه ما کمک می‌کنیم که با کمک همدیگر یک نفر به درمان اعتیاد برسد و یک نفر هم از جان و مال خودش برای کمک به گروه می‌گذرد و ما این موضوع را خیلی زیبا در کنگره ۶۰ داریم و در باور کسی نمی‌گنجد و دنورها و پهلوان‌ها و همه آن‌ها که عضو لژیون سردار هستند، با میل تمام (انجام می‌دهند) یعنی این کار را با یک احساس شعف خوبی انجام می‌دهند و این را خداوند می‌گوید که؛ به من قرض بدهید، یعنی وقتی به انسان‌ها و به بندگان که کمک می‌کنید انگار به من قرض می‌دهید، می‌گوید به من قرص بدهید. از آن بهتر داریم؟ که به شما پس می‌دهم؟ به من قرض بدهید، من به شما پس می‌دهم، چند برابر پس می‌دهم و این را ما درک کردیم. من خودم که درک کردم، فکر کنم بچه‌ها هم درک کردند. اکنون همه بچه‌های کنگره ۶۰، اکثر بچه‌هایی که به رهایی می‌رسند، مخصوصاً آن‌ها که به رهایی بالا می‌رسند ممکن است خیلی ثروتمند نباشند ولی از وضعیت مالی متعادلی برخوردار هستند. اگر کار می‌کنند؛ موفق هستند، اگر مغازه دار هستند؛ مغازه دارهای موفقی شدند، اگر تکنسین هستند؛ تکنسین‌های موفقی شدند؛ در هر قسمت که کار می‌کنند چون صراط مستقیم را انتخاب کردند به جایگاه خوبی رسیدند. امروز هم دو نفر از پهلوانان ما اینجا حضور دارند؛ یکی از پهلوانان، مهرداد رضایی هست، یکی هم پهلوان مهدی نوری که هرکدام کمک‌های پانصد میلیون تومانی را برای کنگره انجام دادند.

قرآن‌هایشان را بیاورید؛ آن هدیه‌ای که از طرف کنگره به آن‌ها داده می‌شود و البته شال پهلوانی و تندیس‌هایشان را بعداً به آن‌ها خواهیم داد.

 

 

 

 

متشکرم.

خداوند، خودش اوضاع و احوال را درست می‌کند و چون وعده آن را داده و تاکنون برای ما رسیده، در ظرف این بیست و چند سال توانسته‌ایم کاملاً روی خود بایستیم و بیش از چهل هزار نفر به درمان قطعی رسیدند؛ درمانی که مصرف کننده هروئین، پس از درمان هروئین، شب بتواند توی انبار هروئین بخوابد و شب به خواب برود. مصرف کننده تریاک در انبار تریاک بخوابد و خوابش ببرد. اینگونه درمان؛ که حتی یک نمونه‌اش در سطح گیتی پیدا نمی‌شود و اکنون همه تلاش ما برای آیندگان هست، برای زمان حال هیچ مشکلی نداریم، از عهده مسائلمان بر می‌آییم؛ هم من و هم دیده بان ها و هم تمام اعضای کنگره ۶۰؛ آن‌هایی که وارد سفر دوم شدند و از خواب طولانی بیدار شدند؛ همه‌شان هدفشان این است که؛ دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما می‌کاریم که دیگران بخورند. دیگران کمک کردند ما به درمان رسیدیم. صندلی‌هایی که اکنون روی آن نشستیم فکر می‌کنم هرکدام بیش از صد هزار تومان قیمتشان است، باید پولش پرداخت بشود؛ برق، آب، تلفن، ساختمان، بنا.

و خوشبختانه توانستیم در جاهای متعدد، زمین‌های متعدد بگیریم و ساختمان‌های زیادی تأسیس بکنیم، درست کنیم و در تهران ساختمان‌های خوبی بگیریم.

یک زن و شوهر می‌خواهند یک خانه اجاره‌ای پیدا کنند چقدر مکافات دارد؟ چقدر باید پول پیش بدهند؟ چقدر اجاره بدهند؟ چقدر مشکلات دارد؟ اینک در نظر بگیرید ما در مراکز شهرها می‌خواهیم یک خانه بگیریم که پانصد نفر، ششصد نفر، هفتصد نفر جا بگیرند، با چه مسائلی مواجه هستیم؟ ولی تاکنون کمک شده و خوشبختانه بچه‌ها در تمام شهرهای مختلف، زمین‌های پانصد متری، هزار متری، در داخل شهر، در حاشیه شهر برای کنگره می‌دهند. همه اموال، همه زمین‌ها هم عین مسجد و حسینیه می‌ماند، چون نه مال من است، نه مال خانواده من است، نه مال هیئت مدیره است، نه مال دیده بان هاست؛ همه مثل اموال وقفی می‌ماند. همه برای مردمان، زنان، دختران، پسران خود ما است. ما که در این مکان‌ها خوب شدیم، باید کاری کنیم که فردا بچه‌های ما، نوه‌های ما، آن‌ها هم گرفتار اعتیاد شدند بتوانند در ساختمان‌هایی به درمان برسند.

به‌هرحال خیلی ممنون که تاکنون جلسه را تحمل کردید. جلسه را برای اجرای قانون یازدهم به دبیر عزیز می‌سپارم.

یک نکته، امروز دیدم که هم من توی مایه‌های قرمز و بنفش پوشیدم و هم امین توی مایه‌های قرمز و بنفش پوشیده. این تقصیر ما نیست و برنامه عمدی ما نیست، چون ما تا الآن چند سال است هرچه می‌پوشیم همه را برایمان کادو آوردند، امین هم دارد مثل من می‌شود، به او هم گاهی اوقات کادو می‌دهند. بنابراین این هست که پوشیدم، هرچه می‌آورند همین رنگ را برایم می‌آورند، من هم چاره‌ای ندارم جز این که بپوشم. علّتش این است که می‌بینید همیشه قرمز و بنفش و ... می‌پوشیم.

ختم جلسه را اعلام می‌کنم، به امید دیدن شما برای جلسه بعدی و حتماً در فکر همسفران باشید، صد درصد و به طور جدّی برای این قضیه برنامه ریزی کنید.

جلسه را با دعای کنگره ۶۰ به پایان می‌رسانیم.

گروه سایت همسفران کنگره ۶۰

 

 

نام فایل

 

تاریخ

لینک

فایل صوتی سخنان مهندس

 

99/11/29

 

دانلود

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .