English Version
English

حرمت بین راهنما و رهجو

حرمت بین راهنما و رهجو

لژیون ویلیام وایت همسفران پارک طالقانی روز جمعه 24/11/99 به استادی سرکار خانم جلالی با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» رأس ساعت 8:30 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

در درجه اول مسئله مهم این است که هر آنچه در قوانین و حرمت‌ها خوانده می‌شود به عنوان یک تجربه در دوره راهنمایی یک راهنما، بین او و رهجو اتفاق می‌افتد، برای مثال وقتی از حرمت بین راهنما و رهجو سخن به میان می‌آید اگر از خط قرمزهایی که مشخص شده عبور کند، می‌بینیم که راهنما و رهجو دچار آسیب و تخریب می‌شوند. آقای مهندس همیشه اهمیت ادب و احترام و نظم و انضباط را بالاتر از مسئله درمان می‌دانند زیرا یکی از آیتم‌های مهم در این رابطه است که باعث ایجاد بستری امن و مناسب در سفر یک رهجو می‌باشد.

اگر یک راهنما بتواند دستوراتِ لازم در مورد، ادب و احترام، نظم و انضباط را در شهر وجودی‌اش کاربردی کند می‌تواند به رهجویش هم انتقال دهد. ما از دنیای تاریکی‌های اعتیاد می‌آییم و قدر مسلم از خیلی مسائل دور بوده و آموزش ندیده‌ایم، با کوله باری پر از ناآرامی، ناامیدی و به هم ریختگی، قدر مسلم نیاز به آموزش داریم و نیازمند عشق ورزیدن به یکدیگر هستیم؛ با گذشت این سال‌ها و کسب تجربیات ارزشمند در جایگاه راهنمایی به اهمیت مقوله ادب و احترامِ بین راهنما و رهجو بیشتر و بیشتر پی برده‌ام. رهجو بعد از مدت کوتاهی که در ساختار آموزشی قرار می‌گیرد تغییرات قابل توجهی در رفتار و گفتار حتی در سبک پوشش او به وجود می‌آید و این نشان دهنده وجود قوانین و نظمی بی نظیر در کنگره است. هر قدر رهجو فرمانبردارتر باشد و به حرمت‌ها و قوانین پایبندتر باشد به نفع خودش و درمانش است؛ در نتیجه محبت زیادی بین او و راهنمایش ایجاد خواهد شد راهنما باید به این مسئله مهم که رهجو امانت کنگره است را باور داشته باشد و تمام هدفش آموزش مبانی و قوانین کنگره و رساندن رهجو به رهایی و برگرداندن او به کنگره باشد.

طبق فرمایش سرکار خانم آنی بزرگ، دل‌بستگی بین راهنما و رهجو به وجود می‌آید و معقول است ولی وابستگی تخریب به همراه دارد؛ راهنما نباید رهجو را به خودش وابسته کند و از او انتظار داشته باشد که برایش کاری خارج از محدوده آموزش و قوانین کنگره انجام بدهد، ایجاد حس محبت و علاقه بین راهنما و رهجو متقابل است، راهنما باید تمام موارد لازم برای داشتن یک سفر خوب و پربار را به رهجو بیاموزد.‌ راهنما باید همیشه پیمان خود را به خاطر داشته باشد و از اِعمال نظرات شخصی خود بپرهیزد تا رهجو فرصت شکوفا شدن را پیدا کند و همیشه پیرو قوانین و حرمت‌های کنگره باشد.

سپس اعضای لژیون درمان نیکوتین نظرات و تجربیات خود را به اشتراک گذاشتند

سلام دوستان زهرا هستم مسافر نیکوتین

در مورد دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو یاد گرفتم که من رهجو باید گوش به فرمان راهنمایم باشم تا به آرامش و تعادل و حال خوش برسم در غیر این صورت گره‌ها در من باقی می‌ماند. اولین چیزی که رهجو باید یاد بگیرد گوش به فرمان بودن است سپس به موقع آمدن به جلسات و لژیون می‌تواند رهجو را در مسیر آموزش کمک کند، نوشتن سی دی برای من رهجو لازم و ضروری است زیرا همه اعضای کنگره از سی‌دی‌های هفتگی آموزش می‌گیرند در مورد راهنما، راهنما با عشق بلاعوض که دارد در حال خدمت هست و من به عنوان رهجو این عشق و محبت واقعی را حس می‌کنم و من به راهنمایم ایمان دارم.

سلام دوستان سپیده هستم مسافر نیکوتین

استاد امین فرمودند شرط ورود به تاریکی نقض فرمان است، شرط اصلی خارج شدن از تاریکی هم همان فرمان‌برداری است در ادامه آن عشق و محبت و تفکر به کمک می‌آیند. راهنما درمانگر نیست و فقط راه را به من نشان می‌دهد، کار اصلی را من باید روی خودم انجام دهم باید فرمان هایی که به من داده می‌شود را اجرا کنم و باید نگهبان شهر وجودی خودم باشم در واقع حافظ آن چیزی که به دست آورده‌ام باشم.

سلام دوستان مهناز هستم مسافر نیکوتین

وقتی من وارد کنگره شدم، راهنما به من گفتند اگر می‌خواهی به حال خوش برسی سرت را با من عوض کن، در ابتدا متوجه نشدم ولی کم کم درک من نسبت مطالب و آموزش‌های کنگره بیشتر شد همیشه سعی کردم فرمان‌بردار باشم و گوش به فرمان بودن را وظیفه خود می‌دانستم تا حال خودم خوب باشد. یکی دیگر از وظایف خودم را ایمان داشتن به راه و مسیر و راهنمایم می‌دانستم. رهجو باید درک واقعی از خدمت کردن را داشته باشد.

تهیه و تایپ گزارش؛ سمانه مسافر نیکوتین

لژیون درمان نیکوتین گروه خانواده کنگره60

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .