بنام قدرت مطلق الله
تو نه چنانی که منم.من نه چنانم که تویی...
قلم در دست گرفتم تا بنویسم از دل برای دل، مولانای جان پند زندگی میفرستد ،برای من و چه زیبا پند های تأثیرگذاری، در شبانه روز اندرزها و درس های زیادی به ما می رسد ولی بعضی سخن ها به گوش جان و برلوح دل می نشیند علت چیست؟
علتش این است که گوینده خود به دان عمل کرده است، چه زیبا گفت تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی،هیچ انسانی نمیتواند انسان دیگر را تغییر دهد اگر ما افراد را با خصوصیات اخلاقی که دارند بپذیریم، دیگر هیچ وقت درگیر نمی شویم ،نسبت به رفتار های هم دیگر.اگر انسان ها به پندهایی که می گیرند عمل کنند جهانی مملو از خوشی اطراف ما را فرا می گیرد، فقط کافی است که انسان به همین سخن توجه و عمل کند که شاعر میفرماید: بنی آدم اعضای یک دیگرند.

زمانی که انسان دستش زخم می شود درمان می کند،نه اینکه دستش را قطع کند و دور بیندازد ماهم درمقابل افرادی که خودمان انتخاب کردیم در زندگیمان باشند مسئولیم،نه به جهت تغییر افراد ،بلکه به جهت کمک و یاری رساندن به هم ،و باید بپذیریم همه انسان ها اشتباه می کنند. باید بخشیدن را بیاموزیم زیرا در کلام الله از آغاز تا پایان خداوند را بخشنده خطاب می کنیم، و ما قطره ای از همان دریای بی کران هستیم، انسان اگر دم از بخشندگی خداوند میزند باید بخشنده باشد.
الحمدلله باکنگره آشنا شدم و از استادان عزیزم راه وروش بخشندگی را آموختم و فهمیدم هرکه را نبخشم در بُعد های بعدی همراه خود می بریم. تاجایی که مسئله ام حل شود، آموختم عشق به کائنات و مخلوقات بالاترین درجه در زندگی است. آموختم برای رسیدن به خدا راه های زیادی است و هدف اصلی رسیدن به کمال و قدرت مطلق است ودر آموخته های خود مسیری زیباتر از خدمت به خلق، بخشیدن، مهربانی و عشق ندیدم. امیدوارم حال درونم مستدام باشد و تا جان در بدن دارم به هم نوعانم کمک و یاری برسانم، شکر خدا بابت درس هایی که آموزگارانم به من می آموزند، شکر شکر شک
با احترام نویسنده:همسفر ریحانه رهجوی خانم هما از لژیون یازدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
440