چهاردهمین جلسه از دوره بیستم کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره 60 نمایندگی صائب تبریزی با استادی ایجنت همسفران همسفر لیلا، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر شبنم، با دستور جلسه « وادی پنجم و تاثیر آن روی من » دوشنبه 22 دی ماه 1399 ساعت 16 آغاز به کار کرد.
سلام دوستان لیلا هستم یک همسفر؛
در ابتدا از مرزبانان دوره قبل خانم آزیتا و خانم نسترن تشکر میکنم که خیلی عالی خدمت کردند و دوران خیلی خوبی را در کنار هم داشتیم و خدمت مرزبانان جدید خانم تهمینه و خانم فاطمه تبریک عرض میکنم، انشا الله که از این فرصت به بهترین شکل استفاده کنند و وقتی دوران خدمتشان تمام شد از خودشان راضی باشند و بدانند که چیزی به آموختههایشان اضافهشده و آگاهی و تجربیاتشان بیشتر شده باشد.
در ابتدای صحبت چند نکته بود که میخواستم به آنها اشاره و تأکید کنم. یکی از آنها نوشتن سیدی هست که باید هر همسفری حداقل یک سیدی را در طول یک هفته بنویسد و این سختگیریها هم در قسمت مسافران و همسفران توسط راهنمایان اعمال میشود تا در آینده خدمتگزاران واقعی و آموزشدیده در نمایندگی ما حضورداشته باشند و این امکانپذیر نیست، مگر با نوشتن سیدی. ما کمک راهنمایان اطلاعاتی جز آموزشهای موجود در سیدیها و جزوات و کتابهای کنگره، نداریم برای آموزش در لژیون که به شما بدهیم. همه خدمت گذاران در هر بخشی باید سیدی بنویسند. بحث سیدی نوشتن خیلی جدی هست از همه شما خواهش میکنم که حتماً این کار را انجام دهید؛ چون در درجه اول حال خودتان خوب میشود. موضوع بعدی شرکت در آزمون داخلی هست که دو هفته یکبار بهصورت آنلاین گرفته میشود از همه همسفران میخواهم که حتماً در این آزمونها شرکت کنند. بهموقع باید در جلسات و لژیون حضورداشته باشید. اگر جزوه راهنمایی را خوانده باشید در آن اشارهشده که یکی از وظایف مهم رهجو حضور بهموقع و سروقت در جلسات هست در غیر این صورت اگر فردی بعد از تشکیل لژیون در لژیون حاضر شود بینظمی ایجاد میشود باید بهموقع و زودتر از موعد در جلسه حضورداشته باشید.
آموزش در کنگره خیلی جدی هست. در کنگره سعی کنید به شخص خاصی وابسته نباشید همه ما باید برای آموزش دیدن و خدمت کردن در کنگره حضورداشته باشیم و اگر شخص خاصی از کنگره برود، نباید باعث دلسردی ما از کنگره شود. من با تعدادی از همسفرانی که طی یک سال به کنگره نیامدهاند، صحبت کردم شاید باورتان نشود همه آنها مسافرانشان برگشته خورده است. این را میگویم که بدانید چه نقش پررنگی در درمان مسافرتان و در کنگرهدارید، حتماً سعی کنید از کنگره فاصله نگیرید، هر طور شده در کنگره حضورداشته باشید چه مسافرانی که احتمال برگشتهشان صفر بود و دوباره به مصرف برگشتهاند و بیشتر دلیلشان عدم حضور خودشان و همسفرشان در کنگره بوده است. خیلی باید مواظب باشیم تمام تلاش نیروهای منفی این هست که ما را از کنگره دور کنند؛ بدانیم برای چه به کنگره میآییم. اینجا مکانی هست که کارهای خیلی عظیمی انجام میشود. این نعمتی که ما اینجا داریم در همه مناطق وجود ندارد. من خدا را شکر میکنم که خدمتگزار کوچکی در کنگره هستم به شما توصیه میکنم اصلاً وارد حواشی نشوید، چون کاملاً ضرر میکنید. فقط مستدام بیایید و انشا الله چیزی را دریافت میکنید که در کنگره وجود دارد والان شاید آن را درک نمیکنیم.
در مورد دستور جلسه که وادی پنجم هست؛ در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید. در چهار وادی اول معنی تفکر را بررسی کردیم و فهمیدیم که چه تفاوتی، بین فکر و تفکر هست. اینکه هیچ موجودی بهاندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و هیچکدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم و اگر ما بیاییم از روی سخاوت مسئولیت خودمان را به گردن خداوند بیندازیم، یعنی داریم مسئولیت را از خودمان سلب میکنیم. حالا ما فهمیدیم باید تفکر کنیم و یک ساختاری ایجاد شود اما بعد از تفکر چه؟ آیا قضیه تمام شد؟ این وادی میگوید نه؛ حالا باید شروع کنید به حرکت و برسید، مثل مسافران که بعد از رهایی میرسند به نقطهای که باید برسند. این را تجربه کردیم و خیلی از جاها عقلمان میگوید؛ که چه کاری خوب هست و چه کاری بد و کدام را انجام دهیم کدام را نه. ولی نمیتوانیم کاری انجام دهیم. در حقیقت این وادی علتها را بیان میکند که دلیل عدم حرکت ما در چه هست؟ یکی از این علتها، ناامیدی هست مثل مسافری که نمیخواهد سفر کند چرا؟ چون ناامید است و با خود میگوید: این بار هم مثل دفعات دیگر هست و نمیتوانم موفق شوم. علت دیگرش نداشتن اعتمادبهنفس هست. فکر میکند، نمیتواند از پس این کار بربیاید و خیلی نیروهای بازدارنده دیگر و اینکه فرد آنقدر ترس و استرس دارد، نمیتواند وارد وادی حرکت شود. آقای مهندس اینجا میفرماید: برای اینکه شما بتوانید به آرامش نسبی برسید باید تزکیه و پالایش انجام دهید و تنها راه آرامش همین هست، هیچ راه دیگری برای رسیدن به آرامش نسبی وجود ندارد؛ اما تزکیه و پالایش فقط این نیست؛ که یکسری دستورات دینی را اجرا کنیم در کنار آنها مثلاً احترام به پدر و مادر و معلم یک نوع تزکیه و پالایش است. همسفری که برای زندگیاش برنامهریزی میکند، ورزش منظم دارد، برای آموزش خود و نوشتن سیدی و شرکت در کلاسهای کنگره وقت میگذارد و سعی میکند این آموزشها را با نرمی و ملایمت و در کمال صبر و حوصله به خانواده خود انتقال دهد، نوعی از تزکیه و پالایش است. ما الآن به همسفرانی که تازهوارد کنگره میشوند، میگوییم؛ شما فعلاً کاری به مسافرانتان نداشته باشید تا به یک آرامش نسبی برسید، بعد سراغ مسافرتان بروید. برای بعضی از همسفران این موضوع سوءتفاهم پیش آورده، میگوید من که اصلاً کاری به مسافرم ندارم ما نمیگوییم که با مسافرتان قهر کنید و کاری با آنها نداشته باشید بلکه اول باید خودتان آموزش بگیرید، بعد سراغ مسافرتان بروید. برای تزکیه و پالایش آقای مهندس هفت مورد را مطرح کردند؛ که اگر آنها را انجام دهیم به آرامش خواهیم رسید؛ که این موارد برگشت از ضدارزش ها، خودداری، قناعت، صبر، تجسس، قضاوت، غیبت، پسانداز و توکل، رضا، تسلیم هست؛ که به عهده شما میگذارم تا در مشارکتها استفاده کنیم.
خدمتگزاران در جلسه
انتخابات نگهبانی دوره بیست و یکم:
همسفر راحله با کسب بیشترین رای به عنوان نگهبان این دوره انتخاب شدند. با آرزوی موفقیت برای این همسفر عزیز.
مرزبان کشیک: همسفر تهمینه
تایپ: همسفر مریم لژیون سوم
عکاس: همسفر فاطمه لژیون دوم
تنظیم: همسفر کبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
823