جلسه مجازی همسفران شعبه صائب تبریز با استادی همسفر مهدیه با دستور جلسه این هفته: نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش برگزار شد.
سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته نقش سیدی و نوشتن آن در آموزش است. سیدیها مهمترین منابع آموزشی در کنگره ۶۰ میباشند و طبق فرمایش آقای مهندس تمام اعضای کنگره اعم از مسافر و همسفر ملزم به نوشتن سیدیها میباشند؛ چون طبق تحقیقات و تجربیات نوشتن اثرات و فواید بسیار زیادی بر جسم و روان ما میگذارد. بطور مثال؛ نوشتن مهارت ارتباطی انسان را بهبود میبخشد، با نوشتن تواناییها و ایدههای جدیدی به ذهن ما خطور میکند و یا اینکه نوشتن راه خوبی برای خروج از دورانهای سخت هست؛ چرا که وقتی ما استرس داریم با نوشتن میتوانیم آن را کاهش دهیم و خلق و خویمان بهتر خواهد شد و به دنبال آن حال خوش غالب خواهد شد. نوشتن باعث میشود؛ احساس و افکار مثبت در ما افزایش یافته و چشمانداز کلی درباره زندگیمان داشته باشیم. وقتی ما چیزهایی را که ناراحتمان میکند به صفحه کاغذ بیاوریم؛ آرامتر میشویم و نسبت به حال و آینده احساس مثبتتری پیدا میکنیم و در پایان اینکه نوشتن ذهن ما را هوشیار نگه میدارد. همانطور که عضلات فیزیکی بدن برای رشد نیاز به ورزش و تغذیه دارند؛ به همان اندازه ذهن هم برای فرمان دادن به تمرینهای منظم نیاز دارد. جسم ما رشد میکند. سلامت روان ما هم باید به موازات آن رشد کند و از پیری و کهولت ذهن با نوشتن میتوانیم جلوگیری کنیم. اینها مطالبی بودند، که همه کم و بیش میدانیم و کلیاتی درباره اینکه چرا نوشتن خوب هست.
اما زمانی که انسان میخواهد مطلبی را بیاموزد و آن مطلب برای همیشه ملکه ذهنش شود؛ هیچ راهی بهتر از نوشتن نمیتواند مؤثر باشد. ما گوش میکنیم تا بشنویم و یاد بگیریم این شنیدن تا چه مدت میتواند در ذهنمان بماند؟ آیا همهی چیزهایی که میشنویم را میتوانیم در ذهنمان نگه داریم؟ آیا گوش دادن به تنهای میتواند پاسخگوی ذخیره آموزشی در ذهن ما باشد؟
از زمانی که وارد مدرسه شدم و الفبا را یاد گرفتم؛ علاقه شدیدی به نوشتن داشتم، آنقدر علاقمند بودم که؛ در دوران ابتدایی یک مشق را دوبار مینوشتم. نوشتن موجب میشد که من بهتر بفهمم. و علاقهام آنقدر زیاد بود که دوست داشتم نویسنده شوم. اما کار سهلی نبود...
بگذریم از وقتی که وارد کنگره شدم، راهنمای عزیزم گفتند؛ که برای بهرهگیری از آموزشها و یادگیری بهتر باید سیدیها را بنویسیم تا جایی که یادم میآید من در این مورد مشکلی نداشتم؛ بیشتر اوقات سیدیهایم را مینوشتم اما وقتی که در لژیون حضوری سیدی کار میکردیم و برداشت خود را توضیح میدادیم، سختم بود دلم میخواست که من گوش کنم و بقیه هملژیونهایم سیدی را کار کنند. چند دلیل داشتم که کمکم در کنار آموزشها و نوشتن سیدیها برایم به وضوح روشن شدند.
اول و مهمتر اینکه من میترسیدم که اشتباه توضیح دهم یا توپوق بزنم. دلیل دوم اینکه میگفتم؛ من اینها را آموختهام، پس نیازی نیست که خودم را درگیر کنم و اذیت شوم و به خودم استرس دهم. علتهای دیگری هم داشت؛ من آنقدر اعتماد به نفسم پایین بود، که نمیتوانستم، راحت حرف بزنم و آنطور که باید منظورم را نمیتوانستم برسانم. اینها همه مشکلاتی بودند که داشتم و با استفاده از گوش دادن به سیدیهایی چون منیت، ترس و... برایم روشن شد. من با گوش دادن به سیدیها فهمیدم که؛ چقدر نیاز به این آموزش دارم. چقدر مطالب زیبا و عمیقی در این سیدیها هست، که هر لحظه لوحهای سیاه زندگی را سفید میکنند. اولین سیدی که نوشتم؛ سیدی «ماوراء» بود؛ در این سیدی بسیاری از مسائل و سوالهای مبهمی را که داشتم، برایم روشن کرد اینکه؛ همه چیز مانند صفحه سفید نقاشی است سپس ذره ذره تصویر پدیدار میگردد و از معنی آن، هم زشت و هم زیبا، و هم خوب و بد پدیدار میشود.
این درست مشکلی بود که من داشتم من همه چیز را به رنگ نگرانی و اضطراب و ترس ترسیم میکردم و خودم بودم که زندگی را زشت و بد ترسیم میکردم. من منفیبافی میکردم؛ برای زندگیم تلاش میکردم، نیتم خوب بود اما بلد نبودم. در این سیدیها یاد گرفتم که بهتر بسازم و ترسیم کنم و برای به دست آوردن بهترینها تلاش کنم. اما یک نکته بسیار زیبایی که از این سیدی برداشت کردم، این بود که؛ تا انسان مالک چیزی نباشد، نمیتواند آن را به دیگری ببخشد مثلا؛ تا در وجودم آزار نباشد، نمیتوانم دیگری را آزار دهم، پس اولین ضربه به خودم برمیگردد. تا در وجودم کینه نباشد، نمیتوانم کینهتوزی کنم؛ پس من با کینهای که در وجودم دارم؛ اولین صدمه را به روان خودم وارد میکنم، پس باید از این حسها بگذرم تا آرامش یابم. من برای اینکه بتوانم، عشق بورزم، باید عشق در وجودم باشد. پس هر فعلی که در وجودمان باشد را میتوانیم فعلیت ببخشیم. و من به راستی نمیدانستم که هر فعل بدی که در وجودم هست، بیشترین صدمه را به خودم میزند.
اینها همه از فواید گوش دادن به سیدیها بود، که رفته رفته دید مرا وسعت میبخشید و راه زندگی را میآموختم. اما فواید نوشتن سیدی برای من این بود که؛ با نوشتن سیدی حافظهام قویتر میشد. اوایل برای یک سطر نوشتن باید چندین بار گوش میدادم، ولی امروز میتوانم برای نوشتن دو سطر فقط یک بار گوش کنم. تمرکزم بیشتر شده است. نوشتن سیدی سرعت عملم در نوشتن را چندین برابر بالا برده و باعث شده مطالب خیلی زیادی را آموزش ببینم، که در هیچ کلاسی و دانشگاهی نمیتوان نظیرشان را پیدا کرد. آموزشهای که اگر به کار ببندیم خوشبختی و عافیت بیشک از ما جدا نخواهند بود.
تهیه و تایپ: همسفر مهدیه
تنظیم: همسفر کبری
- تعداد بازدید از این مطلب :
1955