چهارمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره 60؛ نمایندگی پروین اعتصامی با استادی همسفراعظم، نگهبانی همسفر سارا و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «گلریزان» دوشنبه 26 آبان ماه 1399 ساعت 15 بعدازظهر آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
در ابتدا خدا را شکر میکنم، برای تجربه این جایگاه و امیدوارم که در کنار هم لحظات خوب و جشن پرباری داشته باشیم . به خانم سارا جایگاه پهلوانی را تبریک میگویم و به تکتک عزیزانی که عضو لژیون سردار شدند و به تمام عزیزانی که امروز قصد دارند به این جمع اضافه شوند را صمیمانه تبریک میگویم. از بچههای لژیون سردار به خاطر زحماتی که برای برگزاری این جشن کشیدن تشکر میکنم و از راهنماهای خوب خودم سپاسگزارم.
در مورد دستور جلسه امروز گلریزان ...وقتی کلمه گلریزان را میشنوم حس خیلی خوبی دارم و یاد فاتحان جنگ میافتم که وقتی از جنگ به شهرشان برمیگشتند ، در ورودی دروازههای شهر بر سر آنها گل میریختند. من هم روزی که به کنگره آمدم فاتح زندگی خودم بودم چون با یک مصرفکننده زندگی کرده بودم و با همه حال خرابیهایی که داشتم توانستم ؛ یک روزی از این پلهها بالا بیایم و وارد کنگره شوم و آن روز روی سر من هم گل ریختند . هزینه این گلریزان رو یک نفر قبل از ورود من به کنگره پرداخت کرده بود تا من بتوانم بیایم وبه درمان برسم؛ اما چرا من آن روز این گلریزان راندیدم و حسش نکردم؟ به دلیل مشکلاتی که در زندگیام داشتم و یا گرهها و امواج مخرب و پارازیتهای زیادی که در وجود خودم بود. آن را حس نکردم یعنی اصلاً ندیدم تا اینکه کمکم توسط راهنمای مهربانتر از مادر آموزشها به من داده شد و با بند عشقی که بهپای من زده شد. توانستم آموزشها را بگیرم و هر چه جلوتر میرفتم حسهای من بهتر میشد و آرامتر میشدم و دیگر آن صداهای مخرب و پارازیتها نمیتوانست جلوی امواج عشق را بگیرد. آنجا بود که فهمیدم کجا آمدهام ، کنگره به من درس زندگی داد و من را که نقطه سیاهی بودم، قوی کرد و تمامرنگهای رنگینکمان رو به من نشان داد و امروز روز عملی کردن این آموزشهاست تا ببینم چقدر تغییر کردهام،
آقای مهندس امسال یک لقب و جایگاه جدید بهعنوان پهلوان معرفی کردهاند و هرکسی مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان پرداخت کند به این جایگاه نائل میشود. این مبلغ رقم بزرگی است وقتی فکر میکنم میبینم شاید نتوانم این مبلغ را بدهم ولی به دنور شدن خیلی فکر میکنم و زمینههایش را فراهم کردم تا انشا الله بتوانم ظرف یکی دو سال آینده دنور شوم. . آقای مهندس گفتند: پهلوانی به این نیست که ما ۵۰۰ میلیون بدهیم و زور و بازوی زیادی داشته باشیم پهلوانی به این است که دلبزرگی داشته باشیم و درد دردمندان رو تسکین بدهیم و بتوانیم بگذریم .
من جواب سؤال خودم را گرفتم که چرا زمان قدیم گلریزان را در زورخانهها برگزار میکردند؟ چرا در بازار این کار را انجام نمیدادند؟ بازاریها که افراد پولداریتری بودند و چون پهلوانها دلبزرگی دارند و میتواند ببخشند میتوانند بگذرند بدون چشمداشت و امیدوارم من هم یک روزی به این نقطه برسم که بتوانم بگذرم.
پهلوان و دنور همسفر سارا
دنور همسفر مهری
اعضای لژیون سردار
تایپ: همسفر اعظم
عکاسان: همسفر سمیه و همسفر اعظم
تنظیم: همسفر اکرم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1876