English Version
English

عدالت یعنی پابرجایی و ماندگاری

عدالت یعنی پابرجایی و ماندگاری

همسفر رضا، از لژیون سوم همسفران آقا به کمک راهنمایی همسفر محمد موسیوند، مطلبی را تحت عنوان دل نوشته در رابطه با دستور جلسه(عدالت، آیا همه افراد در کنگره 60 باهم برابرند؟) تهیه نموده‌اند که به شرح ذیل تقدیم شما عزیزان می‌گردد.
مفهوم عدالت بسیار گسترده است و از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بسیاری بوده است.گاهی عدالت با مساوات اشتباه گرفته می‌شود. اینکه همه باهم مساوی زندگی کنند، فکر کنند و رفتار کنند صحیح نیست و موجب اختلالاتی در روند زندگی می‌شود. برمبنای عدالت باید هرکس بر اساس ویژگی‌ها و توانایی‌های خودش سنجیده شود. مثلاً نمی‌توان برای نگهداری از ماهی و کبوتر به آن‌ها یکسان و یک‌جور غذا داد، یا در محیطی هم‌شکل از آن‌ها مراقبت کرد. و نمی‌توان بر اساس معیاری مثل سرعت شنا کردن آن‌ها را ارزیابی کرد.حدیث معروفی از پیامبر اسلام نقل است: (المُلکُ یَبقَیٰ مَعَ الکُفرِ وَلا یَبقَیٰ مَعَ الظُلمِ)یعنی (حکومت با کفر پابرجا می‌ماند امّا با ظلم هرگز). ظلم درواقع همان نبود عدالت است. گرچه عدالت یکی از اصول دین یکتاپرستی ماست اما در جوامعی که معیاری به نام خدا وجود ندارد هم عدالت از اصول اولیه است. چراکه عدالت یعنی پابرجایی و ماندگاری. پس می‌توان گفت در همه‌چیز عدالت وجود دارد. ماشینی که راه می‌رود بین قطعاتش عدالت حاصل‌شده، خانه‌ای که ساخته‌شده همین‌طور. راه نرفتن ماشین یا خراب شدن خانه، از بین رفتن عدالتِ بین اجزای آن‌هاست. شاید بهترین تعریف را از عـدالـت حضرت عـلــی فرموده‌اند( عدالت یعنی هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد.(


کنگره‌ی٦٠ مثل یک ماشین یا ساختمان توسط یک مهندس خلاق ساخته‌شده و پابرجایی و گسترش آن حاصل جایگزینی درست اجزاء و ارتباط صحیح آن‌ها با یکدیگر است.نکته‌ی قوت کنگره روش DST می‌باشد. روش DST جدای از مبحث اعتیاد، فلسفه‌ی حرکت و تغییر است. این روش درمانی کاملاً با در نظر گرفتن عدالتِ جسم انسان ابداع شده است. بدنِ مصرف‌کننده‌ای که سال‌ها با ورود نامنظم افیون‌های خارجی استحکامش را ازدست‌داده، صرفاً روی پایه‌ی لغزانی بند شده که در صورت قطع ناگهانی مصرف ممکن مثل ساختمان فروبریزد. تعادل جسم، روح و زندگی انسان چیزهایی نیستند که یک‌شبه حاصل بشوند. یک مصرف‌کننده زمانی که شروع به مصرف ‌می‌کند، درواقع می‌خواهد تعادلِ ازدست‌رفته‌ی زندگی‌اش را بازگرداند. و اگر فرضاً قطع مصرف هم کند، همچنان با عدم تعادل در زندگی مواجه است. کنگره به من می‌آموزد چگونه تعادل را بیابیم و عدالت را در زندگی‌مان برقرار کنیم، در جسم و در روان.نبود هیچ‌گونه اجبار برای حضور در کنگره و قطع مصرف نشان از وجود عدالت در آن دارد.یکی از مصداق‌های عدالت در کنگره این آیه است)  وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى .( 
یعنی بهره‌گیری، دریافت و برداشت هر شخصی از آموزش‌ها به‌اندازه‌ی تلاش و کوشش خودش است و هیچ توفیق یا منصبی بیرونی‌ای نمی‌تواند به او کمک کند. ارزیابی افراد برمبنای آگاهی است (نه موقعیت اجتماعی یا مدت مصرف). احترام نیز در کنگره بر اساس دانایی‌ها و عملکرد اشخاص است و هرکس خودش تعیین می‌کند چقدر و تا کجا دارای ارزش است. هر تلاشی برای خرید احترام با نمایش یا حرکتی نامتعادل منجر به سقوط خواهد شد.یکی دیگر از مصداق‌های عدالت در کنگره پایداری، ثبات و حرکت روبه‌جلو است. اگر در کنگره بی‌عدالتی و خروج از مسیرهای ارزشی دیده‌ شود، به‌سرعت انرژی‌های منفیِ، کنگره را به سمت سقوط نزدیک می‌کند. و این توسط دیده‌بانِ محترم استاد امین در بحث جهان‌بینی توضیح داده‌شده است.بنده از زمانی که پا به کنگره گذاشتم در لژیون خود حرکت کرده‌ام. افراد زیادی را دیدم که آمدند و رفتند. بعضاً صاحب رتبه‌های اجتماعی بالایی بودند و شاید همین ‌رتبه‌ها برایشان مانع شد و نتوانستند به خودشان بپردازند. اما این آمدوشدها هیچ تأثیری در حال راهنمای من نگذاشت. چون او نیز بر اساس همین عدالت کنگره رشد یافته است. به‌قول‌معروف می‌گفت: هنوز اِذنِ ورودشان صادر نشده که بیایند.

 

 

تهیه و تنظیم در وبلاگ همسفران آقا

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .