English Version
English

آموزش برای کسب تعادل

آموزش برای کسب تعادل

بیست و یکمین لژیون مجازی ویلیام با مبحث سی دی گردباد سبز به استادی خانم جلالی در روز یکشنبه 22 تیرماه 1399 رأس ساعت ۱۷ آغاز شد.

خلاصه سخنان استاد:

نتیجه تمام آموزش‌هایی که در کنگره داده می‌شود برای رسیدن به تعادل است و رسیدن به نقطه تعادل بسیار مهم است و همه می‌دانیم که تمام انسان‌های دنیا به دنبال رسیدن به این تعادل و آرامش هستند و اگر ما بتوانیم به تعادل برسیم از تمام زندگی دنیا و مواهب آن بهره‌مند می‌شویم و از یک آرامشی برخوردار می‌شویم که نتیجه آن این است که تعادل را به بعد دیگر هم می‌بریم، هرچه در این دنیا بکاریم در آن دنیا برداشت می‌کنیم و هرچه در این دنیا باشیم در آن دنیا هم هستیم و متوجه شدیم هرچه کنیم به خود کنیم گر همه نیک و بد کنیم، هر کاری کنیم به خود ما بازمی‌گردد برای رسیدن به تعادل لازم نیست که از نعمت‌هایی که خداوند به ما داده است خود را محروم کنیم بلکه آنچه خداوند به ما داده است و برای ما لازم دانسته و فرستاده می‌توانیم طبق قوانین خودش از آن‌ها استفاده کنیم و لازم نیست برای رسیدن به تعادل خود را در سختی و مشقت قرار دهیم کافی است در مسیر ارزش‌ها باشیم و در این مسیر نباید یک انسان خشک و متعصب و بی‌تحرک باشیم زیرا حتی بزرگان ما از یک اخلاق خوب و حال خوش وزندگی متعادل برخوردار بودند؛ تعادل یعنی چه؟ تعادل یعنی دوری از افراط‌وتفریط، افراط‌وتفریط در هر موضوعی بد است و خداوند جایز ندانسته است، این آموزش‌ها می‌خواهند به ما بگویند که ما برای یافتن جایگاه خود در هستی حرکت کنیم و برای اینکه به این مهم یعنی پیدا کردن جایگاه خود برسیم باید سیستم‌ها را بشناسیم، بایدها و نبایدهایی که بیان می‌شود که چه‌کاری بد و چه‌کاری خوب است را باید بدانیم خیال خوش نداشته باشیم که خطاب به دیگران است و دیگران باید انجام دهند خیر ما باید انجام دهیم، وقتی‌که می‌گویند اگر پشت سر کسی حرف بزنیم این ضد ارزش است یا فردی پشت سر کسی دیگر حرف می‌زند و من گوش می‌دهم و واکنشی نشان نمی‌دهم این نیز درست نیست اگر کسی پشت سرکسی حرف زد اگر در مقامی هستیم استاد، دبیر، نگهبان هستیم وظیفه ما است که تذکر بدهیم که این کار ضد ارزشی است.

جناب مهندس می‌فرمایند نباید اجازه داد که این ضد ارزش‌ها اتفاق بیفتد مخصوصاً در سیستم کنگره گوش نکنید و به دیگران هم انتقال ندهید. تمام آموزش‌ها را باید کاربردی کرد دودمان تمام خانواده‌ها و سیستم‌ها و جامعه و کشورها با همین پچ‌پچ کردن‌ها به باد می‌رود، ما اگر آموزش‌ها را کاربردی نکنیم وقت خود را می‌سوزانیم خیلی به این جمله فکر کردم خیلی وقت‌ها ما فقط آمدیم و رفتیم باید این آموزش‌ها را عملی کنیم؛ همه‌چیز یک بعد مثبت و یک بعد منفی دارد سیستم چه مثبت و چه منفی به‌صورت شبکه‌ای عمل می‌کند به‌طور مثال اگر گرداب سیستم منفی و گردباد را سیستم مثبت در نظر بگیریم البته منظور از گردباد، گردبادی که در اوج است از قدیم می‌گفتند کنگره مثل یک گردباد است اگر در مرکزش باشیم می‌مانیم و اگر وارد حلقه دوم و سوم شویم یعنی وارد حاشیه شویم به بیرون پرتاب می‌شویم اما این گردباد گردبادی که در اوج است نه گردباد ویران‌کننده، شما سیاهچاله را در نظر بگیرید کار سیاهچاله در کائنات این است که هرچه از اطراف آن می‌گذرد به داخل خود جذب می‌کند و به عمق خود می‌برد تقریباً گردبادها هم همین‌طور عمل می‌کنند؛ اعضای سیستم منفی شخصیت‌های خاص هستند که خصوصیات خاص دارند و آن سیستم را اداره می‌کنند در سیستم گردباد هم همین‌طور است افراد مثبت آن را اداره می‌کنند فرق این گرداب و گردباد چیست؟ گرداب که سیستم منفی است و انسان‌ها وارد آن می‌شوند، انسان مرحله‌به‌مرحله آموزش می‌بیند و کارهایی انجام می‌دهد اگر انجام داد به سمت مرکز گردباد می‌رود اگر انجام نداد مثلاً فلانی را به قتل برسان و اگر قبول نکرد به مرکز گرداب کشیده می‌شود و در آن فرو می‌رود گرداب تمثیل نیروی منفی است که انسان را به اعماق جهنم می‌برد یعنی سقوط است، گردباد سیستم مثبت است که انسان را به سما می‌برد و کار آن صعود است اگر وارد سیستم منفی شوی باید با آن افراد و تشکیلات هماهنگ شوی وگرنه سیستم شمارا بیرون می‌اندازد سیستم مثبت نیز همان‌طور همه‌کسی را به داخل خود راه نمی‌دهد زیرا دائماً در حال تزکیه و پالایش درون خود است، وقتی حرکت می‌کند خیلی‌ها داوطلب هستند که وارد آن شوند، افرادی که ارزش ندارند با یک محکی به بیرون می‌اندازد و به درون خودش راه نمی‌دهد اگر هم درون خود راه دهد آموزش‌هایی به فرد می‌دهد که با توجه به آن آموزش‌ها و پتانسیل‌هایی که آن فرد دارد ذره‌ذره به مرکز گردباد هدایت می‌شود تا عمل صعود انجام شود اگر وسط گردباد از خودش اداواصول دربیاورد سیستم رهایش می‌کند اما در جای دیگر جلویش درمی‌آید و نمی‌گذارد کارش را ادامه دهد و از بین می‌رود.

در گرداب آن‌کسی که وظیفه خود را انجام ندهد به مرکز گرداب فرو می‌رود و سقوط می‌کند اما در سیستم مثبت آن‌کسی که عمل تزکیه و تصفیه انجام می‌دهد به مرکز کشیده می‌شود اما محل آن ارتقا و صعود است. در سیستم منفی اگر به کسی نیش و کنایه زدید آن را نگه می‌دارد و یکجا تلافی می‌کند این‌گونه نیست که بگذرد و بی‌خیال شود در سیستم مثبت نیز همان‌طور است اگر خوبی کنید طرف دنبال آن است که جبران کند؛ با در قید بند تن بودن قدری شرایط و حرکت مشکل است. انسان را در کتاب ۶۰ درجه توصیف کرده‌اند، یک صور آشکار که جسم است و یک صور پنهان دارد که یکی از اجزا آن نفس است، انسان در قفس تن گرفتار است و در شهر وجودی خود ساکن است وقتی در جسم باشی حرکت سخت و کند است مانند سرب است اگر بخواهید رها شوید از جسم و بندهایی که دور ما تنیده شده مانند مواد مخدر، سیگار، قلیان، حسادت، کینه، ناسپاسی، ناشکری مثل یک‌بند به انسان چسبیده است زمانی که بندها از انسان جدا شود آن زمان یک‌بند محکم و قوی زده می‌شود در هر دو سیستم همین است وقتی شما از یک سیستم منفی یک سری بندها دارید زمانی که از آن بندها جدا شوید بند محکم‌تری زده می‌شود بند مثبت زده می‌شود و اگر از مثبت جدا شوی بند منفی به شما وصل می‌شود اما زمانی که انسان از بند منفی جدا می‌شود بند مثبت و محکم الهی که بند عشق خالق به مخلوق است زده می‌شود باز شدن این بند دست ما نیست مانند کسانی که به کنگره می‌آیند اگر بخواهند نیایند دست خودشان نیست مریض و بیمار می‌شود زیرا یک‌بندی وصل است که شمارا می‌کشد و باید این بند را محترم بشماریم، بندهای منفی خیلی حرکت ما را کند می‌کند خشم، کفر، عصبانیت، دوری از خدا، قدر ندانستن، سپاس نگذاشتن به هستی و انسان‌ها، طلب کار بودن و...

کنگره آن بند عشق را به من وعده داده بود بند عشقی است که بین تو و الله برقرار می‌کند. برای همه سفر اولی‌ها و سفر دومی‌ها در هر شرایطی که هستند آرزو می‌کنم الهی به آن بند محکم برسیم و خود را به آن وصل کنیم زیرا وقتی وصل هستیم تمام مسائل زندگی هست اما ما دیگر قوی هستیم، ما خدا راداریم خدا را همه به لفظ داریم ولی به قلب و دل و وجود خود چه نمی‌دانم؟! حتی برای خودم! امیدوارم همه بند دلمان محکم شود.

سردار: ما در این بند و بندهای دیگر می‌خواهیم آنچه به‌طور جمعی در انسان‌ها پدید می‌آید و یا می‌آورید مانند یک طوفانی سبز باشد که در هر چرخش دایره‌وار خود تعداد بیشتری را از اطراف دایره به مرکز هدایت می‌نماید.

نگهبان: ما هم می‌خواهیم این بندها پاره شود و سیستمی به وجود بیاید که به‌طور جمعی مانند یک طوفان سبز باشد و در هر چرخش دایره‌وار که می‌زند خودش تعداد بیشتری از انسان‌ها را به مرکز گردباد هدایت کند، یک نیرو داریم به نام نیروی گریز از مرکز و این گردباد نشانی از نیروی گریز از مرکز نیست، چون نیروی گریز از مرکز به گونه ای عمل می‌کند که شمارا از مرکز یا دایره به بیرون پرتاب می‌کند ما همیشه گفتیم که کنگره مانند یک گردباد است که هرکسی در مرکزیت آن نباشد و جذب حاشیه‌ها بشود از دایره دوم و سوم به بیرون پرت می‌شود این نشانِ مرکز گردباد نشان مرکز دایره است؛ و این نشانِ جذب مرکز است که شمارا به مرکز دایره می‌برد،  گردباد به‌صورت حلقه‌حلقه است و شکل مارپیچی به خودش می‌گیرد که از یک نقطه شروع می‌شود و دایره‌هایی را پدید می‌آورد که شکل خاصی دارد اگر شما دور یک دایره، یک دایره دیگر بکشید و ادامه بدهید مثل این است که این‌ها همگی حلقه‌هایی هستند که به یکدیگر راه دارند و داخل یکدیگر هستند،  خاصیت گردباد یا گرداب این است که آنچه با خودش حمل می‌کند در خود و مرکزش فرومی‌برد که منظور استاد بیشتر گردباد است.

 نشان سبز تمثیلِ رهایی از بندهاست،  استاد ادامه می‌دهند بندهایی در اول ورود وجود دارد که هرچقدر به مرکز نزدیک‌تر می‌شود بندها قوی‌تر و از بندهای بیرون رها می‌شود که خود به نقطه‌ای می‌رسد که به زمین فرو نمی‌رود آن‌کسی که وارد حلقه‌ها می‌شود به جایگاهی می‌رسد که در زمین فرو نمی‌رود و نابود و تباه نمی‌شود بلکه با هر چرخش وارد حلقه دیگری می‌شود، هر سری که وارد حلقه دیگر می‌شود به حلقه بعدی سوق داده می‌شود و این حلقه‌ها می‌تواند مصداق مسائل معمولی هم باشد که جدا می‌شود و می‌تواند در مرحله بعدی آفرینش یکی‌یکی جدا شود و از حلقه‌ای به حلقه دیگر آفرینش برود تا برسد به آن ملکوت آخر، سرکار خانم جلالی در ادامه فرمودند: ما سیستم مثبت را گردباد و سیستم منفی را گرداب در نظر می‌گیریم درنتیجه اگر از بند بیرون رها شدید و وارد حلقه‌ها شدید وارد حلقه اول و حلقه دوم و همین‌طور که وارد این پدیده شدید آن بندهای اولین که بیرون بوده از شما جدا می‌شود، آن بندهایی که در مسیر زندگی به‌صورت معمولی بوده، یکی بندش اعتیاد است، یکی بندش حسادت، یکی بندش دروغ، یکی دزدی است و یکی قضاوت یا سرزنش است که به‌صورت بندهایی هستند که به ما وصل است؛ قرار است حالا که ما در این سیستمِ آموزشی هستیم این بندها یکی‌یکی از ما جدا شوداین مسئله و جریان می‌تواند در مسائل آخرت و مسائل زمینی و حیات هم صادق باشد، چون یک قانون است.

 نگهبان در ادامه می‌فرمایند:  منظور از این مبحث ایجاد یک سیستم برای پالایش و صعود انسان‌هاست برای تزکیه؟ مثل یک گردباد که همه‌چیز را مرحله‌به‌مرحله، دایره به دایره به داخل خودش هدایت می‌کند تا آن‌ها را به‌طرف سماء هدایت کند،  گردباد یک سیستمی است که انسان را به تزکیه و پالایش می‌رساند البته به‌صورت مرحله‌به‌مرحله تا انسان را برای صعود آماده می‌کند.  این کار از تاریخ ۷/۱۱/ ۷۸ در کنگره به وجود آمده که و در حال تکمیل است یک شخص که در سفر اول است  و یک مصرف‌کننده تمام‌عیار است که بندهای زیادی به او وصل شده مثل بندهای دروغ، توجیه، انکار و حتی دزدی پس ورود به سیستم حلقه به حلقه، دایره به دایره وارد این سیستم می‌شود و حلقه به حلقه از مواد و ضد ارزش‌هایی که در اثر این بیماری برایش به وجود آمده کنده می‌شود ما در کنگره پند و اندرز نداریم مسائل مختلف گفته می‌شود و هر فردی بر اساس نیاز و ظرفیتش از آن‌ها استفاده می‌کند، ‌‌ هیچ‌وقت نمی گوئیم که مواد نکشید کار ضد ارزشی نکنید، بلکه می گوییم کار ارزشی انجام بدهید ما کارهای ارزشی و ضد ارزشی را به آن‌ها می‌گوییم و انتخاب بر عهده خودشان است که آیا می‌خواهند بپذیرند یا نه، عهد و وفاداری حمایت از ساختار صحیح است که خداوند آن را بدون بها به هرکسی نمی‌دهد زیرا عهد و وفاداری بسیار گران‌بها است آن موقعی که ما با خداوند پیمان بستیم عهد و وفاداری مطرح‌شده است، اگر می‌خواهیم که وفادار و درستکار باشیم و به پیمانمان معتقد و پایبند باشیم با ورود به یک ساختار صحیح ممکن می‌شود؛ با استفاده از مواد و کارهای ضد ارزشی یک ساختار نادرست را برای خودمان به وجود آورده‌ایم خروج از این ساختار و ورود به ساختار درست و صحیح فقط با گفتن و کلام امکان‌پذیر نیست در یک‌زمانی شاید ما اعمال و کارهایی را انجام داده‌ایم که حتی نمی‌توانیم آن‌ها را برای کسی بازگو کنیم چون مبنای انجام آن کارها ضد ارزشی و اشتباه بوده است و چه‌بسا اگر راست موضوع را می‌گفتید زندانی کی شدید و مورد مواخذه قرار می‌گرفتید والان باید برای رفع آن‌ها و رهایی از آن بندها ساختاری الهی و صحیح را بنا کنید چون مصرف مواد باعث ایجاد آن ساختارهای غلط در شما بوده است که منکر اشتباهاتتان می‌شدید و برای رسیدن به ساختاری که وفای به عهد داشته باشید، درستکار و راست‌گو باشید، باید این ساختار صحیح را ایجاد و یا پیدا کنید که البته با ورود به سیستم کنگره و استفاده از آموزش‌ها ممکن می‌شود ما هم با مصرف سیگار و قلیان، غیبت و تجسس و کارهای ضد ارزشی دیگر وارد یک ساختار غلط شده‌ایم که اگر بتوانیم این ساختار غلط را به یک ساختار درست تبدیل کنیم خداوند به ما کمک کرده و ما را مورد لطف و بخشش خود قرار می‌دهد، زیرا خداوند هیچ خیروبرکتی را بدون پرداخت بها به انسان نمی‌دهد، باید اگر مصرف‌کننده هستید یک سال بیایی زحمت و سختی بکشید که خداوند بهای آن را که رهایی و رسیدن به حال خوش است را بدهد، باید در بعضی‌اوقات سکوت کنی و حرفی نزنی تا غیبت‌ها و تجسس‌هایی که درگذشته کرده‌ای بخشیده شود... از حرف‌های بیهوده و لغو دوری‌کنی و خودت را تزکیه و پالایش کنی که این بها به تو داده شود. سخن دیگر این است که: شما باید گفتارتان با کردارتان یکی باشد همان‌گونه که در وادی پنجم گفته‌شده است که باید از نقطه سخن به نقطه عمل برسید اگر این‌ها با یکدیگر مغایرت و تفاوت داشته باشند آن ساختار درست و صحیح شکل نخواهد گرفت، می‌فرمایند که ما به آنچه گفته و عمل نموده‌ایم ایمان داشته و داریم و این‌یک قانون است که حقیقت در اعمال و ادامه نقاب از رُخ برمی‌دارد، این‌یک مطلب اصلی هستی و کنگره است، اگر به‌اندازه یک ارزن دروغ بگوییم و در پشت یک کوه پنهان باشد یک روزی با اعمال خودمان آشکارش می‌کنیم.

آنچه از من می‌شنوید و به شما انتقال می‌دهم را فقط تجزیه‌وتحلیل نکنید بلکه به کار ببندید  من به‌عنوان نگهبان اجازه ندارم دروغ بگویم کسی را سرزنش کنم و پشت سر کسی غیبت‌کنم حتی نباید اجازه بدهم کسی در حضور من از کسی بدگویی کند. چون این غیبت کردن مثل یک ویروس عمل می‌کند و ناپسند است  در این بُعد از حیات تزکیه‌هایی صورت می‌گیرد که در توان هر بنی بشری نیست هم در این بعد و هم در بعدهای دیگر ممکن می‌شود، همان بهشت و جهنمی که گفته‌اند این تزکیه و پالایش‌ها خیلی سخت و دشوار است، انسان‌هایی که فاسد بوده‌اند و کارهای ضد ارزشی زیادی انجام داده‌اند مثل آن‌هایی که جنایت کرده‌اند و در شرایط خاص اموال مردم را شبانه سرقت کرده‌اند اگر بنا باشد به نتیجه اعمالشان برسند مصداق همان آیه‌ها قرآن قرار می‌گیرند که در جهنم قرارگرفته و آب داغ بر روی آن‌ها ریخته می‌شود و روده‌هایشان در آب جوش می‌جوشد و تزکیه در این شرایط بسیار سخت است، اما در ادامه انسان‌هایی که خواستار راستین عمل کردن می‌باشند بهره می‌گیرند.

جناب سردار به نگهبان می‌فرمایند: این مکتوب الهی باید همه را در بربگیرد، بایستی در مهد آواهای آن به‌درستی کوشش بنمانید که در اصوات آسمانی بدون نقص در دست مسافرین عزیز قرار بگیرد و مانند صوری باشد که با دمیدن آن هر کس در هرکجا باشد به نوای آن گوش بدهد و مجذوب آن بشود. ‌‌ مصرف‌کننده‌های درمان شده که در رسانه‌ها صحبت می‌کنند و از خانواده و اطرافیانشان، از بلاها و سختی‌هایی که برایشان پیش‌آمده و با کلام و ادبیاتی که صحبت می‌کنند که مانند صور است،  کسانی که در رسانه‌ها صحبت می‌کنند افراد خاصی مجذوب آن‌ها می‌شوند که به دنبال این هستند که مکمل خودشان را پیدا کنند و این قدرت کلام به این مسافرها و همسفرها در سیستم درمانی کنگره داده می‌شود، معجزه اول کنگره درمان اعتیاد است و یکی دیگر از معجزات قدرت کلامی است که به انسان داده می‌شود که باعث ایجاد باور و ایمان در این خانواده‌های دردمند می‌شود که حرکت کنند و از ناامیدی خارج شوند، وقتی‌که گفتار مسافران رهاشده سیستم درمانی کنگره و هم‌سفرانشان را می‌شنوید متوجه این تأثیرات شگرف کلام می‌شوید. سردار: شما بسیار زحمت می‌کشید ولی بدانید که در این بُعد همه به حرکت شما در تغییر حرکت خود می‌کوشند و به جهت کامل شدن تلاش بسیار می‌کنند.

مشارکت مسافران نیکوتین:

 سمانه مسافر نیکوتین:

 وقتی در سفر اول بودم این سی دی را گوش کردم و ظرفیت مطالب آن را نداشتم و فقط هماهنگی سیستم‌ها را متوجه شدم که اگر من کارهایی که راهنمایم می‌گوید انجام دهم سیستم من را بیرون نمی‌کند، حاشیه‌ای برای من ایجاد شد که حل شد وگرنه مثل آن پلاستیکی که به بیرون سیستم کنگره پرتاب می‌شود و به مرکز هدایت نمی‌شود من هم بیرون از مرکز هدایت می‌شدم اما خداوند من را نجات داد ولی آموختم که دیگر وارد حاشیه نشوم، سیستم کنگره هرلحظه در حال تزکیه و پالایش است این سی دی هر قسمتش آموزش است جسم زندان انسان است و انسان در آن قفس حبس است که باعث می‌شود انسان سخت حرکت کند، تمام ضد ارزش‌ها مانند حسادت، کینه، ناسپاسی و... بندهایی هستند که به ما وصل هستند وقتی در مسیر آموزش قرار گرفتیم باید از این بندها جدا شویم که این با تزکیه و پالایش امکان‌پذیر است و خدا را شکر می‌کنم که به بند الهی و سیستم گردباد کنگره وصل هستم و آموزش می‌گیرم

.

 عذرا مسافر نیکوتین شعبه دانیال اهواز:

 علامت گردباد سبز رهایی از بند ضد ارزش‌ها است که وقتی به درون کشیده می‌شود به زمین فرو نمی‌رود بلکه از زمین کنده می‌شود و به بالا می‌رود مانند مسافری که به کنگره می‌آید در ابتدای سفر چهره او نشان می‌دهد که مصرف‌کننده است وقتی سفر می‌کند چهره او تغییر می‌کند چون وارد مرحله دیگری شده است، در کنگره آدرس فرد مصرف‌کننده را به خودش می‌دهند و کاملاً اختیار با خودش است که سفر کند یا خیر؛ خداوند ساختار انسان را بدون نقص آفریده و بدون بها به او تحویل داده بهای کارهای ضد ارزشی را باید پرداخت کنیم و این بهای دوری از ضد ارزش‌ها تلاش در راستای ارزش‌ها، رفت‌وآمد در کنگره، کاهش مواد و... گفتار و کردار شخص باید یکی باشد، گردباد کنگره ۶۰ است ویران نمی‌کند بلکه شخص مصرف‌کننده را سبز می‌کند. کنگره وقتی با سیستم الهی هم سو است همه اشخاص را به مرکز دایره هدایت می‌کند اگر من حقیقتی را در صور آشکار پنهان کنم در صور پنهان خودش را نشان می‌دهد و بالاترین زجر این است که چهره حقیقی من در جمع آشکار شود. همه نعمت‌های خداوند باارزش و قابل‌ستایش هستند هم دنیا و هم آخرت و هم معنویات و مادیات ارزشمند است زمانی که کنار همدیگر باشند.  

 

سمیه مسافر نیکوتین شعبه رودهن:

در کنگره آموختم باید دانایی خود را افزایش دهم که همان تفکر و آموزش و تجربه است و با کاربردی کردن مثلث دانایی می‌توانم به تعادل برسم، زمانی که وارد ضد ارزش‌ها شدم و نمی‌دانستم که تمام ساختارهای منفی در من به وجود می‌آید و من را از تعادل طبیعی خارج می‌کند باگذشت زمان متوجه تغییر خود شدم دیگر از چیزی لذت نمی‌بردم خیلی ناامید و خسته شدم و تمام زندگی من در بی‌نظمی بود و برای بازگشت از ضد ارزش‌ها با کمک آموزش‌های کنگره روی ساختار خود، کارکردم و شروع به ساختن صور آشکار و صور پنهان خود کردم و تعادل را در خود ایجاد کردم. برای به دست آوردن هر چیزی باید بهای آن را بدهیم یک‌شب و به‌آسانی این کار انجام نمی‌شود اگر من می‌خواهم از تمام ضد ارزش‌ها مثل دروغ، حسادت، کینه، نفرت، ناسپاسی بازگردم باید بهای آن را بدهم باید مسائلی از من گرفته شود تا مسائلی را به دست بیاورم، اگر حس‌های خوب، اعمال خوب و کردار و گفتار خوب در من باشد ساختارهای خوب در من شکل می‌گیرد اما اگر گفتار و کردار من یکی نباشد در بی‌تعادلی خواهم ماند. آن چیزی که حقیقت است بالاخره خود را نشان می‌دهد و برای همیشه پنهان نمی‌ماند، تمام اعمال من درنهایت به خودم بازمی‌گردد.

مریم مسافر نیکوتین شعبه شفا مشهد

فردی که وارد کنگره شده نباید کار های ضد ارزشی انجام دهد زیرا این سیستم به‌گونه‌ای است که اگر کار ضد ارزشی انجام دهی به بیرون پرتاب می‌کند و چون درراه مثبت قدم برداشتیم بخواهیم کار منفی کنیم سریع به ما یادآوری می‌شود، کنگره به من گذشت و بخشش را آموخت و هیچ‌گاه اجازه انتقام نمی‌دهد این سی دی به من آموزش‌های زیادی داد برای خدمت کردن، بهتر بودن و بهتر زیستن

سوگل مسافر نیکوتین شعبه صالحی:

من افراط‌وتفریط داشتم و این بخش خیلی به من کمک کرد انسان می‌خواهد از یک سری خواسته‌های معقول خود بگذرد که به نفع دیگران است و از آن حقی که به او دادند بگذرد این کار اشتباهی است مانند اینکه در بعضی از فرقه‌های مسیحیت کشیش‌ها ازدواج نمی‌کردند که این کار اشتباه است در هر کاری افراط‌وتفریط باعث نابودی است مانند ورزش‌های زیاد که باعث آسیب می‌شود من آموختم که از خیلی از حق‌های خود نگذرم.  

نسرین مسافر نیکوتین  شعبه ارتش:

 اگر ما بخواهیم از دام اعتیاد رها شویم مثل این است که در چنگ حیوان هولناک هستیم و اسیر و زندانی آن حیوان باشیم و کار بسیار سختی است که آزاد شود، همه ما بندهایی را به دست و پای خود زدیم ولی برای اینکه این بندها را آزاد کنیم باید آموزش بگیریم و بر اساس احساس تصمیم نگیریم و با نیروی عقل و تفکر خود جلو برویم، انسان برای هر چیزی که می‌خواهد به دست بیاورد باید بهای آن را پرداخت کند برای خریدن وسیله‌ای باید پول آن را پرداخت کند و برای رهایی باید بهای آن را بدهد از وقت خود بگذرد، آموزش‌ها را دریافت کند و تمام سختی‌های رهایی را باجان و دل بپذیرد تا از این بند ضد ارزشی جدا شود و بند الهی که همان بند عشق الهی است برسد، بند محبت بازشدنی نیست و زمانی که بندهای ضد ارزشی باز شود بند عشق بین انسان و خداوند برقرار می‌شود، طوفان سبز سازنده است ویران‌کننده نیست گرداب ما را به تاریکی‌ها می‌برد ولی گردباد ما را به‌طرف ارزش‌ها و فرمان‌های الهی می‌برد، کنگره مثل گردباد است زمانی که به چرخش درمی‌آید اگر وزن نداشته باشیم به بیرون پرتاب می‌شویم و چیزهایی که نزدیک به مرکز است به سمت سما می‌برد، ما باید عقاب درون خود را پرورش دهیم و بشناسیم باکارهایی که انجام می‌دهیم آن شخصیت اصلی خود را می‌سازیم

 زهرا مسافر نیکوتین شعبه مشهد:

 باید در کنگره آمدن و رفتن ما هدفمند باشد و یاد بگیریم که در جهت مثبت گردباد حرکت کنیم، خداوند را شاکر هستم که در این بعد و در کنگره هستم زیرا این نعمت نصیب همه نمی‌شود، گاهی این نعمت‌های خداوند را فراموش می‌کنیم و آن‌قدر غرق در مادیات وزندگی دنیوی می‌شویم که بعضی مسائل را به یاد نمی‌آوریم در صراط مستقیم باید خیلی حساب‌شده گام برداریم و مواظب گفتار و اعمال و کردار خود باشیم.  

زهرا مسافر نیکوتین شعبه حر:

 رها کردن بندها کار بسیار سخت و مشکلی بود اما توانستم تغییراتی در خود ایجاد کنم و این بندها را بازکنم، خیلی جالب بود زمانی که بندها باز شود بند عشق الهی زده می‌شود سعی کردم در این تغییرات خواسته‌های خود را تغییر دهم و خدمت کنم و به خاطر این تغییرات محبت در من جایگزین شد، بندی که خیلی من را اذیت می‌کند بند حسادت است و امیدوارم بتوانم از این بند رها شوم خداوند را شکر می‌کنم برای بودن در کنگره و ساختار جدیدی که می‌سازم را خیلی دوست دارم و این را مدیون آموزش‌های کنگره هستم.  

سمیه مسافر نیکوتین شعبه ابوریحان

باید روی ضد ارزش‌ها ذره‌ذره با کمک آموزش‌های کنگره شناخت پیدا کنیم و از آن‌ها دور شویم تا تعادل برقرار شود، بی‌انصافی است که این‌همه آموزش باشد و نعمت کنگره و سایر نعمت‌های خداوند باشد و ما باز به کار ضد ارزشی بپردازیم

شهره مسافر نیکوتین:

 من احساس می‌کنم اطراف خود گردبادهای زیادی وجود دارد هم مثبت و هم منفی همان اضداد که آقای مهندس بارها فرمودند اگر من ایمان قوی داشته باشم و بدانم چرا پا به این جهان خاکی گذاشتم و هدف من از آفرینشم چه بوده قطعاً می‌توانم سربلند بیرون بیایم و حتماً باید خیلی آدم قوی باشم تا از پس آن بربیام؛ کنگره مکانی است که به نظر من خداوند خیلی من را دوست داشته که با چنین مکانی پیوند زده و من یکجاهایی خیلی کم گذاشتم ولی می‌دانم که باید بندهایی که به آن وصل هستم و گره تو گره شده را که خودم زدم باید یکی‌یکی بازکنم امیدوارم آن‌قدر قوی باشم تا همان‌طور که گفتید بند عشق به من وصل شود.

 اکرم مسافر نیکوتین شعبه ستارخان:

 اگر من حرمت‌ها و قوانین را رعایت کنم باعث می‌شود که جرم صور پنهان من بالا رود و باعث می‌شود که در شعاع داخلی گرداب قرار بگیرم و به سمت بالا صعود کنم، در مقابل با آگاهی که کسب کرده‌ام در مورد ضد ارزش‌ها باعث می‌شود که از مرکز دایره به بیرون پرتاب شوم و خورد شوم.

 پگاه مسافر نیکوتین شعبه اروند آبادان:

 من در مورد افراط‌وتفریط مشکل داشتم در رفتارم هیچ تعادلی نبود خصوصاً در محبت کردن به دیگران و این باعث می‌شد همیشه سرخورده و به‌هم‌ریخته باشم چون آن‌قدر درگیر راضی کردن دیگران بودم که همیشه خواسته‌های خود را نادیده می‌گرفتم و جالب اینکه هیچ‌وقت هم هیچ‌کس راضی نبود اما الآن می‌دانم که نمی‌توانم همه را راضی نگه‌دارم اما می‌توانم به خواسته‌های معقول خود توجه کنم و حداقل خودم را راضی نگه‌دارم.

 زهرا مسافر نیکوتین شعبه رباط‌کریم:

 سی دی گردباد من را به گذشته برد و متوجه شدم که با دستان خود وجودم را پر از آزار و اذیت کرده بودم و پژمرده شده بودم من در گرداب فرورفته بودم و تمام‌کارهای ضد ارزشی مثل دروغ گفتن، ناشکری، ناسپاسی و...انجام می‌دادم من دیگر خواسته‌های خود راندیدم و دیگران را راضی نگه می‌داشتم همواره افراط‌وتفریط داشتم و تعادل برای من معنا نداشت بالاخره با کنگره آشنا شدم و توانستم با آموزش‌های کنگره و تلاش و کوشش خودم مسائل را کاربردی کنم و بار گناه خود را کم کنم و هرچه جلو می‌روم بااینکه سفر اولی هستم بیشتر آن بند عشق را احساس می‌کنم.


تهیه و تایپ: اکرم مسافر نیکوتین
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .