ششمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی ارتش با استادی مسافر محسن، نگهبانی مسافر مهدی و دبیری مسافر علیرضا با دستور جلسه ( آداب و معاشرت، ادب و بی ادبی، تعادل و بی تعادلی) روز دوشنبه 2 تیرماه 1399 ساعت 17 آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که امروز در خدمت شما هستم و از نگهبان و دبیر محترم، سپاسگزارم. دستور جلسه این هفته در کنگره ۶۰(آداب و معاشرت، ادب و بیادبی، تعادل و بیتعادلی) است. ازنظر من هرکدام از این کلمات بهتنهایی یک دستور جلسه هستند و مفاهیم بسیار گستردهای در آنها جاری است. ابتدا به دلایل وجود این دستور جلسه، در جلسات هفتگی کنگره ۶۰ میپردازم. ما اطمینان حاصل کردهایم که برای خارج شدن از جهان اعتیاد، موضوع جسم بهتنهایی مهم و کارساز نیست و شخص باید هم در مبحث جهانبینی تغییر جایگاه دهد و همچنین به دلیل به تعادل رسیدن نسبی جسم و جهانبینی، باید خلقوخو و مجموع حال احوالات انسانی به تعادل نزدیک شود.
این موضوع به این دلیل در کنگره ۶۰ اهمیت پیدا کرد که یکی از مهمترین و ضد ارزشیترین مسائلی که در جهان اعتیاد هست (بینظمی و بی آدابی) است. شما نمیتوانید یک مصرفکننده را بیابید که زندگیاش از یک قاعده و آداب و نظمی برخوردار باشد. من در زمان مصرف، به تدریس در دانشگاه مشغول بودم اما خودم میدانستم که شرایط نرمالی ندارم و اصلاً نمیتوانم آن شرایط را به دست بیاورم پس مانند مثالی که میگوید: نمیشود به دریا رفت و دامن خیس نکرد. زمانی که انسان وارد جهان اعتیاد میشود دیگر این مسائل در دست او نیست.موضوع نظم در درمان اعتیاد بسیار تعیینکننده است. همانطور که تجربه ثابت کرده است روش (دی اس تی) بدون نظم و انضباط جوابگو نخواهد بود. میتوان این مسئله را امتحان کرد و همین روش (دی اس تی) را درجایی که نظم و انضباطی وجود ندارد آزمایش کرد قطعاً جوابگو نخواهد بود. همانطور که جناب مهندس بارها گفتهاند موفقیت کنگره ۶۰ در روش دی اس تی به خاطر وجود دو ستون نظم و ادب در کنگره است بهطوریکه شاهد هستیم که در تمام شعبات کنگره ۶۰ در سراسر کشور تمامی جلسات رأس یک ساعت بهخصوص شروعشده و راهنمایان و اعضا در یک ساعت بخصوص در جلسه حضور پیدا میکنند این همان نظم و ادبی است که باعث موفقیت روش (دی اس تی) در کنگره ۶۰ بوده و هست.
کلمه ادب در ابتدا به علم اخلاق اطلاق نمیشد بلکه به معنی اصول، قواعد و ساختارها بوده است بنابراین طبق این تعریف ما هم ادب ریاضیات داریم هم ادب فیزیک و هم ادب کنگرهای، درواقع معنی ادب مجموعه اصول نظاممندی است که ما یک دانش را بر اساس آن تعریف میکنیم بهعنوانمثال اگر کسی بخواهد زبان فارسی را یاد بگیرد در ابتدا باید با ۳۲ حرف زبان فارسی آشنا شود درواقع این ادب فارسی و یا ادب ادبیات است. زمانی که ادب به اخلاقیات اطلاق شد معنای دیگر به خود گرفت همانطور که شاهد هستیم اگر کسی بددهن باشد و یکسری از شئون را رعایت نکند او را بیادب میدانند و همینطور برعکس اگر کسی بددهن نباشد و آن شئون را رعایت کند او را باادب معرفی میکنند این تعریف از ادب به دلیل اضافه شدن و وصل شدن ادب به علم اخلاقیات است.چرا آداب و معاشرت اینقدر مهم است؟ ازنظر من به خاطر یک قانون بنیادی است که میگوید: تکامل در جمع اتفاق میافتد و انسان بر پایه این قانون بنیادین خلقشده است. من همیشه در این مورد یک مثال بسیار ساده را به کار میبرم شما یک روستا یا یک محله را تصور کنید؛ این محل رفتگر، آرایشگر، سوپری و پزشک احتیاج دارد. ما انسانها اگر این متصل میکند اینکه در این ساختار نیاز بر ارتباط بین جمع است و به قول پیامهای آسمانی: روابط بین انسانها محترم شمردهشده است. کلمه معاشرت از ایل و عشیره میآید که همان بحث جمعی را انتقال میدهد. پس آداب و معاشرت بر بنیان اینکه تکامل انسان در جمع اتفاق میافتد و نیاز ساختاری تکاملش در ارتباط بین انسانی است جز قواعدی شد که انسانها باید میآموختند چون وقتی قرار است شما با دیگران تعامل، گفتگو کنید باید یکسری قواعد را بدانید. تمام آموزشهایی که جناب مهندس در این سالها انتقال دادهاند مثل رفتار با همسر و فرزند و نوع رفتار با قاضی و یا بقال سر کوچه، حرمتها و قوانین، وظایف رهجو همه این آموزشها زیرمجموعه سرفصل آداب و معاشرت هستند. پس اگر ما بخواهیم ارتباط درستی با طرف مقابلمان داشته باشیم باید شناخت لازم نسبت به او برسیم. پس اگر ما قرار است در ارتباط بین انسانی به یک درجه قابل قبولی به نام تعادل برسیم نیازمند به این هستیم که نخست ماهیت انسان را بشناسیم و بعد در ارتباطها چگونگی رفتار و عملکرد را بدانیم.
عکس و تایپ: مسافر روزبه
وبلاگ نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
1271