این دستور جلسه یکی از مهمترین مسائل در درمان اعتیاد هست. و مرا به یاد صحبتهای آقای مهندس میاندازد که ایشان میفرمایند: (یک فرد هروئینی اما مؤدب پیش من از یک فرد سالم اما بیادب ارزشش بیشتر است) و این نشان از اهمیت فوقالعاده زیاد ادب در کنگره دارد. از تجربیات من در مورد بیادبی این است که تابهحال در این چند سال که در کنگره حضورداشتهام هرگز ندیدم که کسی بیادب باشد و اعتیادش درمان شود. بیادبان یکی از دستههایی هستند که در کنگره به درمان نخواهند رسید. آداب معاشرت و ادب و بیادبی رابطهای مستقیم با تعادل و بیتعادلی دارد و بهطورکلی کسی که ادب ندارد و آداب معاشرت نمیداند به تعادل نیز نخواهد رسید و کسی که به تعادل نرسیده باشد همیشه در مسائل زندگی به مشکل برمیخورد.
همه افرادی که به کنگره میآیند با تفکر ترک اعتیاد وارد میشوند ولی بعد از مدتی که با آموزشهای کنگره مواجه میشوند، متوجه خواهند شد که اصلاً نباید ترک کنند و میبایست اعتیاد درمان شود و پسازآن به نکته بسیار مهمی میرسند که چیزی بالاتر از درمان وجود دارد و آن تعادل است و همه افرادی که در کنگره ماندهاند و خدمت میکنند طعم این تعادل را تا حدودی چشیدهاند و اینقدر لذت بردهاند که حتی به دنبال رسیدن به مراحل بالاتری از آن هستند و به این موضوع ایماندارند که فقط در کنگره این اتفاق روی میدهد. ما باید در همه مراحل زندگی به تعادل برسیم ازجمله صحبت کردن، کسبوکار، برخورد با دیگران، غذا خوردن، رانندگی و ..... و باید این نکته را نیز در نظر داشته باشیم که در هر مکانی و روبرو شدن با هرکسی متناسب با جایگاهش صحبت کنیم مثلاً در کنگره هنگام روبرو شدن با ایجنت و مرزبان و کمک راهنما باکمال ادب و احترام برخورد کنیم و موقعی که آنها را مخاطب قرار میدهیم از کلمه تو و یا موقع صدا کردنشان حتماً از کلمه آقا قبل نامشان استفاده نماییم همینطور در اجتماع و خانواده حتی ما اجازه نداریم به همان صورتی که با دوستانمان صحبت میکنیم با پدر و مادرمان و یا راهنمایمان صحبت کنیم.
در رانندگی کسی که به تعادل رسیده باشد به قوانین راهنمایی و رانندگی احترام میگذارد و از بوق زدن بیمورد و اشتباهات رانندگی دیگران آشفته و عصبانی نمیشود حتی در کسبوکار نیز باید این تعادل را در نظر گرفت مثلاً ما هرگز نباید بیش از توان خودکار کنیم و یا اصلاً کار نکنیم چون در هر دو حالت باعث مشکل میشویم و تعادل را باید برقرار نمود. چراکه حتی اهریمن هم اعلام کرد تعادل قانون است ولی افراطوتفریط خواست ما.
پس در کنگره هدف اصلی رساندن افراد به تعادل است، تعادلی که نسبت به جسم و روان و جهانبینی اتفاق بیافتد پس با تزکیه و پالایش گفتار و کردار و پندار خود میتوانیم به این مهم دست پیدا کنیم. پس با آموختن آداب و معاشرت صحیح و داشتن ادب و احترام در مواجهه با دیگران باعث خواهد شد که تأثیر مفیدتر و بهتری در روابط پیدا کنیم و حتی نظر و طرز برخورد دیگران را نیز نسبت به خود تغییر دهیم و نظرات و برخورد مثبتی دریافت نماییم که این برخورد مناسب سبب میشود که ما به آرامش دلپذیر و حال بهتری برسیم. از این نکته هرگز غافل نشویم که حتی در برخورد اولیه ما با دیگران میتوانیم شخصیت و اخلاق و رفتارمان را به دیگران نشان دهیم و از این طریق باعث شویم که مخاطب ما نسبت به ما عکسالعمل نشان دهد که آیا تمایل دارد با ما دومرتبه برخورد کند یا خیر حال برای این نکته میتوان عکسالعمل خود را با یک مغازهدار مثال زد مسلماً هنگام ورود ما برای خرید اگر آن شخص با ما برخورد مناسب و متینی داشت قطعاً باعث میشود این انرژی مثبت به ما منتقل شود و حتی باعث شود که ما وقت بیشتر برای دیدن لوازم آن فروشگاه داشته باشیم و یا خرید بیشتری کنیم و مهمتر آنکه به خاطر رفتار وی قطعاً بهدفعات برای خرید نزد وی برویم و همینطور برعکس. نکته حائز اهمیت دیگر اینکه این روابط در زندگی روزمره ما انسانها به دلیل اجتماعی بودنمان کاملاً متقابل است و هرگز نباید انتظار داشت که فقط دیگران به ما احترام بگذارند بلکه این خود ماییم که میتوانیم برخورد و رفتار دیگران را نسبت به خود موجه و مثبت کنیم.
نویسنده: مسافر محمد
تایپ: مسافر احسان و مسافر داوود
ارسال: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1139