همهچیز در جهان هستی در حال تغییر میباشد و هیچچیز ثابت نیست.
وادی دهم به ما میگوید: صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است. اینجا جاری بودن فقط منظورش به انسان نیست بلکه همهچیز جاری است و در سیستم و کائنات هیچچیزی وجود ندارد که ثابت باشد و همه هستی برمبنای تغییر، تبدیل و ترخیص میباشد و هر انسانی، در هر دورهای از زندگی خود این سه مرحله را تجربه میکند؛ پس تبدیلات در همهچیز میباشد و هیچ تبدیلی بدون تغییر امکانپذیر نیست و انسان در زندگی نمیتواند ساکن و راکد باشد.
وادی دهم به مبحث مهمی اشارهکرده است؛ اینکه صفت گذشته در انسان صادق نیست و همین حالا هم تمام دنیا اعتقادشان برخلاف این قضیه میباشد؛ مثلاً در مورد خیلی از بیماریها میگویند درمان ندارد و در مورد اعتیاد هم همین دیدگاه را دارند. نمیگویند که درمان دارد و ما بلد نیستیم. همه دنیا اعتیاد را یک بیماری مرموز و لاعلاج میدانند و میگویند این صفت قابلتغییر نمیباشد؛ یعنی اگر کسی مصرفکننده مواد باشد تا آخر عمرش این صفت با او هست و او را به چشم یک معتاد میبینند.
وادی دهم به ما میگوید هر اشتباهی یک راهحلی دارد و باید بگردیم و راهحل آن را پیدا کنیم. یک نکته بسیار زیبایی که در این وادی به آن اشارهشده این است که ما انسانها در هر جایگاهی که هستیم این جایگاه همیشگی نیست و اگر کار اشتباهی بکنیم و دست از تلاش و کوشش برداریم، تمام آنچه را که به دست آوردیم از دست میدهیم و سقوط میکنیم و این برای کسانی است که دچار غرور و منیت میشوند. اگر انسان رشد کرد و به یک جایگاهی رسید باید به یادگرفتن و آموزشش ادامه بدهد و اگر ما چیزهایی به دست آوردیم نتیجه تلاش و زحمتهایی است که کشیدهایم و اگر فکر کنیم که دیگر نیاز به تلاش نداریم بهزودی سقوط میکنیم و همینطور هم اگر انسانی به پایینترین مرتبه انسانی برسد، اگر بخواهد تغییر کند و تبدیل به انسان بهتری بشود میتواند صفتش را تغییر بدهد و درواقع نار وجودیاش را تبدیل به نور بکند؛ پس همیشه برای تبدیلشدن نیاز به تغییرات داریم و تا تغییر نکنیم به نتیجه نمیرسیم.
این وادی ازیکطرف به انسان امید میدهد و میگوید اگر بخواهید تغییر کنید میتوانید و از طرف دیگر هم به انسان هشدار میدهد تا انسان دچار منیت و خودبینی نشود.
مرحله قشنگ این وادی در چرخهای است که مطرحشده و به ما میگوید حالا که فهمیدیم اگر صفت زشتی در ما هست و میخواهیم که آن را درست کنیم، ابتدا باید تفکر سالم داشته باشیم و درست فکر کنیم. درواقع اولین چیزی که در کنگره یاد گرفتیم این بود که درست فکر کنیم و قبل از هر کاری تفکر درستی داشته باشیم. وقتی درست فکر کردیم متوجه میشویم که خودمان بهتنهایی نمیتوانیم بهجایی برسیم و ایمان سالم هم این است که ما ایمان داشته باشیم کنگره جایی است که میتواند اعتیاد را درمان کند و بعد عمل سالم که باید دستورات را اجرا کنیم و باید حرف راهنما را گوش کنیم و در ادامه عمل سالم، حس ما هم سالم میشود و حس هم که اولین شروع بکار گیری قوه عقل میباشد و باعث میشود که فکر ما درست بشود و مرحله آخر هم عشق سالم به وجود میآید و درنتیجه، همه انسانها و هستی را دوست داریم و درواقع عشق در انسان نمایان میشود و اینچنین است که تغییر صفات برای انسان اتفاق میافتد؛ پس برای اینکه صفات را تغییر بدهیم باید تمام این مراحل را به انجام برسانیم.
در پایان باید این نکته را بدانیم که تبدیلشدن کار سختی است و به فرمایش آقای مهندس شاید برای تبدیلشدن سالیان سال زمان لازم باشد تا یک انسان تبدیل به یک انسان دیگری بشود و ما باید بدانیم که تا تغییرات ایجاد نشود تبدیلی صورت نمیگیرد و تغییرات هم باید در قسمت فیزیولوژی باشد و هم در قسمت افکار و اندیشه و این را بدانیم هیچ انسانی ذاتاً بد نیست و یکسری صفات بر اساس شرایط و یا آزمایش و آزمون برای انسان به وجود میآید و بعضی از صفتها بنا به دلایلی به ما عارض میشود.
انشا الله که همه ما انسانها بتوانیم صفات درون و برونمان را بهخوبی ببینیم و مراحل تزکیه را بهخوبی طی کرده و به عشق سالم برسیم .
نویسنده: همسفر فاطمه
ویراستار: همسفر الهام
ارسال: همسفر شمسیان