ظرفیت و مسئولیت نیز همانند هر واژهی دیگری دارای معانیای هست که درک عمیق آن میتواند ما را در رسیدن به هدف یاری نماید. ظرفیت به معنی گنجایش است و مسئولیت از سؤال میآید؛ به معنای انجام وظایفی که بر اساس موقعیت اجتماعی، خانوادگی، دینی، فرهنگی، اقتصادی، ... و از همه مهمتر انسانی خودمان متعهد به انجام آن بوده و در ادامه باید پاسخگو باشیم. بنابراین یکی از مهمترین مواردی که بایستی مدنظر داشت، دانستن قواعد حاکم بر وظایف محوله است که در پیدا کردن و جهت دادن به مسیر حرکت ما بسیار ضروری است چراکه هیچ موجودی بهاندازه خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و ما مسئول تمام نیات، افکار و حسها، فعلها و رفتارهایمان هستیم.
استاد میفرمایند: ما برای آموزش و خدمت پا به این جهان گذاشتهایم و تکامل در جمع صورت میگیرد. آموزش از اساتید هر حرفه، در جهت کسب دانایی باعث به وجود آمدن ظرفیت میشود. هر چه دانایی ما بیشتر شود، ظرف ما هم بزرگتر خواهد شد همانند یک استخر و بسیار مهم است کمیت و کیفیت آب درون استخر در جهت بهرهبرداری از آنکه باید به حد معقول از هر دو برخوردار باشیم. در کتاب شریف دو کلمه آموزش و خدمت باهم آمدهاند یعنی برای یافتن راه بایستی از آموزش درونی یا تفکر و آموزش بیرونی که توسط استاد هست؛ توأمان حاصل میشود برخوردار شده و درنهایت هم خود و هم دیگران از ثمرهی آن مستفیض شویم و حرکت درست جز در قدم گذاشتن در مسیر و طیف عشق ممکن نیست. آنجاست که در مقابل حس مسئولیتپذیری در مقابل خالق به این نتیجه میرسیم که آفریدگان را به خاطر آفریدگارمان دوست بداریم و بتوانیم برای دیگر اجزاء خلقت مفید واقع شویم.
از مهمترین مواردی که انسان باید در برابر آن احساس مسئولیت کند خودش است؛ هم در صور آشکار و هم در صور پنهان. توجه به میلیاردها سلول بدن خودش؛ در مواردی چون تغذیه، ورزش، خواب و ... در زمان مناسب، مکان مناسب و اندازه مناسب خودش. در صور پنهان از مهمترین گامها در مسیر تکامل و رشد، تأملی ژرف به چرایی خلقت، افزایش آگاهی، افزایش اعتمادبهنفس و پذیرش مسئولیت در هر جایگاهی که هستیم هست. خودم را مسئول شرایط و جایگاه فعلی زندگی خودم بدانم و با سعی و تلاش تغییرات مطلوب را برای تبدیلشدن به انسانی شایستهتر در خودم ایجاد کنم.
همانطور که رکود بر هیچ انسانی جایز نیست، پذیرش مسئولیت بیش از نقطه تحمل نیز موجب انفجار سلولی و تخریب خواهد شد. چه زیباست این ضربالمثل که، اندازه نگهدار که اندازه نکوست. واژه قبله گم کردن بدین معناست که باگم کردن جهت درست حرکت، از مقصد که هدف ما در آن نهفته است، دور شویم. اگر مسئولیت پذیرفتهشده، باعث شود که از روال طبیعی خارج شویم و کنش و واکنش ما یعنی افکار، اخلاق، رفتار و گفتار ما از مسیر درست و انسانی خارجشده و موجبات آزار خود و دیگران را فراهم آوریم، به عبارتی دچار گره مسئولیت شدهایم و توان و صلاحیت انجام آن وظیفه را نداریم. باید بدانیم که همه موجودات نقطه تحمل و ظرفیت مشخصی دارند و نقطه تحمل در انسانها کسب کردنی است. نمیتوان فقط آموزش گرفت و خدمت نکرد چون در آن صورت حتماً زمانی خواهد رسید که وضعیت اشباع، ما را از دریافتهای بیشتر محروم خواهد کرد و از طرفی آموزش و خدمت مکمل هم هستند، در مرحلهی عمل میتوانم آموختههایم را با عملکردم محک بزنم و متوجه نواقص آن شده و به رشد و تکامل لازم برسم. غیر از موارد مطروحه، نکته مهمی که باید یادآور شوم این است که باید بهتدریج مراحل رشد را طی کنیم و مقوله زمان را لحاظ کنیم تا جسم، روان و جهانبینی ما در پارامتر زمان و پس از تغییرات لازم، تبدیلات مفید و مؤثری را بهدوراز شک و تخریب داشته باشند. دقیقاً مثل روش درمانی و آموزشهای کنگره 60 که بهتدریج با بالا بردن آگاهی و نقطه تحمل، باعث میشود بین ظرفیت شخص و پذیرش مسئولیت آن تعادل به وجود آید و باتجربه جایگاههای متعدد، ظرفیت ما هر چهبهتر ساخته میشود. لازم است بدانیم که خداوند لیاقت خدمت را به هرکسی نمیدهد، بنابراین قدردان و سپاسگزار باشیم و در آن مسیر بهدرستی و در جهت سازندگی و آبادانی حرکت کنیم.
نویسنده: کمک راهنمای محترم لژیون چهارم، سرکار خانم فریده
همسفران شعبه لوئی پاستور
- تعداد بازدید از این مطلب :
521