English Version
English

باید فرمان ببری تا فرمانده شوی

باید فرمان ببری تا فرمانده شوی

اولین جلسه از دوره هفدهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ ویژه مسافران نمایندگی آزادی با استادی ایجنت محترم مسافر امیر خرمشاهی، نگهبانی مسافر قاسم و دبیری مسافر داود با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو و تولد سومین سال رهایی مسافر علیرضا» پنجشنبه اول اسفندماه سال 1398 ساعت 17 آغاز به کار کرد.

 سخنان استاد :

نمایندگی آزادی نسبت به سال گذشته پیشرفت خوبی را داشت و امیدوارم بهتر هم شود. هفته درختکاری در پیش است و در سال گذشته نمایندگی آزادی در روز درختکاری به‌خوبی درخشید و امیدوارم همه مسافران امسال هم مانند سال‌های گذشته در روز درختکاری شرکت کنند تا بتوانند به این کره خاکی و به خود خدمتی صادقانه کنند. آقای مهندس در روز چهارشنبه فرمودند که در هفته درختکاری برنامه می‌خواهم فراهم کنم که احتمالاً همسفران هم در سال‌های آینده بتوانند در روز درختکاری شرکت کنند و برای این طبیعت و کره خاکی که‌ ما در آن زندگی می‌کنیم مثمر ثمر واقع شوند‌ کسانی که تمایل دارند در روز درختکاری شرکت کنند می‌توانند در سایت ثبت‌نام کنند.

 

در مورد دستور جلسه وظایف راهنما و رهجو، من راهنما که در کنگره 60 در حال خدمت کردن هستم باید در قبال پیمانی که بسته‌ام‌ موظف باشم تا عدالت، معرفت و عمل سالم را اجرا کنم و بتوانم در صراط مستقیم باشم‌‌. آقای مهندس در سخنانشان در مورد راهنما فرمودند، راهنما مانند یک گله‌دار است اگر یک گله‌دار حواسش به گله نباشد چه اتفاقی رخ می‌دهد؟ مطمئناً آن گله در امان نخواهد بود و گرگ‌ها آن گله را می‌درند.

همه مسافران و همسفرانی که در این جمع حضور دارند تفکر و نگرششان با هم متفاوت است‌ و یک راهنما باید تفکر و نگرش رهجو را به سمت روشنایی سوق بدهد. راهنما باید به وظایف خودش عمل کند و آن چیزی را که از شاگرد یا رهجویش می‌خواهد باید از آن مرحله عبور کرده باشد راهنمایی که از شاگردش نظم را بخواهد خودش باید نظم داشته باشد وقتی راهنما از شاگردش بخواهد رأس ساعت 5 در شعبه حضورداشته باشد، خودش باید رأس آن ساعت در شعبه باشد. من راهنما وقتی به شاگردم می‌گویم که باید سخنان مهندس را بنویسی من خودم باید تکلیفم را انجام داده باشم همان جور که گفته‌شده راهنما یعنی بلد راه کسی که مسیری را رفته و از گذرگاه و جاده‌های یخ‌بندان اعتیاد عبور کرده و کمک می‌کند تا انسان‌های که در دام اعتیاد گرفتارشده‌اند را رد کند راهنما شفیع رهجو است و رهجو باید طلب شفاعت کند که با خواست خودش امکان‌پذیر است. وظایف رهجو چیست؟ رهجوی که جوینده راه رهایی است باید تابع امر راهنما باشد، یک فرمان‌بردار تمام‌عیار باشد. سر ساعت در جلسه حضورداشته باشد قوانین و حرمت‌های کنگره 60 را رعایت کند. راهنما هر چه گفت بدون چون‌وچرا، فرمان را اجرا کند. یک مطلبی هست به نام‌ از فرمان‌برداری تا فرماندهی؛ تمام‌ کمک راهنمایان محترم به‌خوبی فرمان‌برداری کرده‌اند که در این جایگاه فرماندهی قرار دارند.

.

قسمت دوم دستور جلسه تولد علیرضای عزیز، یکی از خدمتگزاران زحمتکش نمایندگی آزادی که در جایگاه دبیری، نگهبانی، مبصر کلینیک و در بخش OT‌ بوده و اکنون هم در مرزبانی در حال خدمت کردن است واقعاً اساس کارش در کنگره برمبنای عدالت، معرفت، عمل سالم است هیچ‌وقت تخلف و پیمان‌شکنی از علیرضا ندیدم و کسی است که واقعاً قانونمند است و حرمت‌های کنگره 60 را رعایت می‌کند. انسانی است که واقعاً از نقطه تحملی بالایی برخوردار و با شرایط که در زندگی و کارش دارد در کنگره حضورش پررنگ است. روزها در نمایندگی آزادی فعال است در قسمت مرزبانی کمک‌های شایانی را به شعبه می‌کند و شرایط کاریش طوری است که از ساعت 7 شب تا صبح شب‌کار است.

 به کمک راهنمای محترمش آقای امیر تبریک ویژه می‌گویم و سپاسگزارم که چنین رهجویی را پرورش داده‌اند. این روز را به آقای مهندس و خانواده محترمشان تبریک می‌گویم.

اعلام سفر مسافر علیرضا:

آنتی ایکس مصرفی تریاک، داروی درمان شربت OT، مدت سفر اول 11 ماه و سه روز، با کمک راهنمایی ایجنت محترم آقای امیر خرمشاهی، مدت رهایی سه سال و 18 روز.

آرزوی مسافر علیرضا:

بهترین‌ها را برای شعبه آزادی آرزو می‌کنم و از خداوند متعال می‌خواهم تا کنگره 60 جهانی شود.

سخنان مسافر علیرضا:

از همه مسافران و همسفران شعبه آزادی تشکر می‌کنم که در این روز زیبا حضور دارند تا باهم یک جشن خوب را داشته باشیم. خدا را شکر می‌کنم که سومین سال رهایم را جشن می‌گیریم یک روزی آرزوی چنین روزی را داشتم که از مصرف مواد مخدر نجات پیدا کنم و یک روزی با همسرم در مهمانی حضور داشتیم و کسانی که از خویشان ما بودند با نگاهشان مرا جویای حال خود می‌کردند که باحال خراب در جمعشان هستم و همسرم همیشه از این موضوع رنج می‌برد.

20 سال عمرم با مصرف مواد مخدر به تباهی رفت و خدا را شکر می‌کنم‌ که در باغ کنگره 60 به رویم باز شد و خداوند زندگی دوباره به من‌ بخشید و الان 3 سال است که طعم خوش شیرین زندگی را حس می‌کنم‌ و می‌گویم زندگی با تمام مشکلاتش زیبا است. از اول سفرم آرزویم این بود که در جایگاه‌های مختلف خدمت کنم چون من عاشق خدمت کردن در کنگره هستم برای من هیچ فرقی ندارد که چه خدمتی باشد تی کشیدن باشد یا جارو کردن ...

این روز را برای سفر اولی‌ها آرزو می‌کنم و سفر اولی‌های عزیز قدر این لحظه و صندلی که روی آن نشسته‌اند را بدانند و فرمان‌بردار راهنمای خود باشند و این روز زیبا را به آقای مهندس و ایجنت محترم و کمک راهنمای محترمم آقای امیر کاظمی تبریک می‌گویم.

تهیه گزارش، تنظیم و ارسال: مسافر علی 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .