نهمین جلسه از دوره بیست و نهم کارگاههای آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره 60؛ شعبه لویی پاستور با استادی دیدهبان محترم آقای کوروش آذر پور، نگهبانی مسافر محمدعلی و دبیری مسافر محمد با دستور جلسه «وظایف راهنما و رهجو» شنبه 26 بهمنماه 1398 ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد. همچنین مراسم تجلیل و تودیع ایجنت پیشین و معارفه ایجنت جدید انجام شد.
سخنان استاد:
خدا را شکر میکنم که یکبار دیگر در این شعبه حضور دارم و میتوانم خدمت کنم. شاید بهترین چیزی که در کنگره وجود دارد آموزشی است که توسط راهنما قرار است به رهجو منتقل شود.
روز چهارشنبه آقای مهندس فرمودند که هر جا کمی و کاستی مشاهده میکنیم وقتی بررسی میکنیم، سرمنشأ آن به راهنما برمیگردد. ممکن است یک راهنما با آموزشهای ناب کنگره رهجوهای خوبی پرورش دهد و یا برعکس ممکن است که رهجوی خوبی پرورش نداده باشد و این اتفاق بعضاً رخ میدهد.
هرکسی که وارد کنگره میشود همیشه رهجو است حتی اگر راهنما باشد. لازم است که همیشه رهجو بودن را در خود حفظ کنیم. یک رهجوی خوب یا به قولی یک بچه کنگرهای کسی است که حرف گوش کند حتی اگر شرایط و قوانین برایش سخت باشد. البته تمام فرمانهایی که توسط راهنما و بزرگترها به رهجو داده میشود فقط منطبق بر قوانین و حرمتهای کنگره است. هیچ کاری در مورد مسائل خانوادگی و یا کاری رهجو نداریم. همه اینها فقط برای این است که رهجو بتواند درمان شود و اگر حرف گوش نکند و بخواهد با سر خود حرکت کند قطعاً به درمان نمیرسد و به مشکل برمیخورد.
راهنما وظیفهاش خیلی سخت است چراکه میخواهد اصل کنگره، اصول درمان و اصول اجرای قوانین را به رهجو آموزش دهد؛ یعنی میخواهد یک رهجوی کنگرهای پرورش دهد. حال این رهجو در کنگره بماند هم خوب است و اگر بیرون از کنگره هم برود برای زندگی خودش هم خوب خواهد بود.
آقای مهندس روز چهارشنبه در سخنانشان اعلام کردند که شعبه حسنانی هفته گذشته به دستور ایشان برای مدتی تعطیل شد. مشکلش این بود که کسی حرف کسی را نمیخواند. رهجو حرف راهنما، راهنما حرف مرزبان و یا مرزبان حرف ایجنت را نمیخواند. فرقی نمیکند، هرکسی فکر میکرد که میداند. در کنگره دانستن خوب است اما این دانستن اگر شخصی باشد به درد نمیخورد. فکر کردن هم وقتی شخصی باشد چندان مفید نخواهد بود. در آن شعبه هم هرکس برای خودش فکر میکرد و آنچه بهزعم خودش صلاح بود را انجام میداد. این مسئله یعنی دور از اجرای قانون قرار گرفتن و مثل این میماند که شما ساعت 10 شب و در خلوتی خیابان به یک چراغقرمز برسید و پیش خود دلایلی بیاورید و بعد چراغقرمز را رد کنید. اینجا دلایل شما هرچه که باشد فرقی نمیکند. شما نقض قانون کردهاید.
یک رهجو هم که سر لژیون نشسته است لازم است در مورد دستورات راهنما فکر نکند بلکه هرچه میشنود اطاعت کند و دنبال چون چرای آن نباشد چراکه هر آنچه راهنما میگوید برای درمان اوست و چیز دیگری را نخواهد گفت. چند روز پیش آقای مهندس کاری را که قبلاً به من دستور داده بودند انجام دهم، فرمودند که دیگر انجام ندهم و به من گفتند میدانی چرا؟ بنده به ایشان عرض کردم من فقط اطاعت امر میکنم و به من ارتباطی ندارد و وظیفه من اطاعت کردن از فرمانها و قوانین است.
همین امر در مورد یک رهجو نیز اتفاق میافتد. گاهی پیش میآید که راهنما به رهجو سقوط آزاد میدهد. لازم است رهجو بدون چونوچرا اطاعت کند چرا که درنهایت به نفع خود اوست.
رهجو باید فکر کند و ایمان داشته باشد که راهنمای او بهترین راهنما در کنگره است و این بسیار خوب است چراکه همین امر باعث میشود که به درمان برسد؛ اما اگر رهجویی فکر کند که راهنمای من چندان نمیداند و یا ممکن است چندان راهنمای قدرتمندی نباشد قطعاً به نفع او نیست و نمیتواند به درمان برسد.
همه ما همیشه رهجو هستیم و همیشه راهنما داریم فرقش این است که در سفر اول یک راهنما داریم ولی وقتی وارد سفر دوم میشویم و خدمت میکنیم و همینطور جلو میرویم راهنماهای بیشتری داریم و از بزرگترهای بیشتری در کنگره آموزش میگیریم.
اامروز بخش دیگری نیز داریم و آنهم تجلیل از آقای احمدی ایجنت شعبه، معرفی و مراسم پیمان ایجنت جدید، آقای فرشید تفرشی است.
خوب دوره ایجنتی در کنگره حدوداً چهارده ماه است و تا دو دوره هم قابل تمدید است. ایجنت به قول آقای مهندس یک جورایی یک پدر و بزرگتر شعبه است و قرار است بزرگتری کند نه ریاست. چراکه بزرگتری کردن کار بسیار سختی است و یک بزرگتر بهجای ریاست و دستور دادن باید بزرگتری کند و بزرگتر بماند و درواقع ایجنت یک رابط یا یک ناظر بر شعبه و کار مرزبانان است و حضورش و وجودش در شعبه کفایت میکند، لازم نیست کار اجرایی کند.
من خودم گاهی برای سرکشی به شعب میروم و همین حضورم باعث انجام بسیاری از کارها میشود بدون اینکه خودم کار اجرایی انجام دهم کارها خودش انجام میشود.
درواقع این حضور بدون همکاری اعضای شعب که مانند افراد یک لشگر میمانند به نتیجه نخواهد رسید و همکاری همه اعضا است که باعث رشد شعبه میشود و رشد شعبه یعنی حال خوب که برای همه اعضای شعبه به ارمغان خواهد آمد؛ بنابراین همه ما سعی میکنیم که این حال خوب را به شعبه دهیم و اما در مورد آقای احمدی ایجنتی کار بسیار سختی است و ممکن است زحمات و سختیهای آن به چشم نیاید. من خودم سه روز پیش ایجنتی آکادمی را تحویل دادم و زمانی که آقای مهندس از من پرسیدند که چطور بود، عرض کردم که در سه ماه اول کار، واقعاً سختی بسیاری را تحمل کردم که در طول اینهمه سال تجربه آن را نداشتم و البته همینها است که باعث میشود آدم پخته شود و باعث ساختهشدن انسان میشود.
ما با جماعت مصرفکننده طرف هستیم و کار ما بسیار سخت است. من به آقای احمدی تبریک و عرض خسته نباشید دارم و از زحماتی که ایشان در طول دو دوره خدمت در این شعبه کشیدند تشکر میکنم. همچنین به آقای فرشید تفرشی تبریک میگویم. ایشان تجربه خوبی در این زمینهدارند. ایجنت اهواز بودند و سالها مدام هفتهای لااقل یکبار به اهواز میرفتند. به هردوی این عزیزان تبریک میگویم و امیدوارم که سالیان سال موفق باشند و خدمت کنند و در کنگره بمانند.
در ادامه مراسم تودیع و تجلیل از آقای محمد احمدی و معارفه ایجنت جدید آقای فرشید تفرشی برگزار شد.
سخنان آقای احمدی
جا دارد امروز را به آقای تفرشی تبریک بگویم. از همه دوستانی که در مشارکتهایشان از من تقدیر کردند بسیار متشکرم و یک حلالیت هم از تمام کسانی میخواهم که ناخواسته ممکن است از دستم ناراحت شده باشند که هرچه بوده تنها اجرای قوانین بوده و امیدوارم مرا ببخشند.
به فرشید عزیز تبریک میگویم. ایشان مصداق آیه «السابقون السابقون اولئک المقربون هستند»، قطعاً بهخوبی و بهتر از من در اداره شعبه موفق عمل خواهند کرد. به قول آقای مجدیان انسان بهواسطه انسان بودنش مستحق احترام است و فرقی ندارد که مصرفکننده است یا خیر؛ من در طول خدمتم در شعبه این شعار را سرلوحه قراردادم و ارزش انسانی افراد در اولویت کارهایم بود و هدف کنگره جز این نیست.
سخنان آقای تفرشی:
از همه تشکر میکنم و از آقای مهندس که به بنده اعتماد کردند و این مسئولیت را به من سپردند نیز تشکر و قدردانی میکنم. از آقای احمدی عزیز که زحمات زیادی را برای رشد شعبه کشیدند کمال تشکر رادارم. شعبه لویی پاستور در مدت ایجنتی ایشان ازلحاظ آمار رهاییها و آمار قبولی در امتحان کمک راهنمایی و آمار رتبههای ورزشی و همچنین به لحاظ وضعیت مالی و اعضای لژیون سردار پیشرفت بسیار شایانی داشتند که نشان از تلاش و دقت نظر ایشان دارد.
خلاصهنویسی: مسافر علیرضا لژیون شانزدهم
تایپ: مسافر علیرضا لژیون شانزدهم
عکس: مسافر داود لژیون چهارم
تنظیم و ارسال: مسافر امین لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
825