English Version
English

نیاز مسافر به یک همسفر برای پرواز

نیاز مسافر به یک همسفر برای پرواز

در این هفته به مناسبت بزرگداشت هفته همسفر بر آن شدیم تا پای صحبت کمک راهنمای نمایندگی میرداماد اصفهان همسفر زیبا بنشینیم و از حس و حالشان در این جایگاه ارزشمند از ایشان پرسیدیم که توجه شمارا به این مصاحبه‌ی زیبا جلب می‌کنیم.

 

وضعیت و حال شما قبل از ورود به کنگره و در زمان مصرف مسافرتان چگونه بود؟

سلام دوستان زیبا هستم همسفر. وضعیت و حال من دست‌کمی از مسافرم نداشت. حصاری از غم و اندوه و ناامیدی، منبت و ..... دور خودم و بچه‌ها کشیده بودم ، باکسی در ارتباط نبودم. این‌قدر حالم بد بود که تمام خصوصیات یک مصرف‌کننده در وجودم بود. خیلی منزوی بودم . این موضوع این‌قدر برایم سخت بود که وقتی وارد کنگره شدم همسفران عزیز فکر می‌کردند من خودم یک مصرف‌کننده هستم و از راهنمایم سؤال می‌کردند خانم زیبا خودش مصرف‌کننده چیست؟ خیلی عصبی بودم ، میگرن عصبی داشتم ، اعصاب قلبم آسیب‌دیده بودند و تپش قلب داشتم. بک بیمار تمام‌عیار بودم.

 

نظر شما در مورد اینکه همسفر بال پرواز مسافر است چیست؟

من نسبت به این موضوع عقیده‌ی عمیق دارم که همسفر بال پرواز مسافر است و یک مسافر بال سالم می‌خواهد. با این آموزش‌هایی که کنگره در اختیارمان قرار داده یک همسفر مطمئناً می‌تواند بال پرواز مسافر باشد. چون همسفر است که باید بستر مناسب در خانواده فراهم کند. آرامش را می‌تواند به خانواده منتقل کند و در کنار یک مسافر به سفر خود ادامه دهد و نقش بسیار مهمی دارد. 

 

اگر به گذشته برگردید حاضرید در این موقعیت فعلی باشید؟

در حال حاضر برگشت به گذشته برای تجربه است ولی حاضر نیستم به گذشته بگردم ، گذشته برای من و دو فرزندم خیلی سخت و طاقت‌فرسا بود . حاضرم در همین موقعیت بمانم.

تغییرات شما بعد از ورود به کنگره چگونه بود؟

بعد از ورود به کنگره علاوه بر اینکه بیماری‌هایم درمان شد ، آرامش به زندگی‌ام برگشت. خودم و مسافرم و فرزندانم به موفقیت‌های چشمگیری دست‌یافتیم. 

 

حضور و فعالیت شما در کنگره ۶۰ در زندگی خود و فرزندانتان چه تأثیری داشته است؟

کنگره و آموزش‌هایش برگرفته از قرآن کریم است و معجزه‌هایی می‌بینیم که حاضر نیستیم یک ثانیه از کنگره دورباشیم. حتی اگر اجازه نداشته باشم خدمت کنم ، حاضرم کفش بچه‌های کنگره را تمیز کنم. ما مرده بودیم ، زنده شدیم. من زندگی‌ام را به کنگره وصل کردم ، کارم به کنگره وصل شد. من و مسافرم وزندگی‌ام ، کار و بچه‌ها همه سروسامان گرفتیم.

 

کدام‌یک از منابع آموزشی کمک بیشتری به شما می‌کند؟

قبل از اینکه سعادت شال نارنجی را پیدا کنم از راهنمای عزیزم و بعد از شال  از عزیزانم و رهجوها در لژیون آموزش می‌گیرم و هرکدام به نحوی گره از مسئله‌های من باز می‌کنند و راه را برایم باز می‌کنند.

 

آیا در مسیر درمان مسافرتان دچار یاس و ناامیدی می‌شدید؟

شاید باورتان نشود از زمانی که به آموزش‌های کنگره وصل شدم  هرگز دچار ناامیدی نشدم. بعد از مدتی ایمان کامل پیدا کردم . اینجا ناامیدی نیست خودت باید بخواهی. در این راه تغییر نگاه خیلی مهم است و به این نتیجه رسیدم که همه‌کس مجوز کنگره را نمی‌گیرد ، یک عده‌ای نظرکرده می‌آیند و می‌مانند.

 

آیا در ابتدای ورود به کنگره به‌راحتی پذیرفتید که به‌عنوان همسفر کنار مسافرتان باشید؟

روزهای اول به خاطر ایشان آمدم و خودم را مقصر نمی‌دانستم. خیلی ازخودراضی بودم. اوایل ما در پارک مشاوره می‌شدیم ، راهنمای عزیزم خیلی راحت من را توجیه کردند که وجود من خیلی مهم است و بعد از چند جلسه پذیرفتم و کفش‌های فولادین را پوشیدم و عزمم را جزم کردم. و تاکنون هم موفق شدم. ان‌شاءالله بعدازاین هم خدا  بزرگ است . پذیرش برایم خیلی راحت بود شاید هم خواست خدا بود. از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید سپاسگزارم. 

 

 نهیه گزارش و تایپ:همسفر فاطمه

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .