نهمین جلسه از دور هجدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با دستور جلسه «گلریزان و سی دی زوج و فرد» با استادی دکتر منصور و نگهبانی جناب مهندس و دبیری مسافر محسن در روز جمعه مورخ 98/9/29 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
اینجانب مؤسس و مسئول فنی کلینیک کیمیای رهایی، ممنون از اینکه به من فرصت دادید که صحبت کنم، در رابطه با دو سی دی گلریزان و زوج و فرد باید بگویم بهتر این است که بگوییم که خود سی دی پخش بشود، چون اینقدر عناوین و محتوی داشتند که هرکدام را بخواهیم پخشکنیم شاید ساعتها نیاز باشد که در مورد آن صحبت و یا کتابی نوشته بشود.
من با این جمله شروع میکنم که: ساکنین آباد، خرابهها را تبدیل به کاخها میکنند و ساکنین خراب کاخها را تبدیل به ویرانهها میکنند. ما در بعد وجودی خودمان، در کالبد خودمان ساکن هستیم مثل یک فرد، در همین جسم خودمان، میتوانیم شهر وجودی خودمان را آباد کنیم، از دو بعد، بعد جسمی و بعد معنوی؛ میتوانیم رشد کنیم، میتوانیم جسم خود را قوی کنیم و یا برعکس میتوانیم آن را خراب کنیم، میتوانیم در بعد معنوی حسد بورزیم، میتوانیم بخل بورزیم، در بعد جسمی میتوانیم به آن آسیب بزنیم، ما ساکن شهر وجودی هستیم میتوانیم با مصرف مواد و الکل آن را تخریب کنیم و یا میتوانیم از غذاهای فاسد استفاده کنیم، غذاها را فاسد کنیم و بعد بخوریم، در بعد اجتماع ما وارد یک اجتماع و محل سکونت دیگر میشویم، ما یک فرد هستیم، وتر هستیم و وقتی در کنار یک راهنما و یک استاد قرار میگیریم تبدیل به شفع یا جفت میشویم و اگر به حرفهای ایشان گوش کنیم، تعقل کنیم، اراده کنیم و حرکت بکنیم، آنوقت است که آن راهنما یا استاد شفیع ما میشوند. پیامبر خودمان و پیامبران دیگر حکم استاد را داشتند، اگر حرکت نکنیم این استادها نمیتوانند کاری را انجام بدهند، این استادها و راهنماها همه مثل شمع هستند؛ راه را روشن میکنند، راه را نشان میدهند، اگر بخواهیم مثال بزنیم، ما مثل یک خودرو هستیم و راهنما و یا استاد مثل چراغهای آن خودرو، اگر قرار باشد که ما دو کیلومتر در تاریکی و ظلمت حرکت بکنیم تا به فجر برسیم، آنها مثل چراغهای خودرو سیصد متر جلوتر را روشن میکنند، باید حرکت کنیم تا سیصد متر بعدی و این فرایند تدریجی است، لازمه این حرکت آموزش است. ما باید آموزش ببینیم و وقتی آموزش میبینیم شفع به وجود میآید و این حرکت را ما باید انجام بدهیم چه در بعد فردی، چه در اجتماع چه در کنگره، چه در محل کار، این ساکنین هستند که آنجا را یا ویران میکنند و یا آباد میکنند و برای آباد کردن به فرموده آقای مهندس باید دانش کسب کنیم، باید مقالهها بنویسیم، باید سعی کنیم که آکادمی را راه بیندازیم. دومین مورد متخصصانی که در حال آموزش هستند و حالا باید این متخصصین جنبه علمی و مدارک علمی و مستند و مورد تأیید کل دنیا را کسب بکنند و گام بعدی پول است؛ پول خیلی چیزی مهمی است. نمیتوانیم منکر پول بشویم، اگر قرار است که آباد کنیم باید پول داشته باشیم، هیچوقت ما نمیتوانیم منکر این داستان بشویم.
چیزی که آقای مهندس فرمودند، نماد یکی از اصول است، ما مفاهیم مختلفی را در زندگی داریم، ارزشهای زندگی که از مقوله وجدانیات است مثل ازخودگذشتگی، مثل سخاوت، اهداف زندگی جزء دستاوردها هستند اما یکچیز دیگری داریم به نام قانون؛ قانونها را ما وضع میکنیم و یا لغو میکنیم. چیزی داریم به نام اصول؛ اصول به ما ربط پیدا نمیکند، همیشه بوده، هست و خواهد بود. اینکه ما باور داشته باشیم یا نداشته باشیم برای اصول فرقی نمیکند، مثل جاذبه؛ جاذبه یک قانون نیست که ما وضع کرده باشیم؛ جاذبه یک اصل است، نمیتوانید بگویید من جاذبه را باور ندارم میروم از طبقه سوم میپرم و روی هوا شناور میمانم. یکی از اصول دادوستد است، ما در ازای هیچ؛ هیچ دریافت نمیکنیم تا چیزی ندهیم، چیزی دریافت نمیکنیم. امکان ندارد. اگر کلاس میرویم و پولی پرداخت نمیکنیم، داریم عمرمان را میدهیم و چیزی کسب میکنیم. از بعد دیگر به این اصل نگاه بکنیم؛ آن چیزی که میدهیم، میگیریم اگر احترام بدهیم، احترام میگیریم، اگر عشق بدهیم، عشق دریافت میکنیم و اگر پول بدهیم، جالب است که پول دریافت میکنیم، آقای مهندس به این اصل اشاره کردند؛ قانونی به نام گلریزان، گلریزان مبتنی بر این اصل است اگر ما این اصل را باور داشته باشیم یا نداشته باشیم پابرجا است اگر به آن عمل کنیم سود میبریم، اگر عمل نکنیم ما بازنده هستیم، الکتریسیته یک اصل است، جاذبه یک اصل است، کاری ندارد که ما باور داریم یا نداریم، گلریزان تجلی این اصل است، تجلی یکی از دستورات دین به نام انفاق است. چیزی که میدهید، معادل آن را دریافت میکنید، جالب این است که در بعد معنوی بیشتر از آن را میگیرید. گلریزان یک آئین قدیمی و باستانی ایران است که در محلههای پهلوان نشین در زورخانهها مرسوم بوده است. گلریزان یعنی گل ریختن زندگی و امید در چله سخت و رنج زندگی افرادی که آسیب دیدهاند. جالب است بدانیم برای گلریزان لازم نیست که حتماً طرف مقابل ضعیف و فقیر باشد، یکی از نمادهای سنتی و باستانی ایران که حاصل گلریزان است، پل سیوسه پل است. در آن زمان شاهعباس از مردم استمداد کرد که پول بیاورند و این پل سیوسه پل را ساختند. گلریزان یکی از قوانین است مبتنی بر اصل و باید آن را انجام بدهیم و اگر قرار باشد که کنگره را آباد بکنیم، باید بر این اساس و این اصول و مبتنی بر این قانون عمل بکنیم. ممنون از وقتیکه به من دادید.
سلام دوستان دکتر شهرزاد هستم یک همسفر:
در رابطه با شهر وجودی خودمان، تأثیراتی که ما میتوانیم در این شهر وجودی داشته باشیم و آیتمهایی که در آنها تأثیر دارند، بهعنوانمثال به آموزش اشاره کردند، این آموزش هست که فرد میتواند روی شهر وجودی خودش تأثیرگذار باشد حالا چه در جهت ساخت، چه در جهت تخریب و نیز در آن مجموعه بزرگی که بهعنوان اجتماع زندگی میکند. چهبسا در آموزشهایی که الآن مریضهای ما در برنامههای کنگره دارند میبینند، نهتنها در رابطه با بیماری آنها تأثیرپذیر هستند، بلکه در رابطه با مسائل اجتماعی، خانوادگی، رفتاری و اخلاقیشان هم این تأثیرات را پذیرفتند و در جهت ساخت شهر وجودی خودشان، تلاش کردند. نکته دیگری هم که اشاره فرمودند به نظر من یکی از عوامل ساخت این شهر وجودی ما است، مسئله مالی میباشد. مسئله مالی هم بعد از آموزش میتواند یک عامل بسیار مهم باشد. چون اگر آموزش نباشد، مسئله مالی نمیتواند در جهت صحیح استفاده بشود و مثمر ثمر باشد در زندگی انسان و یک فاکتور مهم است که میتواند در جهت ارتقاء انسان چه فردی و چه اجتماعی و خانوادگی نقش خود را نشان بدهد.
سلام دوستان دکتر فریدون هستم یک همسفر:
همانطور که آقای دکتر اشاره کردند، وجود ما یک امانت است که در اختیار ما قرار گرفته است و مدل پرورش آن و کاری که ما با آن میکنیم، شایستگی ما را نشان میدهد، قطعاً در این زمینه هم آموزش خیلی نقش مهمی دارد. درواقع اصطلاح عربی آنکه رب و مربی و مربا هست از همین است، مربی که آموزش میدهد مربا را درست میکند و مربای شیرین نتیجه آموزش است. پس آن آموزشی میتواند مفید بهفایده باشد که نتیجه شیرین به بار آورده باشد و وقتی آن نتیجه شیرین هست که راه درست پی گرفتهشده باشد. خوشحال هستیم که در کنگره یک برنامه هدفدار هست که در هر سه جهت جسم و روان و جهانبینی دارد کار میکند و نتایج خوب آن را ما داریم میبینیم. در حوزه مسائل مالی هم هر کاری که بخواهیم انجام بدهیم در کنار اندیشه و تفکر و نیروی انسانی بسیار مهم است، به قول خودمانی، بیمایه فطیر است. پس بنابراین همانطور که ما برای ساختهشدن جسم خودمان هم نیاز به ماده داریم و سلولهای بدنمان برای اینکه ساخته بشوند و رشد صورت بگیرد نیاز به مواد اولیه است. برای هر ساختنی برای هر حرکتی نیاز به مسائل مادی هست. بحث کمکهای مالی اگر با عشق صورت بگیرد همانطور که آموزش با عشق توسط مربیان صورت میگیرد، کسانی هم که دارند این آموزش را میگیرند، ما هم به سهم خودمان این را باید با عشق انجام بدهیم، انشاءالله که ارزش خوبی هم به بار بیاورد. سپاسگزارم.
سلام دوستان دکتر شیوا هستم یک همسفر:
این هفته هم مثل همه هفتههای کنگره 60 نامگذاری خوبی دارد؛ هفته گلریزان، تمام مسائل کنگره 60 با دانایی جناب آقای مهندس قرار دادهشده بهطوریکه امروز کنگره 60 بهجایی رسیده که تعادلی را دارد که ما در هیچ انجیویی نمیتوانیم پیدا کنیم. همانطور که دوستان فرمودند، پایههایی که برای هر جامعه، هر انجویی میتوانیم تصور کنیم، پایههای مالی، نیروی انسانی و علم هست، یکی از پایههای مهم همان پایههای مالی هست و این بهوسیله مبالغی مثل گلریزان میتواند تأمین بشود. من فکر میکنم همه ما در دنیا در هر مسئلهای که برای ما پیش میآید باید سپاسگزاری را یاد بگیریم، یکی از مسائل مهم در کنگره 60 آموزش سپاسگزاری است. میدانیم که شکر نعمت نعمت را افزون و کفر نعمت، نعمت را از کف بیرون میکند؛ بنابراین ما در هر جامعهای که هستیم اگر بهصورت منفرد باشیم و کاری را انجام ندهیم بیشک کنار گذاشته میشویم خودمان آن حس درونیمان، حس قشنگی نمیتواند باشد. یکی از موارد مشارکت در گلریزان هست. ممنون از وقت مشارکت.
سلام دوستان دکتر مجید هستم مسافر:
تشکر از فرصت مشارکت، جملهای است معروف از جان اف کندی، هی نگویید آمریکا برای ما چه کرده، شما برای آمریکا چه کردهاید. در کتابی خواندم که اصل مطلب مال جبران خلیل جبران هست و جان اف کندی از او قرض گرفت. ما همه در ناخودآگاه خودمان دنبال یک مجموعه میگردیم مثل محک، انجمن سرطانیها و یکسری انجیوهایی که به کمک دولت میآید برای اینکه باری را از دوش دولت بردارند، ما میتوانیم به یک مجموعه موفق سری بزنیم و کمکی کنیم و برای خودمان یک نشاط روحی فراهم بیاوریم. آقای مهندس خودشان پیشکسوت بودند من دیدم، هفته پیش در گلریزان صد میلیون تومان هدیه دادند. من از جبران خلیل جبران این مطلب را قرض میگیرم که میگوید: کسی که از مال خود میدهد، چیز زیادی نمیدهد، آنکه از جان خود میدهد، چیزی میدهد. درهرصورت ما متشکر هستیم از جناب مهندس که هم از جان خودشان و هم از مال خودشان به بچههای کنگره به ایران عزیزمان بخشش داشتند و این مطمئناً از عمق نگاه ایشان است که داد و دهش را از خودشان شروع کردند. من میدانم که دو سه ماه قبل هم ایشان برای کنگره دانش اعتیاد، صد میلیون تومان داده بودند. به هر صورت این هفته، هفته عزیزی است، درب باز است، ما میتوانیم برای درمان حتی بیماریهای خودمان بهعنوان یک پزشک در مثلث درمان: جسم، روان و جهانبینی، در ضلع جهانبینی به خودمان یک مقدار اهمیت بدهیم پای خودمان در مجموعه دیگر هم بگذاریم. این مسئله گلریزان چیزی است که آدم خودش را در محک آزمایش قرار میدهد. متشکرم که به عرض بنده گوش دادید.
سلام دوستان پروانه هستم یک همسفر:
من ابتدا این هفته و جشن گلریزان را به خانواده بزرگ کنگره 60 تبریک عرض میکنم و انشاءالله همه اعضاء دستبهدست هم بدهند و جشن باشکوهی را برگزار کنند. جشن گلریزان سالی یکبار در کلیه شعب کنگره بهطور همزمان برگزار میشود، مسافران و همسفران هرکدام در جلسات خصوصی خودشان این جشن را برگزار میکنند و مبالغی را به حساب کنگره واریز میکنند. این مبالغ صرف خرید زمین، ساختمان شعب و احداث آکادمی میشود و کنگره را بهعنوان یک سازمان مردمنهاد ازلحاظ مالی استحکام میبخشد. کنگره 60 هیچگونه مبلغی را از بیرون دریافت نمیکند و کلیه اعضاء با آموزش و معرفتی که در کنگره به دست آوردهاند با میل و اراده خودشان این مبالغ را واریز میکنند. ممنون.
سلام دوستان دکتر جلیل هستم یک همسفر:
از دوران مدرسه به ما گفتهشده که علم بهتر است یا ثروت، بیشتر همه میگفتند علم بهتر است. میگفتند که یعنی ما به ثروت فکر نمیکنیم، درصورتیکه بدون ثروت و مال علمی به دست نمیآید. اگر یک آکادمی نباشد، یک مدرسه نباشد، یک دانشگاه نباشد، این علم را کجا میخواهد یاد بگیرد، برای یادگرفتن علم باید یک سرمایه باشد تا مکانی بنیان گزاری شود مردم جمع بشوند و علم را یاد بگیرند، برای اینکه کنگره 60 هم پابرجا بماند نیاز به سرمایه دارد همه میدانیم که از هیچ نهادی کمکی دریافت نمیکند و مبتنی هست بر کمکهای مردمی، یک درخت برای اینکه میوه بدهد کود میخواهد، آب میخواهد، میوههای کنگره 60 این رهاییها هستند که برای این رهاییها باید سرمایهگذاری شود و همه باید به نسبت وسع خودشان هرچه میتوانند کمک کنند. قدیمها برای برگزاری مراسم عروسی گلریزان برگزار میکردند و تمام هزینههای عروسی درمیآمد. برای پابرجایی کنگره هم باید تا آنجایی که میتوانیم کمک کنیم تا میوههای آن را ببینیم. متشکرم.
سلام دوستان دکتر مهدین هستم همسفر:
خواستم اول یک توضیحی عرض کنم، من اگر دیر به خدمت شما میرسم از کشیک میآیم و خیلی برایم مهم است از کشیکهای ثابتی که پنجشنبهها دارم معمولاً تا کشیک را تحویل بدهم یک چنددقیقهای دیر میرسم؛ بنابراین از همه جمع عذرخواهی میکنم.
در تمام متون چه پزشکی و چه غیرپزشکی از بحث ماده و پول بهعنوان اساس یک مجموعه یاد میشود و جالب اینجا است که از منبع درآمد آن ارگان بهعنوان عاملی یاد میشود که میتواند سایر آن اجزاء و زیرساختهای آن مجموعه را تحت تأثیر خودش قرار بدهد؛ که افرادی که وارد آن مجموعه میشوند یا زیرساختی که برای آن مجموعه میشود با چه کیفیتی باشد. کنگره که دارد بهعنوان یک انجیو کار میکند یکی از آیتمهایی که با هوشمندی تمام در نظر گرفتهشده بحث گلریزان است. قبل از اینکه این جلسه پیش بیاید داشتم فکر میکردم که این مجموعه از کجا منابع مالی خود را به این خوبی تأمین کرده و راهکاری که دارد هیچوقت به فکر خودم نرسیده بود بهعنوان کسی که سالها مدیریت کرده مجموعههای مختلفی را، تبریک میگویم به اعضاء به خاطر این راهکارشان.
سلام دوستان دکتر مسعود هستم یک مسافر:
از این که به من وقت مشارکت دادید خیلی متشکرم. یک سلول برای رشد نیاز به خیلی مواد دارد، یعنی آن هسته اصلی که تشکیل میشود نیاز به آهن دارد و فسفر برای مغز و خیلی چیزهای دیگر و نیز وقتیکه یک تفکری بنیان گذاشته میشود نیاز به این دارد که از جاهای دیگری به آن کمک بشود و اما بحث نحوه کمک گرفتن است، من بارها گفتم که آقای مهندس هیچوقت کمک از جایی دریافت نکردند و اعتقاد ایشان این بود که این پول ما را خراب میکند؛ ما را تبدیل به گاوی میکند که نان گدایی میخورد و دیگر زمین شخم نمیزند. ما بهتر است که بگذاریم نمنم مثل باران بیاید و ما سبز بشویم نه مثل سیلاب و پولهای بزرگ و نه بعدازآن خشکسالی و اینکه دست به دامن اینوآن بشویم؛ اما نکته مهمتر این است؛ فرض کنید این پول یا امکانات تهیه میشود، از هر راهی، از راه درستی که در کنگره 60 گذاشتند و یا از راه غلط که دیگران ممکن است از مراجعین آنها، از دولت، از اینطرف و آنطرف دریافت کنند، بحث بر سر نحوه خرج کردن و مصرف کردن آن است. کره اگر خیلی پیشرفت کرد ازنظر صنعتی، یکی از رازهای آن این بود که وقتی اولین کارخانههایش را که گذاشت هرچه سود میکرد میگذاشت برای تحقیقات میگفت میخواهم ببینم چطور باید بهترش کرد و هنوز هم اینها این کار را دارند انجام میدهند. الآن یکی از کارهای خیلی قشنگی که در کنگره 60 دارد انجام میشود، ایشان نیامدند مثل انجویوهای دیگر در یک کشور دیگر یک کاخی بزنند و اینها، انشاءالله که آنها این کار را نکردند؛ اما در کنگره 60 همهچیز شفاف و مشخص است. در کنگره دانش اعتیاد سهم کنگره 60 شاید بیش از دانشگاهها است؛ یعنی آنها اینقدر هزینه نمیکنند که کنگره 60 به نام یک حامی علم اعتیاد میرود حالا صد میلیون تومان، دویست میلیون تومان یا جوایز خوبی میگذارد. من تابلویی را سفارش داده بودم برای سپاسگزاری که متأسفانه نرسید به این هفته انشاءالله هفته آینده تقدیم میکنم. من به سهم خودم یک دنیا ممنون هستم من دارم الآن روی نقشهبرداری مغز کار میکنم، هم کار سخت است و هم هزینه بیش از آن چیزی است که فکر میکردم ولی آقای مهندس بهراحتی برای کار تحقیقاتی هزینه میکنند. هزینههایی که در اینجا میشود برای توسعه انسانی، مکانی و همهچیزی است که بتواند در آینده این دانهای که کاشته شده است را بارورتر از این بکند. بحث گلریزان هم مربوط به فرهنگ باستانی ما است؛ وقتی کسی گرفتاری پیدا میکرد مردم میرفتند در زورخانه گلریزان میکردند بدون آنکه مردم بدانند چه مبلغی پرداخت کرده فقط همه مشارکت میکردند، یا همانطوری که فرمودند، در عروسیها و عزاداریها این گلریزان انجام میشد؛ یعنی کمکی که همه به هم دیگر میکنند؛ آن جمله معروف که یکی برای همه، همه برای یکی، ما کمک میکنیم به همدیگر به خاطر اینکه در آینده زمانهایی که ما دیگر نیستیم ولی نوادههای ما هستند، یک بنیانی گذاشتهشده باشد و با گلریزان بتواند بارورتر بشود و روزی جواب نسلهای آینده را بدهد و من ایمان دارم که خواهد داد چون بههرحال سالی که نکو است از بهارش پیدا است. من امیدوارم که روزبهروز این درخت تناورتر و قویتر بشود و ما بر مبنای فرهنگ اصیل خودمان بتوانیم این خدمات را همینطوری ادامه بدهیم. از اینکه وقت مشارکت دادید خیلی متشکرم.
سلام دوستان دکتر نسیم هستم یک همسفر:
در بحث گلریزان یا تأمین منابع مادی، دوست داشتم که نظریهای را از آقای آبراهام مادلو بگویم؛ ایشان یک سری نیازهایی را در هرم سلسلهمراتب نیازهای مادلو مطرح میکنند که بیشترین حجم هرم را نیازهای فیزیولوژیک تشکیل میدهد، یعنی آب، غذا و مسکن؛ و بعد نیازهای روحی و در مرحله بعد نیاز به خود شکوفایی که در قسمت نیازهای فیزیولوژیک نیازمند بودجه مالی است که برای تهیه غذا و مسکن نیاز به منابع مالی داریم. آقای مادلو میگویند که ما برای اینکه به نهایت پتانسیل فردی و خود شکوفایی خودمان برسیم باید آن نیازهای فیزیولوژیک خودمان را که مستلزم منابع مادی است را تأمین کنیم؛ یعنی یک فرد برای اینکه بتواند خوشحال باشد و به استعدادهای خودش پی ببرد باید نیازهای فیزیولوژیک او در مرحله اول کاملاً تأمین باشد که فرد در مراحل بعدی نیازهای روحی که شامل احساس تعلق، خواسته، علاقه و در مرحله آخر نیاز به خودشکوفایی است را برآورده کند؛ که آقای مادلو میگویند که یک درصد افراد جامعه به این نیاز به خودشکوفایی میرسند که نیاز کنند باید رشد کنند. ممنون.
سلام دوستان دکتر مهران هستم یک همسفر:
ممنون از وقت مشارکت. همین الآن یکی از بزرگترین گروههایی که درواقع در کار درمان اعتیاد هستند و بینالمللی هستند، همین الآن در کشور خودمان بودجهشان توسط سازمان بهداشت جهانی و یک سری از ارگانهای حمایتی تأمین میشود و الآن که این مشکل FATF و نقلوانتقال پول پیشآمده این گروهها به مشکل برخوردند و تمام منابع مالی اینها از بیرون میآید و رؤسای این گروهها در ایران در حال رایزنی هستند که بتوانند این منابع مالی را تأمین کنند و درایت کنگره را ببینید که چقدر خوب این سیستم طراحی شده است و کاملاً مثل چرخدندههای کوچکی میمانند که کنار هم قرار میگیرند حرکت میکنند و یک چرخدنده بزرگ که کنگره 60 است را به حرکت درمیآورند و این طراحی خیلی خوب آقای مهندس است که این کار را انجام دادند. خیلی دوست دارم که این پیام را در این هفته برای خودمان داشته باشیم که ما همچنان بعد از گذشت چندین سال از راهاندازی کلینیکهایمان وابسته هستیم به دولت، وابسته هستیم به دارو و اگر یک روز این شیر قطع بشود تمام سیستم ما از بین میرود و ما این را از همین ابتدا بهقولمعروف قرار بدهیم در ذهن خودمان که نیاز نیست کشف و کشوف خاصی بکنیم، نیاز نیست که حرکت خاصی بکنیم ما فقط الگوبرداری کنیم از کنگره 60 و در کلینیک خودمان اجرا کنیم اگر ما به این بحث لژیون ارزش بدهیم و کلینیک حمایت بکند، آقای مهندس هیچوقت منابع گلریزان کلینیکها را نپذیرفتند، میدانم که سال پیش اینطور بود حالا امسال را خبر ندارم و همان منابع هست که به نظر من میتواند کمک کند کلینیکها را، شما اگر سود نهایی کلینیکها را حساب کنید و در دوازده ماه سال ضرب کنید، شاید خیلی بیشتر از این پول را در گلریزان کلینیک خودتان جمعآوری بکنید، با کار و تلاش بیشازحد، با حمایت راهنما و من خیلی دوست دارم که این را الگو قرار بدهیم برای کلینیکهای خودمان که ما از این وابستگی شدید به دولت برای درمان و سیستم و چرخاندن خودمان خارج بشویم. خیلی ممنون که به صحبتهای من گوش کردید.
جناب مهندس
سلام دوستان حسین هستم مسافر:
از منصور عزیز متشکریم، کاملاً مطالعه کرده بودند، بررسی کرده بودند خیلی فشرده صحبت کردند و خیلی خوب بود. اینجا باید مطالب خیلی زیادی را در اشل زمانی کوتاه مطرح بکنیم.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد، آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد، گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است، طلب از گمشدگان لب دریا میکرد. در مرحله اول، جامعه معتادین را خیلی ضعیف و حقیر و کوچک میشمارند درصورتیکه اصلاً اینطور نیست. یک درصد مصرفکنندگان مواد مخدر بیخانمانها هستند و اگر از اینها هم سؤال کنید، یا مهندس هستند یا کسبه هستند یا راننده کامیون بودند، یا دکتر هستند، تحصیلکردهاند یا بازرگان بودند یا تاجر بودند از آن جوانها بگذرید که چند تا شیشهای و حشیشی هم هست، گل و اینها ولی اکثراً استخواندار هستند. من بارها میگفتم؛ باور نمیکنید که بیشترین پول در جامعه معتادین است، بیشترین علم در جامعه معتادین است، بیشترین قدرت در جامعه معتادین است شما همین کارتنخوابهایش را دیدهاید، آنهایی را ندیدهاید که بارها گفتم؛ در پنت هاوس و طبقات بالای برجها مینشینند پای منقل، تریاک سناتوری میکشند و با پیژامه هم آنجا معامله میکنند خروارها برنج، زمین، آهن، این است جامعه مصرفکنندگان مواد مخدر، ولی ما خیلی نگاه ضعیفی داشتیم این یک مسئله است. مسئله بعدی؛ روشی است که ما در کنگره عمل کردیم، روش به درمان رسیده است، یعنی روش صحیح درمان اعتیاد کشف شد توسط کنگره 60، چون روی آن تعریفی که ما از اعتیاد و درمان اعتیاد میکنیم با تمام تعاریف دنیا متفاوت است. ما میگوییم که مصرفکننده هروئین وقتی درمان شد اگر شب در انبار هروئین بخوابد باید خوابش ببرد، راحت بخوابد. ولی تمام کتابها و مطالعات شما میگوید که نه؛ باید فاصله بگیرد آنجا نگاه نکند، سوپرمارکتی که پاکت زغال هست نرود، شرطی شده است، قضیه پائولوف را مطرح میکند و ... جدا بشود و با دوستهای قدیم نرو، نه بگو، برای اولین بار نه بگو؛ نه اینها نیست داستان یکچیز دیگر است؛ داستان این است که کاملاً فیزیولوژی بههمریخته است، کاملاً مواد شبه افیونی بدن تولید نمیشود. در یک جهنمی قرار دارد. آن روش درمان صحیح پیدا شد. از من بپرسید درمان طولش چقدر است من میگویم طولش حداقل ده ماه است ولی از هرکسی بپرسی یکچیز دیگر میگوید. میگوید معلوم نیست، بستگی دارد، به موادش بستگی دارد، به سن آن بستگی دارد! به هیچچیز بستگی ندارد مثل این است که بگویی زمان حاملگی چقدر است؟ بگوید بستگی دارد چندساله باشد! بابا زمان حاملگی یکی است. زمان تخمکگذاری یکی است، بگوید نه حالا چند سالش باشد! چطوری باشد، جوان باشد، پیر باشد، بابا اینها همه یکی است. سیستم فیزیولوژی و تکثیر سلولی و ترمیم سلولی تقریباً در همه، یکچیز یکسانی است.
در مرحله بعد که شروع به کار شد ما روی انسانها حساب کردیم به انسانها اعتماد میکنیم و اعتماد کردیم و حساب کردیم. ما به بچههایی که کمک راهنما بودند افراد زیادی به آنها دادیم گفتیم آقا شما بشوید راهنمای اینها، البته آموزشدیده بودند، گفتیم نترسید بروید جلو، روی مسائل مالی هم همینطور؛ بارها گفتم الآن بیستودو سال است که از سال 76 که شروع کردیم، هفتادوهشت که کنگره دایر شد، در این بیست سال ما یک روز دچار بیپولی نشدیم، یک روز نشد که بانک زنگ بزند به ما بگوید آقا چک شما کم دارد یا چک شما پول ندارد، اصلاً نشد که ما یک چکی بکشیم مدتدار؛ اصلاً جنس نسیه در کنگره ممنوع است، جنس قسطی در کنگره ممنوع است. همیشه ازنظر مالی محکم و قوی بودیم. الآن درآنواحد شاید شش، هفت جا دارند ساختمان میسازند برای کنگره 60 در زمینهای پانصد متری، در زمینهای هزار متری، در زمینهای دو هزار متری، از ارس گرفته تا خلیجفارس؛ شعب مختلف در مکانهای مختلف. در همین مسئله گلریزان در شعبه آکادمی یک زیرزمین هست ازاینجا کوچکتر است، اینجا خیلی بزرگ است، صدوبیست متر مساحت آن است، در هفته گلریزان، بروید اینستاگرام کنگره ببینید حتماً آن را پیدا کنید و حتماً عضو شوید، حتماً بروید مناظر و تصاویر کنگره را ببینید که همهجا به مفهوم واقعی جشن است، در گروه همسفران همه خانم هستند، همه دف دارند، سهتار دارند، تار دارند، تنبور دارند، در گروه آقایان هم همینطور همه جور ارکستر و شادی و شعف، در روز دوشنبه گذشته من در آکادمی در سالنی که صد و سی متر جای آن است من چقدر پول جمع کردم برای گلریزان؟ هشتصد و سیوچهار میلیون تومان؛ روز بعد آن، سهشنبه صبح با خانمهای مسافر، خانمهای مصرفکننده، چقدر من پول جمع کردم برای گلریزان، چهارصد و چهارده میلیون تومان، اینها همه نقد پرداخت شده؛ همان روز سهشنبه بعدازظهر آن گروه خانواده، خواهرها، مادرها، اعضاء خانواده کنگره 60 چقدر پول جمع کردند؟ چهارصد و بیستوچهار میلیون تومان؛ دیروز هم گروه آقایان همسفر در همان شعبه آکادمی، پدرها، آنها کمی کمتر دادند چون خانمهای آنها پرداخت کرده بودند و بچههایشان میدهند، نزدیک صد میلیون تومان پرداخت کردند؛ یعنی یک شعبه آکادمی، ما در گلریزان یک میلیارد و هفتصد میلیون تومان جمعآوری کردیم. حالا تمام شعب را نگاه کنید کنگره، شصت شعبه دارد آن شعبه ضعیف اش، دیگر دویست میلیون، سیصد میلیون، چهارصد میلیون، خیلی طبیعی پرداخت کردند. چون یکی جامعه آنها قوی است و یکی اینکه، فهمیدهاند که پول آنها هدر نمیرود و واقعاً دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند را با پوست و گوشت و استخوان خودشان درک کردهاند؛ که بگو هرکس در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش نپرسید که ابوالخیر بود، واقعاً کنگره همینطور است؛ میآید درمانش میکند، از او پول نمیخواهد. داوطلبانه میتواند پول بدهد ولی کسی نمیگوید آقا پول بده، خوب داروی خود را باید بگیرد و پول دارو را بدهد ولی آنجا کسی از او پول نمیخواهد. نه میپرسند، دین تو چیست، مذهب تو چیست، چهکاره هستی، شغل تو چیست، اینها را اصلاً چیزی نمیپرسند و آنجا به درمان میرسد. همه آنهم مال شعبه خودشان است، پولهایی که در شهرکرد جمعآوری میشود، مال شهرکرد است، پولهایی تهران مال تهران است، مال قم مال قم است. در حساب کنگره میماند، برای خودشان که ساختمان بگیرند، زمین بگیرند چه و چه بگیرند، اموال کنگره هم من بارها گفتم مال من نیست، مال اعضاء هیئتمدیره نیست، همه طبق قوانین وقف است، مثل وقف میماند، عامالمنفعه است و دارد بسیار شدید تکثیر میشود و کار میکند.
تنها راهی که میتوانند کلینیکها نجات پیدا کنند و به مرحله خوبی برسند باید الگوی کوچکی از کنگره 60 بشوند. اگر الگو نمیشوند باید بروند روی روش درمان D.S.T؛ دارید میبینید دیگر خودتان، دوست دارید در آن مسائل قدیم خودتان اصرار بورزید، بورزید، خود دانید. اینها دارند به درمان میرسند عاشق چشم و ابروی من نیستند چون جواب گرفتند به نتیجه رسیدهاند. در کلینیکها هم باید حتماً از این قوانین پیروی کنند اگر میخواهند موفق بشوند. الآن دکتر احمد اراک هستند با بچه خودشان آمدهاند، خانم دکتر نوشین با مریضهای خودشان از قزوین آمدهاند، اینها کی حرکت کردهاند که الآن اینجا هستند؟ ساعت چهار صبح، پنج صبح، شش صبح، دوازده شب، یکشب حرکت کردهاند الآن اینجا هستند. کدام پزشک میآید دست مریض خود را بگیرد او را ببرد یک شهر دیگری، او را معرفی کند و باز برگردد و هیچی هم پول نگیرد؟! حالا یک نفر پنجاه میلیون پول گرفته، بیست میلیون پول گرفته، ده میلیون پول گرفته؛ کجا این کار را میکند؟ که دست مریض خود را بگیرد به خاطر مریض خود که به رهایی رسیده است از اراک بلند شود بیاید اینجا، یا از قزوین بیاید اینجا، یا از اصفهان بیاید اینجا، پس یک بیداری، یک عشق، یک شور و شعفی شده و هر چیزی که بار معنوی داشته باشد قطعاً بار مادی با خودش میآورد امکان ندارد چیزی، کاری شما انجام بدهید بار مادی داشته باشد، بار معنوی با خودش نیاورد، قطعاً میآورد. اولین کسی هم که هر کاری انجام میدهد خود من هستم، من نمیگویم سیگار نکشد و خودم سیگار بکشم، عرق نخورد و خودم عرق بخورم، مواد نکشد، خودم مواد بکشم، تو هر کاری به آنها گفتم خودم اول انجام دادم، در مسئله لژیون مالی هم همینطور است، من به آنها گفتم که امسال به لژیون مالی، بچههایی که شش میلیون تومان بدهند، عضو سردار میشوند، منابع مالی را تأمین میکند برای کنگره، الآن میبینم هر شعبهای سی تا چهلتا عضو لژیون سردار دارد. پارسال گفتم آنهایی که بالای پنجاه میلیون تومان بدهند عنوان دونور را میگیرند یعنی بخشنده؛ این عنوان را کنگره به آنها میدهد، الآن میبینیم امسال بعضی شعب، هفتتا شش تا پنجتا چهارتا، سه تا دو تا عضو دونور را دارند بالای پنجاه میلیون تومان میدهند. افرادی داریم در کنگره سیصد میلیون، سیصد و پنجاه میلیون پرداخت کردهاند، قبلاً مصرفکننده بودند، افرادی داریم که زمین دادند، زمینهای هزارمتری، پانصدمتری، در شهرکرد، در ... واگذار کردند به کنگره 60 و همهچیز آن مشخص و روشن و شفاف است هیچچیزی پنهان نیست. خود من شخصاً در کمکهای درمانی که در طول سال میکنم در لژیون مالی من صد میلیون تومان خودم پرداخت کردم، این را میگویم نه اینکه خودم را مطرح بکنم میخواهم بگویم یعنی من خود هم این کار را میکنم یعنی الگو باشم، وقتی بچهها ببینند من دارم پرداخت میکنم آنها نیز پرداخت میکنند. به آنها روز چهارشنبه گفتم؛ گفتم خیال نکنید مال شما را دزدیدهام یا پول شما را دزدیدهام نه؛ من قبل از درمان خودم کارخانه داشتم، شرکت داشتم، همه رفت، دود هوا شد. ولی باز این کار را کردم، گفتم همانطوری که من توانستم مدیریت بکنم کنگره 60 را که از نقطه صفر حرکت کند به این وضعیت و موقعیت امروزی برسد هم ازنظر حیثیتی، هم مادی هم معنوی هم همه جهت؛ پس این توان را دارم که زندگی شخصی خود را بالانس کنم؛ من نویسنده خوبی هستم، کتابهای من مدام چاپ میشود و دارم، گفتم اگر شما تمام لباسهای مرا بگیرید و من با یک پیژامه باشم هیچی نداشته باشم باز ظرف چهار سال، پنج سال باز میتوانم به آن مرحله برسم که یا کارخانه بزنم یا شرکت بزنم یا تشکیلاتی را دایر کنم. اینها را گفتم که خیال نکنید من سوءاستفاده کردم از کنگره، سوءاستفاده از فلان جا کردم؛ نه و این را فهمیدم که انسان، یک زمانی وقتیکه میبخشد خداوند هم به او میدهد. این برای من خیلی ثابتشده است یعنی ما تا ندهیم دریافت نمیکنیم. خداوند میگوید وقتی تو به بنده دیگری رحم نمیکنی من چطوری به تو رحم کنم؟ وقتی تو هیچی نمیبخشی من چطور به تو ببخشم؟ ممکن است شما پول دارید سرمایه دارید، خیلی چیزها دارید ولی مال شما نیست، شما اجازه خرج کردن آن را ندارید پول مال کسی است که اجازه خرج کردن آن را داشته باشد. اگر شما اجازه خرج کردن پول خود را نداشته باشید که پول مال شما نیست. من بچههایی در کنگره سراغ دارم که تابستان رفته، طرف قزوین، آلبالو چیده، گردو چیده، سیزده میلیون تومان جمع کرده، ده میلیون تومان آن را داده به کنگره 60 که او را دعوا کردم که چرا این کار را کردی که گفت نه مهندس من پسانداز خود را کردهام، این برای کنگره 60 بود. پسانداز کردن برای بچههای کنگره 60 از دروس آنها است؛ گفت که من پنجاه میلیون تومان پسانداز کردهام ولی این کار را کرده. خانمی که دعوایش کردم که جزء لژیون سردار نشود، رفته طلاهای خود را فروخته، پنجاه میلیون تومان داده که دونور بشود. گرفتن طلا در کنگره 60 ممنوع است، گفتم هیچکس حق ندارد انگشتر و طلای خود را بدهد، این کارها را میکردند که من ممنوع کردم گفتم نه و گفتم کسانی بدهند که توانایی آن را دارند، میگویند که نه ما زندگی خود را یافتهایم، حیات دوباره پیدا کردهایم و با دلوجان این کار را میکنند.
پس ما باید داخل کلینیکها این کار را رسم بکنیم، قضیه دو تا است یکی آمدن است و یکی نگهداشتن او است، یکی کاری کنیم که یک نفر با پای خودش بیاید به کلینیک وقتی وارد کلینیک شد یک سیستمی باشد که او را نگه دارد؛ یکی میآید کنگره یکی باید او را نگه دارد یکی میرود تئاتر یکی باید او را روی صندلی بنشاند، او را نگه دارد. خوب اگر آمدند به کلینیک باید یک سیستمی باشد که اینها را نگه دارد، ما ممکن است در ماه گذشته به شما ده نفر دادیم، دوازده نفر دادیم، هشت نفر دادیم، پنج نفر دادیم معمولاً همینقدر، بیشتر که نمیشود که خوب اینها را باید نگه دارید؛ نگهداشتن آنها مهم است و بعد برای کلینیکها آنهایی که سفر دوم هستند به درمان رسیدهاند برای شما سرمایهاند، آنها سرمایههای اجتماعیاند؛ اگر چهار نفر سفر دوم باشند، سه سال، چهار سال پاکی باشند در کلینیک باشند چایی بدهند، خدمت کنند، مبصر باشند، چه باشند، اینها سرمایهاند، اینها الگو هستند، اینها میتوانند بقیه را نگهدارند، اینها میتوانند تازه واردین بیایند با آنها صحبت بکنند. الآن ما با دکتر احمد از اراک صحبت میکردیم میگفت که دیگر من جا ندارم، لژیون من هفتاد نفر است گفتم شما شدید یک مینی کنگره، گفت من فکر میکنم که چند سال دیگر کلینیک من بشود جزئی از لژیون یعنی بیاید لژیون جای کلینیک مرا بگیرد، ایرادی ندارد. اگر آنطور کنیم آره، گفتم کلینیکها هم حتماً گلریزان کنند آنهایی که لژیون دارند و باز گلریزان میکنید یکسری از منابع آن را اختصاص بدهید به کارمندان خودتان، من آن دفعه گفتم که بیست درصد آن را بدهید به راهنمایتان تا تشویق کند چون کمک شما است این کار را انجام بدهد، سی درصد آن را هم بدهید به بقیه کارمندان خود مثلاً تشویق کنید، بدهید، وقتی بدهید، آن نیروها، آن راهنما، آن کارمندان، آموزش میدهند، تشویق میکنند، دلیل پرداخت را به اینها یاد میدهند که شما چرا باید به کلینیک کمک کنید. در کنگره 60 پارسال شانزده میلیون و هشتصد هزار تومان پول درمان هر نفر بود با این دلار که رفت بالا قیمتها تغییر کرد فکر کنم بالای بیست میلیون تومان، سی میلیون تومان یک نفر به درمان میرسد؛ درست است که کنگره 60 رایگان است ولی هزینه آن را چه کسی میدهد، افراد دیگر میدهند، هزینه آن صندلی را چه کسی میدهد، آن کسی میدهد که پنجاه میلیون تومان داده، هزینه را آنکسی میدهد که شش میلیون تومان داده هزینه را آنکسی میدهد که زمین داده است هزینه را آن راهنمایی میدهد که دارد مجانی کار میکند و پول ایاب و ذهاب را خودش میدهد؛ هزینه را آنکسی میدهد که از این شهر میرود به آن شهر مجانی درمان میکند او دارد هزینه آن را میدهد این را باید به رهجو یاد بدهد نگوید آمدید کلینیک چهارتا شربت خوردید، صد تومان پول دادید هنر کردید. در همان کلینیک هم درمان او خیلی بالا است، من هشت سال پیش یک مشکلی برایم پیش آمد، چهارده روز بیمارستان خوابیدم بالای سی میلیون تومان پول دادم، برای چهارده روز؛ خوب اینکه دارد مرتب میآید به کلینیک هزینه درمان او بالای بیست میلیون تومان، سی میلیون تومان است نه ماهی صد هزار تومان، این را وقتی به شاگرد میگوید، شاگرد یاد میگیرد و او دلش میخواهد که این کلینیک پابرجا باشد این کلینیک چراغش روشن باشد چون کلینیکها ازنظر مالی بسیار شکننده و بسیار ضعیف هستند پولی نمیگیرند هر مریضی یک ماه بیاید بیرون بخواهد سیصد و پنجاه تومان، دویست تومان، بگیرند اصلاً هزینه درنمیآید با این کرایه، کرایه محل پنج، شش میلیون تومان است بعد کارمندانش بیمه دارند مالیات دارند، مسئول فنی دارند، منشی دارند، کلی هزینه دارند، اینها را چه کسی باید بدهد، این هست که ما باید این را در کلینیکها رایج بکنیم کلینیکها هم برای خودشان باشند، از این کارها بکنند تقویت بشوند ولی توصیه من به کلینیکها این هست که سعی کنند حتماً لژیونهای خود را قوی کنند محکم کنند و کاری کنند که آنهایی که به درمان میرسند در کلینیکها بمانند.
امروز هم هفته لژیون مالی هست، هرسال هم در کنگره 60 در لژیون پزشکان هم این کار را میکردم ولی من خودم قبلاً نمیخواهم که فشاری به آقایان پزشکان بیاورم چون درآمد آنها اینقدر بالا نیست بهسختی درمیآید به نظر من، حال نمیدانم که در لژیون پزشکان گلریزان را انجام بدهم یا ندهم ببینم که آقایان نظرشان چی هست، مثلاینکه شروعشده است که بسیار خوب خوشحال هستم که بههرحال همه ما در این کار مشترک بشویم و شراکت بکنیم البته کل درآمدی که امسال لژیون مالی جمعآوری کند من همه را قطعاً اعلام خواهم کرد همیشه اعلام میکنم که چقدر پول گرفتیم چقدر الآن داریم، چقدر موجودی نقدیمان است چه ساختمانی خریدیم چکار کردیم همه را ریز اعلام میکنیم. این نیست که بگوییم که الآن ما پول نداریم، کم داریم نه وضع مالی ما بسیار خوب هست بارها و بارها و بارها گفتم که دانشگاه هاروارد بیستوهفت میلیارد دلار پشتوانه مالیاش است، بیستوهفت میلیارد دلار، یک کلینیک اگر پشتوانه مالی نداشته باشد، صد میلیون تومان، دویست میلیون تومان پول نقد حداقل در حساب خودش نباشد اصلاً باید درب آن کلینیک را گل گرفت، معذرت میخواهم، اگر یک انجیو پول نداشته باشد، وضعیت مالیاش قوی نباشد خوب نباشد در حساب مالیاش پشتوانه نباشد به درد هیچی آن انجیو نمیخورد. ما آمار و ارقام خودمان را میگوییم یکی هم بیاید بگوید یک قرون بده میگوییم نه نمیدهیم خیال نکن که ما پول داریم به هرکس که بگوید میدهیم؛ اما در کارهای دیگر، کمک به انجیوهای دیگر، کارهای علمی دیگر با کمال میل کار میکنیم و خیلی هم خوشحال هستیم به انجیوهای دیگر به کارهای دیگر کمک کنیم. پارسال به کنگره دانش اعتیاد دویست میلیون تومان کمک کردیم، جایزه و بقیه کارها، امسال هم گفتم اگر اینطوری باشد دیگر به شما کمک نمیکنیم باید یک خوردهای جدیتر باشید.
امروز ده نفر رهایی داریم:
نام کلینیک: حامی اراک، نام پزشک: آقای دکتر احمد، نام راهنما: آقای مسعود، نام راهنمای همسفر: محبوبه، نام مسافر: آقای رضا، نام همسفر: خانم اعظم
مسافر: رضا، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، مدت سفر: 10 ماه و 6 روز، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
نام کلینیک: ایرانزمین، نام پزشک: آقای دکتر فریدون، نام راهنما: آقای حسین، نام مسافر: آقای علی و بهنام
مسافر: بهنام، آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیشه، اوتی، مدت سفر: 10 ماه و 3 روز، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
مسافر: امیرحسین، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
نام کلینیک: ندای سلامت، نام پزشک: آقای دکتر جلیل، نام راهنما: آقای عباس، نام مسافر: آقای بهزاد و مراد،
مسافر: بهزاد، آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیره، تریاک، مدت سفر: 12 ماه، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
مسافر: مراد، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، مدت سفر: 13 ماه، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
نام کلینیک: ماکان شهریار، نام پزشک: خانم دکتر مهین، نام راهنما: آقای مصطفی، نام مسافر: آقای صارم
مسافر: صارم، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک، تخریب: 10 سال، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
نام کلینیک: ساحل قزوین، نام پزشک: خانم دکتر نوشین، نام روانشناس: خانم مینا، نام راهنما: آقای موسی، نام مسافر: جعفر، رحمان، حمید، احمد
مسافر: جعفر، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک و شیره، مدت سفر: 10 ماه، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT ورزش: شنا، فوتبال
مسافر: حمید، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک و شیره، مدت سفر: 10 ماه، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT ورزش: شنا
مسافر: عادل، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک و شیره، مدت سفر: 10 ماه روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT ورزش: پیاده روی
مسافر: رحمان، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک و شیره، مدت سفر: 10 ماه، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT
نام کلینیک: روشنگر، نام پزشک: آقای دکتر یوسف، نام راهنما: آقای حسین، نام مسافر: محمدرضا
مسافر: محمدرضا، آخرین آنتی ایکس مصرفی: تریاک و شیره، تخریب: بیش از 28 سال، مدت سفر: 14 ماه، روش درمان D.S.T، داروی درمان: شربت OT ورزش: پیادهروی
مبلغ دریافتیهای گلریزان: سیوسه میلیون و دویست هزار تومان
تهیه: مسافر علی
تایپ: همسفر الهام
تنظیم: مسافر سعید
- تعداد بازدید از این مطلب :
3510