English Version
This Site Is Available In English

قدرت اختیار، راه تغییر صفات را می‌گشاید

قدرت اختیار، راه تغییر صفات را می‌گشاید

سیزدهمین جلسه از دوره هشتاد و سوم کارگاه‌های آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد، با استادی مسافر ابوالفضل، نگهبانیِ مسافر رضا و دبیریِ مسافر مجید با دستور جلسه «وادی دهم: صفت گذشته در انسان؛ صادق نیست، چون جاری است» روز چهارشنبه 12 آذرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.


خلاصه سخنان استاد
سلام دوستان ابوالفضل هستم یک مسافر. از راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم. وادی دهم می‌گوید: «صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.» آفرینش بر پایه چرخش، گردش، حرکت و تغییر استوار شده است. خداوند به انسان قدرت اختیار داده تا بتواند انتخاب کند و مسیر زندگی خود را رقم بزند.
این وادی بیان می‌کند که صفتی که در گذشته داشته‌ام خواه خوب، خواه بد لزوماً تا پایان عمر همراه من نخواهد ماند. صفات دوران اعتیاد، مانند دروغگویی، غیبت، بدبینی و ناامیدی، محکوم به ماندگاری نیستند. با آمدن به کنگره، آموزش دیدن و کار کردن بر روی جهان‌بینی، می‌توانیم این صفات منفی را با صفات نیکویی مانند عشق، محبت و معرفت جایگزین کنیم. این حرکت است که امکان دگرگونی را فراهم می‌سازد.
وادی دهم به منِ مصرف‌کننده، «امید» می‌بخشد. به من می‌گوید که می‌توانم تغییر کنم. اگر در دوران اعتیاد، حال بد و زندگی نابسامانی داشته‌ام، با درست سفر کردن و کسب آموزش در کنگره، می‌توانم به تدریج آن شرایط را دگرگون سازم. خروج از قعر تاریکی و حرکت به سوی نور، از طریق تزکیه و پالایش ممکن می‌شود.
نخستین گام تزکیه، تفکر سالم است. چرخه تزکیه در کتاب «عشق» توسط آقای مهندس به روشنی ترسیم شده است: تفکر سالم، ایمان سالم را به دنبال دارد؛ ایمان سالم، عمل سالم را به دنبال دارد؛ عمل سالم، حس سالم پدید می‌آورد؛ و حس سالم، به عشق سالم منتهی می‌شود. عشق سالم و واقعی، هیچ‌گاه به نفرت بدل نمی‌گردد.
این وادی هشدار مهمی نیز می‌دهد: اگر صفت خوبی کسب کردم یا به جایگاهی ارزشمند رسیدم، نباید گمان کنم که این موهبت همیشگی است. اگر سستی کنم، ممکن است آن صفت یا جایگاه را از دست بدهم و حتی بار دیگر به مصرف‌کننده تبدیل شوم. برای جلوگیری از این سقوط، باید همواره در حرکت به سوی «روشنایی» باشم.
من باید بیاموزم که به چه چیزهایی فکر کنم و به چه چیزهایی فکر نکنم. اگر همواره زشتی‌ها و بدی‌ها را می‌بینم، ریشه در نحوه تفکر خودم دارد. اگر در دیگران فقط نقص می‌بینم، مشکل از دیدگاه من است که تنها بر جنبه‌های منفی متمرکز شده است.
جلسه قبل، در حین بارندگی با موتور به کنگره می‌آمدم. جاده لغزنده بود و موتور سُر خورد و زمین خوردم. اگر این اتفاق پیش از درمان و ورودم به کنگره رخ می‌داد، قطعاً به زمین و زمان ناسزا می‌گفتم، عصبانی می‌شدم و حالم بسیار بد می‌شد. اما به برکت آموزش‌های کنگره، واکنشم کاملاً متفاوت بود: عصبانی نشدم، ناسزا نگفتم. خودم را جمع‌وجور کردم، سوار موتور شدم، به خانه رفتم، لباس عوض کردم و دوباره به کنگره بازگشتم.
نباید اینطور باشد که وقتی چنین اتفاقی برایم می‌افتد، شاکی باشم که چرا باران آمد و من زمین خوردم؟ همین که من آسیبی ندیدم خدا را شکر می‌کنم و باید شاکر این باشم که باران آمده و رحمت الهی شامل حال ما گردیده است. من باید گیرنده‌های خود را تغییر دهم. اگر گیرنده‌هایم عوض شود، دریافت‌هایم نیز متفاوت خواهد شد و در نتیجه «حسم» تغییرمی‌کند. این همان تحولی است که کنگره در من ابوالفضل، ایجاد کرده است.
کسی که تفکرش سالم شود، ایمانش نیز سالم می‌گردد و به آرامش می‌رسد. همان‌گونه که آقا میلاد همواره در لژیون می‌گویند: «همین که در طول زندگی و سفرمان، گره و بندی برای خود ایجاد نکنیم، برنده‌ایم.»

امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را ادا کنم. از اینکه به صحبت‌هایم گوش دادید، صمیمانه سپاسگزارم.

تایپ و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .