با آموزش تغییرات کم کم در من بوجود آمد

اولین جلسه از دوره هفتم کارگاهای آموزشی خصوصی مسافران نمایندگی آبیک با استادی راهنمای محترم مسافر بهروز، نگهبانی مسافر مسیح و دبیری مسافر امین با دستور جلسه « وادی دهم، صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است» در روز سه شنبه 11 آذر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد: سلام دوستان بهروز هستم یک مسافر . خیلی خوش حالم که در این جایگاه قرار گرفتم، از آقا مسیح و دبیر محترمشان تشکر می کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند ، وادی دهم را که مطالعه می کردم، آقای مهندس فرمودند که این وادی هم امید بخش است و هم یک نوعی ترس ، یعنی هم می توانیم به سمت تاریکی برویم ، هم به سمت روشنایی ، زمانی که من در سفر اول وارد کنگره ۶۰ شدم قصد اینکه بخواهم درمان بشود نداشتم ، با اصرار خانواده و ترس از اینکه پدرم از من شکایت نکند و من رو دستگیر نکنند ، از ترس زندان نرفتن وارد کنگره ۶۰ شدم و هدفم درمان نبود ، اما زمانی که نشستم سر جلسه مشاوره تازه واردین و برخورد اولیه را که دیدم با خودم گفتم چقدراینجا جای خوبی است و این باعث شد دوباره بیایم و این مسئله بر من خیلی تاثیر گذاشت .
تغییر در ذهن من به کندی پیش می‌رفت چون من هدفی در ذهن خود نداشتم ، یادم هست زمانی که سر لژیون می‌نشستم بخاطر قطع شدن مصرف متادون اصلأ چیزی متوجه نمی شدم ، هیچ چیز یادم نیست فقط یادم است که می آمدم کنگره ۶۰ ، من را می‌آوردند درب شعبه کاسپین پیاده می‌کردند و می‌رفتند ولی سیستم کنگره ۶۰ طوری است که کسی که حتی قصد درمان هم ندارد ولی وارد کنگره ۶۰ که می شود در مسیر درمان قرار می گیرد، فکرش را هم نمی‌کردم روزی درمان بشوم چه برسد به اینکه کمک راهنمای تازه واردین بشوم .

صفاتی که من درگذشته داشتم و فکر نمی‌کردم که تغییرشان بدهم چون با آن ها زندگی می کردم ، خیلی سخت است که صفتی مثل دروغ گفتن را یک فرد بخواهد کنار بگذارد ، صفتی مثل اشغال ریختن بر روی زمین که یکی از ساده ترین مسائل است ، تغییر دادن این ها برای من خیلی مشکل بود ، اومیدوارم که از طریق مشارکت های شما و آموزش هایی که دریافت می کنم بتوانم صفات منفی خودم را کنار بگذارم ، امیدوارم که بتوانیم همگی در این مسیر باشیم و به سمت روشنایی حرکت بکنیم و این مسئله نیازمند این است که آموزش دریافت بکنیم ، زمانی که آموزش دریافت بکنیم تغییرات کم کم در ما بوجود می‌آید.
برای تغییر در مسئله سیگار مثلاً یادم است که می آمدم سر لژیون می‌نشستم و سیگار هم می‌کشیدم ، از این کار لذت می‌بردم ولی زمانی که آموزش گرفتم و آگاهی دریافت کردم که کار اشتباهی می کنم و به جسمم آسیب می زنم ، دارم با مصرف سیگار عمر خودم را کم می کنم و به سمت تاریکی می روم ، همه این مسائل ذره ذره با حضور در جلسات و دریافت آموزش و آگاهی شروع به تغییر می‌کنند ، امیدوارم که همگی در کنگره ۶۰ بمانیم و تغییرات را شکل بدهیم و همه این ها با دریافت آموزش های کنگره ۶۰ امکان پذیر می‌باشد ، از اینکه به صحبت های من گوش کردید از شما سپاسگزارم .

تایپ:همسفر مصطفی «لژیون سوم»
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافرعلی «لژیون اول»