English Version
This Site Is Available In English

وادی دهم برایم مانند یک نور امید بود

وادی دهم برایم مانند یک نور امید بود

سلام دوستان حمید هستم یک مسافر
همواره با خودم فکر می‌کردم که من این‌گونه آفریده شده‌ام و باید تا پایان عمر، یک مصرف‌کننده باقی بمانم. این باور تا زمانی ادامه داشت که با کنگره ۶۰ آشنا شدم. در اینجا بود که خودم را بیشتر شناختم و دریافتم که می‌توانم و این قدرت را دارم که خودم را تغییر دهم و از چنگال اعتیاد و ضد ارزش‌ها خارج شوم.

هنگامی که با «وادی دهم» آشنا شدم، برایم همانند یک «نور امید» بود. مطمئن شدم که می‌توانم صفت‌های بد خود را ذره‌ذره حذف کنم و به سوی ارزش‌ها و نور الهی حرکت نمایم؛ به سوی همان صفت‌های الهی که در نهاد و فطرتم نهفته است.

اما آنچه در کنگره آموختم این بود که وادی دهم، هم می‌تواند نور امید باشد و هم یک هشدار جدی. هشدار اینکه مبادا آنقدر ناامید شوم که حرکت را رها کنم، یا آنقدر خوشحال و مغرور شوم که از هوشیاری غافل بمانم. زیرا هر لحظه ممکن است با یک حرکت اشتباه، صفت‌های بد گذشته بازگردند. در مقابل، با هوشیاری، تفکر، تجربه و آموزش می‌توانم به دانایی برسم و به صفت‌های نیک دست یابم. در این صورت، آن صفت‌های بد گذشته، فقط در گذشتم باقی خواهند ماند و دیگر بر امروز و آینده‌ام حکومت نخواهند کرد.

دلنوشته: مسافر حمید لژیون دوم

ویرایش و ارسال: خدمتگزاران سایت شادآباد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .