عدالت در کنگره ۶۰؛ برابری در آغاز، تفاوت در نتیجه
عدالت، یکی از بنیادیترین مفاهیم در زندگی انسان است که هم ریشه در فلسفه و دین دارد و هم در علم و تجربههای روزمره معنا پیدا میکند؛ اما در کنگره، عدالت صرفاً یک مفهوم اخلاقی یا نظری نیست؛ بلکه پایهای برای درمان، رهایی و بازسازی شخصیت است، در اینجا عدالت، بیرونی و درونی است و هم در ارتباطات فردی، هم در کل سیستم هستی معنا دارد.
از نگاه علمی عدالت، یعنی برقراری تعادل، اگر در بدن انسان، هر سلول در جای خودش قرار گیرد و وظیفه خود را درست انجام دهد، بدن سالم میماند؛ به همین صورت در جامعه، زمانی عدالت برقرار است که هر انسان در جایگاه مناسب خود قرار گرفته باشد که کنگره این اصل را به زبانی ساده و ریشهای توضیح میدهد، عدالت؛ یعنی اینکه هر چیزی سر جای خودش باشد و هر کسی به اندازه تلاش خودش سهم داشته باشد.
در کنگره، عدالت در ابتدای مسیر به صورت کاملاً برابر و بیقید و شرط به همه عرضه میشود و آموزشها، امکانات، محبت، نظم و احترام برای همه افراد یکسان است، همه ما در کنگره عنوان مسافر و همسفر را داریم و همه روی یک صندلی مینشینیم؛ اما در ادامه، این خود فرد است که با اختیار و انتخاب خود، مسیرش را مشخص میکند.
حال این سؤال پیش میآید، آیا کسی که تازه وارد کنگره شده با فردی که راهنما است برابر است؟ آیا یک سفر اولی فرمانبردار که بهطور منظم در جلسات حاضر میشود، با کسی که سفرش نامنظم و پراکنده است، واقعاً در یک سطح قرار دارند؟ پاسخ روشن است، در کنگره، فرصت برابر است؛ اما نتیجه، وابسته به تلاش و نظم خود فرد است و ما در کنگره میآموزیم، عدالت از خود ما آغاز میشود و تا زمانی که در درون خود عدالت را برقرار نکردهایم، نمیتوانیم آن را از جهان بیرون مطالبه کنیم.
این معنا در مسیر درمان عمق بیشتری پیدا میکند؛ زیرا عدالت درونی یعنی هر بخش از روان، جسم و جهانبینی فرد در جای درست خود قرار گیرد و کسی که مسئولیتپذیر است، قانونمند عمل میکند و درک میکند که هیچکس دیگری قرار نیست به جای او حرکت کند، طعم واقعی عدالت را میچشد.
علم روانشناسی نیز تأکید دارد که احساس بیعدالتی، یکی از دلایل اصلی خشم و پرخاشگری است و کسی که جهان را ناعادل میبیند، انگیزهای برای اصلاح ندارد؛ اما وقتی فرد عدالت را از خود شروع میکند و آن را در روابط خود جاری میسازد، آرام آرام به تعادل فکری و رفتاری میرسد و کنگره با استفاده از همین اصل، محیطی فراهم کرده که در آن داوری و سرزنش جایی ندارد و فرصت رشد برای همه فراهم است، باید بدانیم که بدون عدالت، دانایی کامل نمیشود؛ چون فرد نمیتواند واقعیتها را بیطرفانه ببیند و تا نتواند ببیند، نمیتواند درست انتخاب کند.
در نهایت، عدالت یعنی انتخاب کردن بین آنچه دوست داریم و آنچه درست است و این انتخاب، پایه سلامت روان، درمان واقعی و رشد جهانبینی فرد است، عدالت اگر درونی شود، آرامش بهدنبال دارد و کسی که عدالت را در افکار، گفتار و کردار خود جاری کند، هم خودش به حال خوش میرسد و هم جامعهای سالم میسازد، در کنگره آموختهایم، در مسیر رهایی، آنکه عدالت را بفهمد، مسئولیتپذیر میشود و کسی که مسئولیت خود را بپذیرد، دیگر سرزنش نمیکند، مقصر نمیسازد و در عوض، تغییر را آغاز میکند.
نویسنده: همسفر هدیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستار: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
141