English Version
English

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ وادی سوم و تأثیر آن روی من

کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ وادی سوم و تأثیر آن روی من

جلسه دوم از دوره شصت و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری همسفر ژیلا با دستور جلسه "وادی سوم تأثیر آن رو من"، در روز چهارشنبه 29 آبان ماه سال 98 ساعت 9:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد

سلام دوستان، امیدوارم حال همگی خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است. خوشبختانه تغییر اقلیم به طرف ایران آمده است، پارسال بارندگی خوبی داشتیم، انشاء الله امسال هم بارندگی خوبی داشته باشیم و مسئله کم آبی از سطح کشور و خاورمیانه از بین برود. مبحث گلریزان، به دلیل اینکه جو خوبی برخوردار نبود، به تأخیر افتاد. بعضی جاها چون به تعطیلی کشیده شده بود، برنامه گلریزان به تعویق افتاد. برنامه ی ما این است که اگر در جایی از کشور مشکلی وجود دارد، جلسات تشکیل نشود و لازم نیست در این شرایط بچه ها حضور داشته باشند. به این دلایل گلریزان عقب افتاد.

این جشن، بسیار جشن بزرگی برای ما است و باید در آرامش اعصاب این اتفاق بیفتد. دستور جلسه را در هفته گذشته، پایه های مالی قرار دادیم، چون مسئله بسیار مهمی است. همانطور که جهان بینی و معنویات برای اعضای کنگره 60مهم است، به همان اندازه هم مادیات حائز اهمیت است. باید بچه ها یاد بگیرند که توان مالی را هم برای خودشان و هم برای کنگره تقویت کنند. شما نمی توانید توان مالی را یکساله یا یک شبه قوی کنید، چون در این صورت به انحراف کشیده می شوید. باید برای این کار برنامه ی 10 ساله، 5 ساله، 15 ساله بریزید. قطرات باران، دانه دانه هستند، ولی وقتی باهم ببارند، سیل راه می افتد و شهرها را ویران می کند. بنابراین جزئیات کوچک را اگر جمع کنید و پس انداز کنید، پس از چند سال برای شما یک مقدار ارزشمند خواهد بود. سی دی طلا را گوش کنید، مخصوصاً خانم ها. اگر خانواده را دوست دارید، همانطور هم باید طلا را دوست داشته باشید. طلا فلز است و بروید طلای دست دوم بگیرید. طلا نو و کهنه اش فرقی نمی کند.

مثل 100دلاری، اگر نو باشد یا کهنه باشد، ارزشش یکی است. برای خرید طلا، به جاهایی بروید که بتوانید دست دوم بگیرید و پول ساخت و اجرت ندهید. بهرحال طلا و زمین ، همیشه برای شما می ماند. هفته قبل گفتیم که در امور شخصی دیگران دخالت نکنیم، این مسئله ممکن است، با این نیت باشد که می خواهیم خدمت کنیم، ولی غافل از این هستیم که این سود، بالاترین زیان را در بر خواهد داشت. من نزدیک 20سال است که کنگره را مدیریت می کنم، هیچوقت از کسی نخواستم که برای من خبر ببرد. اگر کسی هم خواست کسی را سرزنش کند، گفتم جلوی خودش این حرف ها را بزن. دستور جلسه این است که باید دانست، هیچ موجودی به اندازه خودش، برای خویشتن خویش فکر نمی کند. یعنی ما نمی توانیم کاسه داغ تر از آش داشته باشیم. بیشترین کسی که در مورد ما فکر می کند، خود ما هستیم. بنابراین انتظار و توقع که دیگران بیشتر از خود ما، برای ما فکر کنند، برای ما عملی نیست. راجع به خانواده ما، هیچکس بهتر از اعضای آن فکر نمی کنند. از این موضوع در مورد کنگره هم استفاده می کنیم، هیچکسی بیشتر از اعضای کنگره، برای کنگره فکر نمی کند، بنابراین تمام انتظارات و توقع را در مورد کمک به کنگره، بریده ایم. چون یک انجیو و سازمان غیردولتی، به کمک دولت می آید. نمی شود با پول دولت، نذری داد. ما برای خود کنگره، نمی توانیم از سازمان های دیگر پول بگیریم، چون دولت خودش بهتر بلد است.

سازمان های مردم نهاد، باید روی پای خودشان بایستند و کمک دولت باشند، چون بعضی از کارها هست که دولت به تنهایی قادر به حل آن نیست، مثل اعتیاد. راجع به کشور هم همینطور هست. هیچ کس غیر از ایرانیها، دلش برای ایرانیها نمی سوزد. اگر ما بخواهیم فکر کنیم که برای کشور ایران، یک نفر خارج از ایران دلش می سوزد، بسیار بیهوده است. بنابراین این مبحث و این قضیه در وادی سوم، هم برای فرد می تواند مورد استفاده قرار بگیرد، هم برای خانواده، جامعه کوچک، شرکت، انجیو و یک کشور. به دلیل همین وادی سوم، ما گلریزان را در کنگره برنامه ریزی می کنیم. ما در چندین شهر مختلف ساختمان سازی داریم، اینها برای نسل های آینده ما خواهد بود. مطلب دیگری هست که ما در قسمت ریکاوری، در قسمت های مختلف فعالیت کردیم. ریکاوری، مراقبت های ویژه است. در مسئله اعتیاد، فیزیولوژی ، جهان بینی و روان را درست کردیم، ورزش هم انجام می دهیم، سیگار را هم کنار گذاشتیم. پروژه بعدی گفتیم که وزن و ساختمان جسم تان را درست کنید. برای تغذیه باید چه غذاهایی استفاده کنید؟

چه کار کنید که مریض نشوید؟ ما پزشک برای سلامتی داریم، ولی پزشکی نداریم که بگوید چه کار کنیم که مریض نشویم. در سی دی ساختمان جسم ، اینها را به خوبی توضیح داده ام . خیلی دوست داشتم که مریضی ها را در کنگره 60، جزو جامعه آماری محاسبه می کردیم. در کنگره 60، مبتلا به بیماری ها بسیار پایین است. در گروههای دیگر هفته به هفته، حجله می بینیم، بخاطر درمان های ناقص که منجر به مرگ آنها می شود. در گروه موسیقی هم فعالیت می کنیم، هر هفته جمعه، تمرین گروه موسیقی در همین جا برقرار می شود. بهترین استادبین المللی کُر ، با بچه ها تمرین می کند. انشاء الله بتوانیم یک ارکستر در سطح گروه سنفونی درست کنیم. ما بعضی چیز ها را بلد نبودیم. باید زندگی کردن را یاد بگیریم. برای من ویلیام نامه نوشته بود، به من گفته بود که : (( من برای فلوریدا، با خانمم، 10 تئاتر را برنامه ریزی کرده ایم)) ، حالا کدام یک از ما تئاتر می رویم؟ کدام از ما پیک نیک می رویم؟ دائماً نشسته ایم در خانه. کدام از ما اسکی می رود؟ الآن باشگاه تیراندازی را درست کرده ایم و فقط 15نفر در هفته شرکت می کنند! چون اطلاع رسانی کامل نشده است، فقط همین تعداد تمرین می کنند، در صورتی که بهترین باشگاه تیراندازی با کمان را ما داریم. باید یکسری چیزها را یاد بگیریم که زندگی کنیم. از خانه بیرون نمی رویم! بخاطر همین، نمایشنامه را نوشتم، گروه را انتخاب کردیم، بهترین بازیگران را هم انتخاب کردم. این نمایشنامه از 4 آذر ساعت 7:30 آغاز می شود.

بچه ها می توانند لژیونی شرکت کنند. اگر کسی هم نتوانست، از نظر مالی بلیط تهیه کند، به من بگویند تا من خودم بلیط آنها را بدهم. با خانواده و با زن و بچه بروید. من نگاه کردم و دیدم که ما بیش از 110 تئاتر در تهران داریم و اینها اصلاً تماشاچی ندارند. این بخاطر این است که در همه ی شهرها رشته بازیگری ، تئاتر، کارگردانی داریم، این هم مثل این است که در یک پادگان همه سرهنگ باشند. داستان نمایشنامه این است که : در یک برنامه تلویزیونی در مورد فلسفه و عرفان صحبت می کنند و وقتی در این خصوص صحبت می کنند، هیچکدام از ما نمی فهمیم که اینها چه می گویند. ما احتیاج به معلم و آموزگار داریم. آموزگاری که به ما بگوید: وقتی وارد یک محله شدی باید سلام کنی.

چه کسی باید سلام کند؟ اعضای یک اتاق نباید سلام کنند، کسی که وارد اتاق می شود باید سلام کند. یک نفر باید به ما آموزش بدهد که وقتی می خواهی غذا بخوری، باید کارد را دست راست بگیری یا چپ؟ یک نفر باید آموزش بدهد که وقتی با یک خانم صحبت می کنی، نباید از ضمیر تو استفاده کنی! یکی باید به ما آموزش بدهد که وقتی شما اعضای خانواده هستید، باید اگر معامله ای می کنید، آن را باید ثبت کنید. یک نفر باید به ما یاد بدهد که به چه اندازه محبت کنیم؟ چه قدر به دیگران اعتماد کنیم؟ یک نفر باید به ما یاد بدهد که غیبت نکن. نباید برای مردم دلسوزی کنی، اگر بیل زن هستی، اول باغچه خودت را بیل بزن و ... منظور این است که این نمایشنامه، طنز هم هست.

آقای امیر کربلایی ، 6 نقش بازی می کند. نقش 4 آقا و نقش 2 خانم را بازی می کند. امیدوارم بتوانیم از این مباحث هم استفاده کنید و فقط مواد را کنار نگذاریم، بتوانیم زندگی را یاد بگیریم. یاد بگیریم که کانون خانواده را حفظ کنیم. یادبگیریم که زورگو نباشیم و عدالت خواه باشیم. بعضی اوقات شور و هیجان بر ندارید، بعد از 20 سال بازی نکردن، یک مرتبه می خواهیم والیبال حرفه ای بازی کنید! این باعث می شود که استخوان و عضلات آسیب زیادی ببیند. برای ورزش کردن، حتماً بدن خودتان را گرم کنید. بعد از اتمام ورزش، بدنتان را سرد کنید. در پارک طالقانی مربیان، به بچه ها آموزش بدهند که حتماً قبل از بازی، بدنشان را گرم کنند تا آسیب نبینند و بتوانند نتایج بهترین در مسابقات ببینند. از اینکه به صحبت های من گوش دادید، از همه شما سپاسگزارم.

 

نام فایل

تاریخ

لینک

فایل صوتی سخنان مهندس

98/08/29

دانلود

نگارنده: مسافر احمد شریفیان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .