خدا را شاکر و سپاسگزارم که با کنگره۶۰ آشنا شدم و راه رهایی از تنشها و احوال بد من و مسافرم در زندگی شد و در این مسیر با انسانهای نیک، زحمتکش و دلسوز آشنا شدم که از هر کدامشان به نوعی درس رشادت، صبر و مقاومت را آموزش گرفتم و برای من این عزیزان در مسیر پر پیچ و خم زندگی؛ راهنما بودند. آموزشهای کنگره که در قالب حرمتها، قوانین و وادیها به من آموزش داده میشود؛ من را از ناکامیها نجات داد؛ الحق تمامشان برای من چراغی، برای عبور از مسیر تاریکیها به سمت روشناییها بودند،
از وادی پنجم آموختم؛ تنها دانایی نمیتواند مشکلی را حل کند، اگر این دانایی توام با حرکت کردن باشد من به نتیجه خواهم رسید؛ زمانی که من و مسافرم در کنگره حضور پیدا کردیم در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر افکارمان یخ بسته بود؛ گویی نایی برای حرکت نداشتیم، باورمان بر این بود که در منجلابی گیر افتادهایم که دیگر کاری از هیچ کسی بر نمیآید و مابقی عمرمان را در تباهی و پوچی خواهیم گذراند؛ تا این که وادی پنجم به من آموخت؛ باید حرکت کنم و باید بشکنم این سد یخی و ناامیدی را و ایمان بیاورم به آموختههایم و به آنها جامهی عمل بپوشانم؛ حرکت کنم که این حرکت، من را به نتیجه مطلوب میرساند و داشتن دانش و آگاهی به تنهایی کار گشا نیست. فهمیدم؛ برای این که آرامشی را که میخواهم به دست بیاورم، باید در مسیر درست حرکت کنم.
کنگره۶۰؛ شکوفه زد تن مرا، که کالبد انسانی ناامید و سرخورده از نا ملایمتهای روزگار بود. درخت تن من، روز به روز با آموزشهای کنگره شکوفههایش بیشتر و بیشتر شد و من دیگر متولد شد. حال که بر میگردم و به عقب نگاه میکنم، سپاسگزار لطف عنایت خداوند میشوم که زنده کرد جسم بی جان من را و حیاتی دوباره به من بخشید. تشکر میکنم از تمام عزیزانی که بدون هیچ چشم داشتی برای تعالی کنگره زحمت میکشند، امیدوارم نور الهی به زندگیشان برگردد؛ تشکر میکنم از راهنما همسفر منصوره که حضورش در کنارم؛ امید، ایمان و انگیزه بود، بابت حضورشان تشکر و قدردانی میکنم.
نویسنده: همسفر فاطمه ج رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیون هفتم)
رابطخبری: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیونهفتم)
عکاس: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیوندوم)
ویرایش: همسفر سکینه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیونششم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر منصوره (لژیونهفتم)
همسفران نمایندگی صادق قم
- تعداد بازدید از این مطلب :
95