جلسه یازدهم از دوره سیویکم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حر به استادی راهنما همسفر خدیجه، نگهبانی همسفر فرخنده و دبیری همسفر مهین با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکر و سپاسگزارم که اجازه خدمت به من داده شد. به اسیستانت همسفر لیلا و ایجنت همسفر ظریفه خیرمقدم عرض میکنم و به ایجنت سابق همسفر الهام خداقوت میگویم. روزهای خوبی را در کنارشان بودیم، آموزشهای زیادی از ایشان گرفتیم. امیدوارم هر جا که هستند بهترینهای الهی نصیبشان شود. از آقای مهندس و خانواده محترمشان و تمام خدمتگزاران کنگره۶۰ تشکر میکنم. سپاسگزار زحمات راهنمایان خودم همسفر لیلی، همسفر لیلا و همسفر مریم هستم و اگر امروز من در این جایگاه خدمتی هستم بهواسطه زحمات این بزرگواران است. قدردانتان هستم و دست تکتکتان را میبوسم.
دستور جلسه امروز «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید.) و تأثیر آن روی من» است. تمام وادیها مثل یک کلید هستند تا ما را به سرمنزل مقصود برسانند تا ما به آرامش برسیم و از زندگی خوبی برخوردار باشیم. وادی پنجم هم یک شاهکلید است که اگر ما چهار وادی اول را بهخوبی درک کرده باشیم در وادی پنجم میتوانیم خیلی از مسائل و مشکلاتمان را حل کنیم. در وادی اول یاد گرفتم تفکر کنم و ساختاری در ذهن خودم تشکیل دهم. در ادامه آموختم بیهوده نیستم و بیهوده به این دنیا نیامدهام و هیچکس بهاندازه خود من نمیتواند به من کمک کند؛ باید مسئولیت کارهایم را خودم بپذیرم.
وادی پنجم میگوید: «در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید». باید حرکت کنید تا به آن نقشهای که در ذهن خودتان ترسیم کرده بودید برسید. تفکری که پشتش عمل نداشته باشد هیچ ارزشی ندارد. حالا برای اینکه بتوانم آن چیزی که در فکرم هست را عملی کنم یکسری کارهایی را باید انجام بدهم؛ باید یک بستری را فراهم کنم که برای مهیا نمودن این بستر آقای مهندس ۷ پله را به ما آموزش میدهد و با این آموزشها ما را ذرهذره به هدفمان نزدیک میکند. اول اینکه باید از ترس، اضطراب، منیت، ناامیدی و کلیه کارهای ضد ارزشی خارج شوم.
هر انسانی به درون خودش برود و با خودش روراست باشد میداند چهکارهایی ارزشی و چهکارهایی ضد ارزشی هستند؛ پس پله اول برگشت از ضد ارزشها بود، پله دوم خودداری است، کاری را که نمیدانم درست است یا غلط تحقیق کردم، بررسی کردم؛ اما نتیجه نگرفتم که آیا این کار به نفع من است یا به ضرر من؟ از انجام آن کار خودداری میکنم. پله سوم قناعت، در تمام سطوح زندگی، قناعت نقش مهمی دارد. خیلی تفاوت زیادی است بین قناعت کردن و خسیس بودن، قناعت یعنی درست و بهاندازه استفاده کردن. ما باید یاد بگیریم در هر چیزی اندازهها را بدانیم و آنها را رعایت کنیم؛ گاهی حتی در محبت و در دوست داشتنهایمان هم باید قناعت کنیم.
پله چهارم صبر است. قبل از کنگره۶۰ چه قدر صبر کردن، تلخ، سخت و طاقتفرسا بود؛ اما امروز فهمیدم که صبر نبود، تحمل بود. صبر یک ابزار ضروری است که همه ما انسانها باید صبر کردن را یاد بگیریم و لازمه زندگی ما است. در مقام صبر، من زمان میدهم تلاش میکنم و امید دارم که در آینده به هدفم میرسم؛ چون وعده خدا است که میگوید: من با صابرین هستم. پله پنجم تجسس، قضاوت و غیبت است؛ راستی چرا باید امور دیگران برای من مهم باشد؟ کسی که خودش کمبود دارد، مشکل دارد یا برای زندگی و آینده خودش برنامهای ندارد، هدفی ندارد به تجسس کردن در امور دیگران میپردازد و اسم آن را خیرخواهی میگذاریم و با تجسس کردن در امور دیگران، مشکلات زیادی را برای خودمان فراهم میکنیم.
آقای مهندس یک حرف خیلی خوبی میزنند و میفرمایند: «به من چه؟ به تو چه؟» خیلی کاربردی است، به من چه ربطی دارد که دیگران چهکار میکنند! چرا باید وقت، انرژی و ذهن خودم را بگذارم و به امور دیگران بپردازم و با این افکار جاهلانه و با نادانی خودم به قول آقای مهندس، یک دیوار پوسیده از غیبت، قضاوت و تجسس درست میکنم و در آینده حتماً سر خودم آوار میشود و بزرگترین ضربه را به خودم میزند. پله ششم پسانداز کردن است. آقای مهندس فرمودند: «در هر وضعیت مالی هستیم؛ حتی اگر یک نان برای خوردن داریم، قسمتی از آن را جدا کنیم و برای روز مبادا بگذاریم.» قناعتی که در پله سوم گفته شد؛ اینجا تأثیر خودش را نشان میدهد، قناعتی که با پسانداز همراه باشد.
پله آخر توکل، رضا و تسلیم است. اگر کمی به این معانی دقت کنیم، انجام این پله خیلی سخت است؛ توکل، رضا و تسلیم یعنی در این مرحله باید با تمام وجود درراه درست و صراط مستقیم باشم، همه تلاشم را بکنم، به خدا توکل کنم و نتیجه را به خدا بسپارم هر چه که از او رسد خوش است، نتیجه هر چه که بود به صلاحم یا به ضررم باید آن را با تمام دلوجان بپذیرم و تسلیم اراده خداوند باشم، یعنی به معنای واقعی انسان باشم. این وادی یک وادی خیلی مهم و کاربردی است. امیدوارم تا حدودی توانسته باشم حق این مطلب و این وادی را ادا کرده باشم.
معرفی ایجنت جدید همسفر ظریفه و تجلیل ایجنت دوره قبل همسفر الهام



عرض تبریک به ایجنت همسفر ظریفه و عرض خدا قوت به همسفر الهام بابت پایان خدمت ایجنتی داریم، انشاءالله همیشه در مسیر سبز کنگره بدرخشند و با آموزشهایشان الهامبخش دیگران باشند.

مرزبانان کشیک: همسفر خاطره و مسافر مرتضی
عکاس: همسفر سارا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
تایپیست: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم) و همسفر المیرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ویرایش: همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
483