وادی پنجم به ما میگوید: «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توام با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید». وادی اول به ما میگوید: «با تفکر ساختارها آغاز میشود، بدون تفکر آنچه هست رو به زوال میرود». در وادی دوم میخوانیم که «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نمینهد، هیچکدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم». وادی سوم میگوید: «باید دانست هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند». در وادی چهارم یاد گرفتیم «در مسائل حیاتی به خداوند مسئولیت دادند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن».
با ورود به وادی پنجم به این نتیجه رسیدیم؛ باید سه پارامتر اصلی را که اندیشه، سخن و عمل است را یاد بگیریم تا بتوانیم از سخن تا عمل که راهی بسیار سخت و طولانی است را پشت سر بگذاریم. در اینجا استاد میفرمایند: «البته ما منکر کمک دیگران، جامعه، خانواده و اجتماع نیستیم؛ اما مهم این است که بار مسئولیت به عهده خود ما است، تفکری که به عمل در نیاید هیچ ارزشی ندارد». ما انسانها در چند جهان زندگی میکنیم؛ جهان خاکی یعنی جهانی که در آن زندگی میکنیم که همه بیدار هستیم. جهان دوم جهان خواب است؛ زمانیکه میخوابیم در یک بعد و جهان دیگر هستیم و یادمان میماند که پنج حس بیرون به پنج حس درون منتقل میکنند. جهان سوم جهان ذهن ما است که جهان فوقالعاده پیچیده و مهمی میباشد. آنقدر این جهان ذهنی شگفتانگیز است که از شگفتی ارزش آن را درک نمیکنیم.
یکی از شاهکارهای عظیم خلقت جهان ذهن است و به این علت آن را درک نمیکنیم که بسیار عظیم است. از جهان ذهن باید قدم به جهان عملیاتی بگذاریم، یعنی آن ساختار که در ذهن بهوجود آوردیم، نقشه کشیدیم و در ذهن اجرا کردهایم؛ باید در بیرون نیز اجرا کنیم. جهانهای دیگری هم وجود دارد که فعلاً قابل رویت نیست مثل هفت اندام در هفت طبقه آسمان و… جهان ذهنی مقدمه برنامهریزی یا عمل تمرین برای چگونه زیستن در جهان خاکی و سایر جهانها میباشد. این برنامهریزی به وسیله تفکر یا ساختارها بهوجود میآید. به هر حال برای خوردن ساندویچ یا غذای دیگر دو نکته لازم و ضروری است؛ نکته اول، تفکر و تشکیل ساختارهای مناسب ذهنی برای خوردن ساندویچ و نکته دوم به اجرا درآوردن ساختار ذهنی ساندویچ تا مرحله خوردن آن است.
برای رسیدن به آرامش پاکسازی و سازندگی را باید از خودمان آغاز نماییم. برای اصلاح اخلاق، رفتار، کردار و منش خود در کل بایستی سه اصل پندارسالم، گفتار سالم و کردار سالم را همیشه در نظر داشته باشیم. برای تبدیل انسانی بیتعادل و بهم ریخته به انسانی با تعادل فقط یک راه وجود دارد که آن تزکیه و پالایش انسان است، یعنی دوری از ضدارزشها و رفتن بهطرف ارزشها است. استاد میفرمایند: «توبه؛ یعنی بازگشت و دوری از ضدارزشها». دروغ گفتن، دزدی کردن، رشوه دادن، رشوه گرفتن، پیمان شکنی کردن، شهادت دروغ دادن، تجاوز به حریم دیگران، تجسس، مصرف مواد مخدر و غیبت همه ضدارزش هستند که باید از آنها دوری کنیم.
همه ما از دامن طبیعت بهوجود آمدهایم. طبیعت حکم مام ما را دارد. بهترین الگو برای قناعت، طبیعت است. قناعت کردن یعنی از کمترین امکانات بیشترین راندمان را بگیریم. آقایمهندس صبر را برای ما مثال زدند که بیان میکند؛ صبر عبارت است از پشت سر گذاشتن یا طی و تحمل کردن زمان همراه با تلاش، کوشش و رسیدن به هدف تعیین شدهاست. صبر جزء ابزار زندگی است، البته گاهی اوقات صبر بسیار سخت و گاهی هم بسیار تلخ و طاقتفرسا است. صبر همیشه با شیرینی نیست. کلمه صبر از گیاهی است که تلخ میباشد و پس از صبر نوبت به پیروزی میرسد. نکته بعدی تجسس، قضاوت، غیبت کردن است. آقایمهندس میفرماید: «هیچ ضدارزشی انجام نمیگیرد، مگر اینکه لباس تقوا به تن کنیم».
منبع: سیدی وادی پنجم و تاثیر آن روی من
نویسنده: همسفرآمنه رهجوی راهنما همسفر محدثه(لژیون پنجم)
رابطخبری: همسفر سهیلا رهجوی راهنما همسفر محدثه(لژیونپنجم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر کبری(لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی چرمهین
- تعداد بازدید از این مطلب :
100