English Version
This Site Is Available In English

وعده خداوند دروغ نیست

وعده خداوند دروغ نیست

سخنی که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند؛ اکنون که این دلنوشته را برای شما عزیزان عشق و محبت می‌نویسم، اشک در چشمانم موج می‌زند و گاهی هم سرازیر بر روی نوشته‌هایم نقش می‌بندد. بله، سختی‌های من کم و بیش گذشت و می‌گذرد. همیشه به این فکر می‌کردم که خداوند در قرآن به ما وعده داده بود: (آیه 5 سوره الشرح) «فَإِنَّ مَعَ ٱلْعُسْرِ يُسْرًا» یعنی بعد از هر سختی، آسانی است و من به وعده خداوند امیدوار بودم و می‌دانستم وعده خداوند دروغ نیست.

چه شب‌‌هایی را با توکل به خودش به صبح می‌رساندم. خدا می‌دانست مسافرم کجا می‌رود و بر آن چه می‌گذرد. هنگام خروج از خانه، او را به خدا می‌سپردم و  هنگام وارد شدن به خانه، سوره حمد می‌خواندم تا شاید روزی سر به راه شود. هنگامی که سیاهی شب نمایان می‌شد؛ من با سیاهی شب، سیاه می‌شدم؛ زیرا تمام غم و غصه‌ها به سراغم می‌آمد؛ چون طبق معمول مسافر من مثل پرنده‌ای که از قفس رها شده بود، خود را در کوچه و خیابان رها می‌کرد و من را در قفس خانه تنها می‌گذاشت و آن موقع من می‌ماندم و تاریکی شب و هزاران هزار غم و غصه.

تا اینکه بعد از سال‌ها راه خانه‌ای امن به نام کنگره۶۰ را پیدا کرد و بعد از یک هفته ورود به کنگره، این مطلب را برایم بیان کرد؛ من با بیان این مطلب، دست خدا را روی شانه‌هایم احساس کردم و از ته دل خدا را شکر کردم. همیشه در دعاهایم می‌گفتم خدایا تو بهترین راه را نشان مسافرم بده، خدایا تو بهترین دوستان را سر راهش قرار بده و خداوند دعاهایم را شنید و بهترین‌ها را سر راه مسافرم قرار داد و من هم از این راه بی‌نصیب نماندم و وارد کنگره شدیم و اکنون نه ماه از ورودمان به کنگره می گذرد و آموزش های زیادی فرا گرفتیم.

مسافرم قبل از ورود به کنگره، در هیچ جمعی شرکت نمی‌کرد و در مهمانی‌های خانوادگی جای او خالی بود، تا این که عید 1404 فرا رسید و من بهترین و شیرین‌ترین خاطره‌ها را در کنار خانواده و مسافرم گذراندم؛ او چنان آداب و معاشرت یاد گرفته بود و با انرژی زیاد و روی خوش در کنار مهمان‌ها می‌نشست و گفتگو و پذیرایی می‌کرد که در جمع تبدیل به فرد دوست‎داشتنی شده بود. از این بابت خیلی خوشحالم و ما همه، این معجزه‌ها را مدیون کنگره هستیم. خداوند‌ را هزاران هزار بار شکر می‌کنم و حالا دعای شب‌های من تبدیل شده به دعای خیر برای مردی از جنس عشق و محبت به نام آقای مهندس حسین دژاکام که امیدوارم خداوند طول عمر با عزت به ایشان عطا فرماید تا ان‌شاءالله ما شاهد پیشرفت و شکوفایی هرچه بیشتر ایشان باشیم.

نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
رابط خبری: همسفر محبوبه رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون یکم)
عکس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون هفتم)
ویراستار: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون بیست وچهارم)
ارسال: همسفر پگاه رهجوی راهنما همسفر شهین (لژیون دهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شیخ‎‌بهایی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .