English Version
This Site Is Available In English

قضاوت ریشه در ترس دارد

قضاوت ریشه در ترس دارد

جلسه هماهنگی لژیون‌های سردار، استان مرکزی در شعبه سالار خمین با استادی دیدبان محترم آقای علیرضا زرکش، در روز پنجشنبه ۱۴۰۴/۰۴/۱۹ رأس ساعت ۱۲:۰۰ شروع به کار نمود.


سلام دوستان علیرضا هستم مسافر؛
در رابطه با علم کنگره باید بگویم که علم کنگره را باید به دیگران آموزش داد و برای این آموزش نیاز به جایگاه و بستر دارد این جایگاه و بستر مکانش را پول کنگره فراهم می‌کند، یک به یک قسمتی از بحث کنگره بحث مالی می‌باشد. یک قسمت بزرگ آن هم بحث علمی می‌باشد. یکی دیگر از بحث‌ها کسانی می‌باشند که هم علم کنگره را فهمیدند و هم مال کنگره را فهمیدند. و شاید این قسمت برگردد به من و شما که می‌خواهیم در کنگره حرکت کنیم، حالا هر چقدر در این مسیر علم بیشتری داشته باشیم و آگاهی بیشتری به دست بیاوریم توان بیشتری داریم برای حرکت، خوب بچه‌ها این مفاهیم به ما اجازه می‌دهد که خوب عمل کنیم، وگرنه اگر فهمی وجود نداشته باشد ماجرا را باید تمام شده در نظر بگیریم. و یا نیمه کاره رها کنیم. کنگره چند تا مرحله دارد یکی مرحله ابتدایی می‌باشد، که بهش می‌گویند دوران ابتدایی و یک مرحله دوران متوسطه دارد، که می‌شود راهنمایی و دبیرستان، کسانی که می‌آیند در کنگره و گل رهایی می‌گیرند کسانی هستند که دوران ابتدایی را طی می‌کنند. ابتدایی هستند با یک سری از ویژگی‌ها با یک سری از کلمات فقط آشنایی پیدا می‌کنند. و یواش یواش می‌تواند رشد کند و به اون فهم و آگاهی برسد و در کنگره همینطور می‌باشد در بیرون از کنگره همه می‌گویند اعتیاد بد است ولی کسی نمی‌تواند اعتیاد را درمان کند، چرا چون کسی دانشی از اعتیاد ندارد و علم آن را بلد نیست، این دانش و این علم در کنگره وجود دارد، و این علم باعث می‌شود که جسم ما به درمان برسد و سالم شود و علم دیگری هم وجود دارد در کنگره علم زندگی علم درست زندگی کردن را داریم.
و شاید اون دوران ابتدایی در کنگره بهانه‌ای باشد تا ما بتوانیم مراحل بهتری را در زندگیمان طی کنیم و تجربه کنیم. کسی که در کنگره رها می‌شود پس از رهایی خیلی از اتفاقات برایش می‌افتد. گذر از این قضیه پیوند خورده است با بخشش، و اینجا بعضی وقت‌ها فرد متوجه نمی‌شود و شاید از روی نادانی دست به قضاوت بزند، که مثلاً این همه پول را کنگره می‌گیرد که چه کار بکند، چون نمی‌داند دیگر، آقای مهندس در سی دی روز چهارشنبه هم گفت که پولی که شما می‌دهید برای اینجا و آنجا و فلان جا هزینه می‌شود، مثلاً همین ساختمان چهار ۵ میلیارد هزینه برده خوب کیا این هزینه را پرداخت کرده اند، خوب خدمت مالی در لژیون سردار وقتی انجام می‌دهیم چه اتفاقی می‌افتد خوب یک مکان امنی به وجود می‌آید که دیگران بتوانند بیایند و آنها هم به این حال خوب برسند و استفاده کنند. و بتوانند در بهترین شرایط آموزش بگیرند با آرامش و آسایش. بعد اینجا شخص می‌گوید دیگر می‌دانم و اما قضیه جاهل متفاوت می‌باشد، چون آدم جاهل آگاهانه دارد بازی می‌کند و می‌داند که دارد چه کار می‌کند، معرکه‌گیری می‌کند، قضاوت را انجام می‌دهد. ما تمام تلاشمان را می‌کنیم که از جهالت در بیاییم، چقدر آقای مهندس فرموده است این قضیه را همه می‌دانیم که بین جاهل و نادان فرق دارد نادان خوب مثل بچه که نمی‌داند خوب نمی‌داند ولی جاهل نه اینطور نیست، چون جاهل دیگر از قصد کار را انجام می‌دهد و می‌داند دارد چیکار می‌کند از روی جهالت انجام می‌دهد، آدم جاهل را هستی باهاش کار دارد و کسی ولش نمی‌کند، پس سعی کنیم در مسیری که در حرکت هستیم دیگران را قضاوت نکنیم و این فقط صور آشکار قضیه می‌باشد، صور پنهان قضیه بسیار متفاوت می‌باشد. اینجا کاری که ما یاد می‌گیریم این است که دیگران را قضاوت نکنیم و نادان نباشیم ببینید کلمه نادان را از هر طرف بنویسید باز هم نادان است.  اینجا معنی مفاهیم رو یاد می‌گیریم که دیگر نادان نباشیم، و کنگره تمام تلاشش را انجام می‌دهد که زشتی‌ها را به ما نشان دهد، و کاری می‌کند که ما به مفاهیم مطالب پی ببریم، این ۱ و دوم اینکه قدرت پیدا می‌کنیم که آن را انجام دهیم. اینجا خیلی مسائل را به ما آموزش می‌دهد مثلاً منیت چیست؟ قضاوت چیست؟ قضاوت ریشه در ترس دارد، به هیچکس نمی‌گوید که من صاحب شهوت هستم یا منیت دارم و یا غیره، اینجاست که یاد می‌گیرد که در پس شهوت یا منیت چه چیزی وجود دارد و در صور پنهان دروغ است. یا در پس آن خیانت است. حال می‌خواهم به اینجا برسم که اگر شما در شعبه یک گروه دارید و به صورت لژیون دور هم جمع می‌شوند به این معنی است که ما باید بخشش را یاد بگیریم. بخشش را تجربه کنیم تا اجازه پیدا کنیم تا کاری را که قرار است انجام ندهیم نکنیم. و یا کاری را که قرار است انجام بدهیم را انجام دهیم. این تفاوت ایجاد می‌کند بین کسی که رها شده و کسی که آزاد شده است. شما در سفر اول رها شده‌اید مانند پرنده‌ای که یهو رها می‌شود، خوب این پرنده در یک بوم دیگری اسیر می‌شود، شکار شهوت می‌شود شکار منیت می‌شود شکار کبر و غرور می‌شود. ولی وقتی آزاد می‌شود دیگر آزاد و رها است. سفر اول رهایی است و سفر دوم آزادی می‌باشد.

و کسی می‌تواند آزاد باشد که سوار بر مادیات باشد. این درسی است که ما در لژیون سردار آموزش می‌گیریم. و کوچک‌ترین چیزی که بچه‌ها راجع به آن صحبت می‌کنند و باید از آن بگذریم این است که ما پول می‌دهیم و پول می‌گیریم. درست است که آقای مهندس می‌فرماید که مادیات در پی آن معنویت هم می‌باشد، اصلاً وقتی شما دارید پولت را می‌بخشی دارید کار معنوی انجام می‌دهید، این ساختار بخشش می‌باشد، ولی در کنگره ما دنبال عددی می‌گردیم که این قفل باز شود. حالا متوجه شدید این قفل رمز دارد. و در کنگره ما دنبال ۱۰۰ درصدها می‌گردیم.
من بارها گفتم اگر سال یک بار مواد مصرف کنم باز مصرف کننده هستم و یا اگر در یک عروسی دوتا پیک عرق بخورم باز مصرف کننده هستم. حالا چه کسی رها می‌شود کسی که اصلاً مواد نزند، اگر علیرضا اینجا نشسته می‌گوید که ۲۰ سال آزاد و رها هستم یعنی اینکه ۲۰ سال هیچ چیز مصرف نکرده است. آدما حساب کتابشان با خودشان است. اگر قرار است در سفر دوم برای کسی اتفاقی بیافتد باید در پرونده‌اش بخشش را داشته باشد. انفاق را داشته باشد. و اینجا ما آغازی را انجام داده‌ایم که بی‌پایان می‌باشد. و ما می‌دانیم که پس از این دانش بهایی و این دانش اعتیاد دانش زندگی هم وجود دارد. و ما باید صاحب این دانش شویم. و ما باید تلاش کنیم و کوشش کنیم که کنگره را وسعت بدهیم به اندازه وسعت خودمان. از اینکه به حرفای من گوش کردید بسیار ممنون و سپاسگزارم.

بازدید دفاتر سی دی خدمتگزاران لژیون سردار

نویسنده: مسافر عباس از لژیون سوم آقای طاهر
تنظیم و ارسال: مسافر عباس
عکاس: مسافر حجت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .