سومین جلسه از دور بیست و چهارم کارگاههای آموزشی، خصوصی کنگره۶۰ نمایندگی اسلامشهر با استادی مسافر حسن نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر صابر با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" در روز چهارشنبه ۱۸ تیر ماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و از گروه مرزبانی، نگهبان و دبیر جلسه سپاسگزارم که اجازه خدمت در این جایگاه را به بنده دادند. دستور جلسه در مورد قضاوت و جهالت میباشد، قضاوت واژه و مفهوم ارزشمندی است که نیاز به مهارت و توانایی خاصی دارد و این توانایی در اختیار همگان نیست و نیازمند علم و تجربه میباشد اما جهالت در نقطه مقابل آن قرار دارد، زیرا از نادانی سر چشمه میگیرد؛ جهل بدون هیچ تلاشی در همه انسانها حاضر است اما برای قضاوت، باید به تبحر برسیم؛ آقای مهندس در سیدی قضاوت و جهالت از ۳۵ نفر، در مورد صلاحیت در قضاوت، نظرسنجی کردند و نتیجه آن چنین شد که برای قضاوت صحیح نیاز به نظرات بیشتری داریم تا به بهترین رای برسیم.
کسانی که به صورت فنی و تخصصی در حیطه قوانین و قضاوت نیز فعالیت دارند، باوجود اشراف کامل به بندها و تبصرههای قانون، امکان اشتباه دارند، حتی در طول تاریخ افرادی بودهاند که قضاوتی انجام دادهاند و پس از مدتی نتیجه قضاوت آنان اشتباه از آب در آمده است. قضاوت و اظهار نظر در مورد موضوعات گوناگون، بدون آگاهی و تخصص، تنها موجب حرکت به سمت جهل و نادانی بیشتر میشود، به گفته آقای مهندس جهالت در همه انسانها وجود دارد و چیزی نیست که نیاز به مهارت داشته باشد. استاد امین در سیدی قضاوت میگویند به دلیل نداشتن تخصص و آگاهی، هنگام قضاوت، مغزانسان، ذهن را به بیراهه هدایت میکند، بدون آنکه متوجه شود حقیقت چیز دیگری است.
در رابطه با جهالت آقای مهندس میفرمایند که از دعاهای اصلی ما در کنگره این است که از جهل و نا آگاهی خود به خداوند پناه ببریم، زیرا هرآنچه که باز دارنده انسان از حرکت در مسیر روشنایی میباشد درون انسان وجود دارد و اصلی ترین مانع، درون ماست و اینکه قضاوت در رابطه با اموری که کوچکترین تخصص و مهارت و علمی در آنها نداریم، تنها موجب حس بد و مسائل ضد ارزشی میشود و تنها برای مقابله با مسائل منفی باید به سمت ارزشها حرکت کنیم و از امیال منفی و پوچ مثل قضاوت که محصول جهالت هستند بپرهیزیم. از اینکه به صحبتهای بنده توجه کردید از شما سپاسگزارم.

عکس: مسافر بهزاد
متن و ویرایش: مسافر محسن
ارسال: مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
31