دهمین جلسه از دوره سوم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی سنایی نیشابور در روزهای سه شنبه با استادی: مسافر مهدی، نگهبانی: مسافر مهدی و دبیری: مسافر مرتضی، با دستور جلسه «جهالت و قضاوت» مورخ ۱۴۰۴/۰۴/۱۷ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان، مهدی هستم، مسافر. بسیار خوشحالم که در شعبه سنایی و در جمع صمیمی شما عزیزان حضور دارم. امیدوارم در آینده، شعبات بیشتری در شهر نیشابور افتتاح شود تا افراد بیشتری بتوانند از این بستر درمانی و آموزشی بهرهمند شوند.
دستور جلسه این هفته «قضاوت و جهالت» است. برای اینکه بتوانیم قضاوت صحیحی داشته باشیم، لازم است که دارای صبر، تحمل، تدبر، عدالت و آموزش باشیم. خداوند انسان را از بدو تولد، بهگونهای آفریده که توانایی قضاوت را داشته باشد؛ اما این قضاوت، در وهله نخست، باید معطوف به خود فرد باشد و نه دیگران. ما حق نداریم دیگران را قضاوت کنیم. قاضیای که سالها درس خوانده، آموزش دیده، حقوق دریافت کرده و تجربه اندوخته، گاهی در قضاوت خود دچار اشتباه میشود؛ حال منِ مهدی که مدت کوتاهیست به کنگره آمدهام، چگونه میتوانم شخص دیگری را قضاوت کنم؟ اگر چنین کاری کنم، نشان از جهالت و نادانی من است.
چقدر خوب است که انسان فقط بر روی خودش تمرکز کند. هر کاری که من انجام میدهم، بیتردید پاداش یا جزای آن را دریافت خواهم کرد. نادانی به معنای نبود آگاهی است و هممعنای جهالت میباشد. در مسیر زندگی، دو راهی پیش روی ماست. آغاز یکی از این مسیرها، کویر است و پایانش گلستان؛ این راه، مسیر دانایی است. اما در مسیر دیگر، آغازش گلستان است و پایانش بیابان؛ که این همان راه نادانیست.
در اینجا لازم میدانم از جناب مهندس دژاکام عزیز و مجموعه ارزشمند کنگره ۶۰ صمیمانه تقدیر و تشکر کنم. انشاءالله سایهشان همیشه بالای سر ما باشد و این مسیر پرتوان، همانگونه که هست، ادامه پیدا کند. این سبدهایی که در جلسات جمعآوری میشود، در واقع خمس و زکات زندگی ما هستند. پهلوانها از ابتدا پهلوان نبودهاند؛ ابتدا سردار شدهاند، سپس در آزمونهای مالی و خدمتی (دنور) شرکت کردهاند و در نهایت، با دیدن نتایج این مسیر، به مقام پهلوانی رسیدهاند.
در هرجایی که بنیانگذار آن، راه را بهدرستی نرفته باشد، آن مجموعه به وضعیت فعلی کنگره نمیرسد و نهایتاً فرو میپاشد. استارت کنگره ۶۰ نیشابور در پارک خورده شد و امروز، ما در مکانی هستیم که متعلق به خود کنگره است؛ این بسیار ارزشمند و امیدبخش است. نیرومندترین دشمن ما، جهل و نادانی خودمان است. و این جهل از کجا سرچشمه میگیرد؟ از خودبزرگبینی، از اینکه گمان کنیم همه چیز را میدانیم و نیازی به آموزش یا گوش دادن به صحبتهای استاد نداریم. زمانی که ذهن ما بهسوی ناآگاهی حرکت میکند، نشان میدهد که خواستهمان بهقدر کافی قوی نیست.
من امروز فقط برای آرامش به این مکان آمدهام. اگر قرار بود بیرون از این در به آرامش برسم، تا حالا رسیده بودم و نیازی به حضور در اینجا نبود. زمانی که از کنگره درخواست کمک میکنم، باید بپذیرم که تسلیمم؛ تسلیم قوانین و قواعدی که در کنگره ۶۰ برای من تعیین شده است. تسلیم یعنی اینکه هرچه راهنما به من گفت، بگویم: چشم؛ چون یقین دارم که او صلاح مرا میخواهد. من در شرایطی نیستم که حال خودم را بشناسم؛ بنابراین هر آنچه راهنمایم میگوید، قطعاً به نفع من است.
سپاسگزارم که با حوصله به صحبتهای من گوش دادید.

عکس: مسافر بهروز
تایپ: مسافر علی
ویراستاری: مسافر حمزه
- تعداد بازدید از این مطلب :
112