قبل از آمدن به گنگره دنبال کلاسهایی بودم که راجع به زندگی آموزش بگیرم، چندین کلاس هم رفتم به اسم خودشناسیهای مختلف، ولی هیچکدام باب میلم نبود و همچنان سر درگم بودم و مسافری که همیشه در حال کمپ رفتن بود، چند سال ترک میکرد و دوباره برمیگشت. از این وضع خسته و ناامید شده بودم و همچنان روزها را میگذراندم تا اینکه یکی از آشنایان، گنگره را به ما معرفی کرد. با ورود به کنگره تا چند ماه اول برایم گیجکننده و غیرقابل باور بود، بعد که شروع به نوشتن سیدیها کردم، حالم بهتر شد، یاد گرفتم که باید مسافرم را رها کنم و بیشتر به فکر خودم باشم. مثل وادی سوم که میگوید: هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند و مسئول کارهای خودمان فقط خودمان هستیم، این موضوع دقیقا مصداق من بود، قبلا تمام مشکلات زندگی خود را از چشم مسافرم میدیدم در صورتی که خودم بیشتر مقصر بودم و نکته جالب نوشتن سیدیها این بود که هرگاه مشکلی داشتم، راهحل مشکلات برایم پیدا میشد. انشالله که قدر نشستن روی این صندلیها را داشته باشیم و با عملی کردن به صحبتهای آقای مهندس و در حاشیه نبودن در گنگره، یک انسان گنگرهای باشیم که بیرون از گنگره هر کس ما را ببیند ایمان بیاورد. در کنگره بعد از جسم انسان روح انسان هم ترمیم میشود. انشاالله تمامی همسفران و مسافرانی که در گنگره هستند، ثابتقدم باشند و همسفرانی که مسافرشان در کنگره نیست، اذن ورودشان صادر شود و افرادی که راهشان را گم کردند، مثل من که قبلا سر در گم بودم و گنگره به داد من رسید، راه گنگره را پیدا کنند.
نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر فخری (لژیون اول)
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر فخری(لژیون اول)
عکاس خبری: همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر نگار(لژیون سوم)
ارسال: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پنجم) دبیر سایت
همسفران نمایندگی سهروردی اصفهان
- تعداد بازدید از این مطلب :
600