مواد مخدر همه‌چیزم را گرفته بود؛ اولین سال رهایی مسافر علی

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شاکرم که در این جایگاه قرار گرفتم تا بتوانم خدمت کنم. دستور جلسه امروز صورت‌مسئله اعتیاد است که یکی از کلیدی‌ترین دستور جلسات کنگره60 می‌باشد. مسئله‌ای که باعث می‌شد مصرف‌کنندگان مواد مخدر بعد از ترک اعتیاد مجدداً به مصرف مواد مخدر برگردند کشف نشدن صورت‌مسئله اعتیاد بود. زمانی که من وارد کنگره شدم به من گفتند که اگر گوش‌به‌فرمان باشی می‌توانی اعتیادت را برای همیشه درمان کنی و این برای من خیلی جالب بود که مگر می‌شود؟ مگر اعتیاد درمان دارد؟ چون من 23 سال مصرف مواد مخدر داشتم و بارها برای ترک اعتیاد اقدام کرده بودم ولی موفق نبودم و بیشترین زمانی که توانستم ترک کنم حدود 40 روز بود. خوشبختانه جناب مهندس صورت‌مسئله اعتیاد را کشف کردند و مشخص شد که برای درمان اعتیاد باید بر روی سه ضلع  جسم، روان و جهان‌بینی کار کرد.

بخش دوم دستور جلسه امروز جشن اولین سال رهایی مسافر علی است. وقتی علی وارد لژیون شد مانند تمام افراد مصرف‌کننده در اوج ناامیدی بود ولی خواسته قوی برای درمان داشت. یکی از خصوصیات بارز علی این بود که واقعاً گوش‌به‌فرمان بود و هر چیزی که من به او می‌گفتم بدون چون‌وچرا قبول می‌کرد و اجرا می‌کرد. پدر علی در طول سفر اولش بیمار بود و علی باید وقت زیادی برای پدرش می‌گذاشت ولی این باعث نمی‌شد که غیبت کند و همیشه سر موقع در جلسات حضور داشت. علی در سفر دوم در شعبه حضور کمرنگی داشته است و من امیدوارم با این جشن حضور بیشتری در کنگره داشته باشد. من اولین سال رهایی علی را به او تبریک می‌گویم و برایش بهترین‌ها را آرزو می‌کنم.

اعلام سفر:

آنتی ایکس : تریاک؛ روش درمان دی اس تی؛ داروی درمان شربت تریاک؛ مدت سفر اول 10 ماه و 22 روز؛ رشته ورزشی پیاده روی ؛مدت رهایی یک سال و سه ماه و دوازده روز

آرزوی مسافر

آرزو می‌کنم که همه مصرف‌کننده‌های مواد مخدر که خواستار رهایی هستند کنگره 60 را پیدا کنند و به رهایی برسند.

سخنان مسافر:

خدا را شکر می‌کنم که در این جایگاه قرار گرفتم و حس حال بسیار خوبی دارم. مواد مخدر همه‌چیز من را از من گرفته بود و من در خانواده‌ای بزرگ‌شده بودم که یک نفر سیگاری هم وجود نداشت ولی من در مواد مخدر خودم را غرق کرده بودم وزندگی بسیار آشفته‌ای داشتم و در محل کارم هم دچار مشکل  و بسیار بدقول شده بودم . خدا را هزار مرتبه شکر می‌کنم که پایم به کنگره باز شد. اولین بار با تشویق بسیار گرم بچه‌ها در کنگره مواجه شدم و بسیار برای من عجیب بود. واقعاً از مصرف مواد خسته شده بودم و حرف‌های دل‌نشین راهنمای تازه واردین در جلسه اول من را جذب کرد. در چهار ماه سفرم پدرم را از دست دادم و به خاطر آموزش‌های کنگره مواد مصرف نکردم و به سفر خودم ادامه دادم. امروز بعد از یک سال رهایی، آرامش زیادی وارد زندگی‌ام شده و قدر داشته هایم را میدانم و خیلی از زندگی‌ام راضی هستم. از راهنمای عزیزم که در طول سفرم بسیار من را یاری کرد سپاس گذارم و از خداوند می‌خواهم در مسیر کنگره ثابت‌قدم باشم.