English Version
English

کارگاه عمومی نمایندگی شیخ بهایی اصفهان و پیمان و اهدا شال ایجنت نمایندگی

کارگاه عمومی نمایندگی شیخ بهایی اصفهان و پیمان و اهدا شال ایجنت نمایندگی
روز پنج‌شنبه 98/6/21 سیزدهمین جلسه از دور بیستم سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی شیخ بهائی با نگهبانی مسافر مجید، استادی دیده بان محترم آقای مجید سلامی و دبیری مسافر هوشنگ با دستور جلسه ( عدالت ، آیا همه افراد در کنگره با هم برابرند؟ ) رأس ساعت 17 آغاز به کار نمود.
 
 

سلام دوستان مجید هستم مسافر.

خیلی خوشحال هستم که امروز در خدمت شما هستم. امیدوارم عزاداری‌ها و عبادات شما در این ایام حسینی موردقبول حق قرارگرفته باشد و توانسته باشیم قسمتی از راه و هدف حسینی را درک کنیم. خیلی خوشحال هستم که توانستم به اصفهان بیایم؛ اصفهان حس و حال خاصی دارد و حس و حال آشنایی، نه احساس غربت.

 دستور جلسه این هفته عدالت؛آیا در کنگره همه باهم برابر هستند؟ می‌باشد. عدالت از ریشه کلمه عدل می‌آید و عدل یعنی هر چیزی در سر جای خودش قرار گرفتن. خیلی از افراد معنی عدل را اشتباه می‌گیرند با مساوات و تساوی دیگران باهم ولی من خودم در کنگره آموزش گرفتم که این اشتباه است و این عین نا عدالتی است که همه در یک جایگاه قرار بگیرند.

وقتی‌که درجایی گفته می‌شود که آیا مسافر دیگری هست، از آقای مهندس حسین دژاکام که بنیان کنگره هستند تا سفر اولی، همه دستشان را می‌گیرند بالا و اینجا یک مساواتی داریم. کسی که تحصیل می‌کند باکسی که وقتش را سر کلاس می‌گذارند، آیا جفتشان باید با نمره خوب قبول بشوند؟ یکی باید از کلاس بیافتد و دیگری باید برود بالا و این عین عدالت است.

 ما در کلام‌الله هم داریم که "آیا بینایان با نابینایان برابرند؟". آیا کسی که در کنگره ۶۰ خدمت می‌کند و زحمتکش است باکسی که در حاشیه هست و بازیگر نیست در کنگره و تماشاچی است، برابر هستند؟

 

 در آزمونی که امسال برگزار شد، دقیقاً این مطلب رعایت شد و آقای مهندس فرمودند تمام کسانی که خدمت کرده‌اند آن‌ها را بنویسند و یک امتیاز است برای آنان. در عدالت برای این می‌گویند خداوند عادل است که هرکسی در سر جای خودش قرارگرفته است البته این قابل‌تغییر است برای انسان‌ها. 

 یک نفر می‌تواند در پایین‌ترین نقطه باشد ولی سعی و تلاش کند تا به نقاط بالاتری برسد و این بستگی به خود انسان دارد پس یک حرکتی کرده است که عدالت به او اجازه تغییر جایگاه داده است و البته برعکس این هم صادق است و عین عدالت است.

من همیشه می‌گویم حضرت علی، الگوی عمل سالم و عدالت است که این نظر شخصی بنده است، ایشان عمل سالم انجام می‌دادند تا بتوانند عدالت را به‌جا بیاورند. عمل سالمی را انجام می‌دادند که شاید در نگاه عام بد بود ولی در درازا نتیجه بسیار خوبی داشت.

 

 همه تعریف عمل سالم و عمل به‌ظاهر نیک را می‌دانید ،  یک کار را یک شخص انجام می‌دهد، نمای آن کار خیلی قشنگ است و همه در آن لحظه اول خوشحال می‌شوند ولی نتیجه‌اش نتیجه خوبی نیست مثلاً یک راهنما که می‌داند ره‌جویش خطا می‌کند و در پله نیست و بر بحث جهان‌بینی خودش کار نمی‌کند ولی توضیح نمی‌دهد به ره‌جویش و این ایراد دارد و می‌شود عمل به‌ظاهر نیک. ولی عمل سالم آنجا می‌شود که راهنما به یک نفر می‌گوید که شما باید یک هفته بروی سقوط آزاد. آموزش‌های کنگره این را به من یاد داد که اگر می‌خواهی عمل سالم انجام بدهی، حتماً باید عدالت را در آن رعایت کنی. 

برای ما تازه‌واردین بسیار مهم هستند. این ما، فقط من و سایر دیده‌بانان است بلکه تمام ۴۶۰۰ خدمتگزاران کنگره ۶۰ اعم از راهنماها، ایجنت‌ها، مرزبانان، نگهبانان، دبیران و ... . حال به‌صورت فرضی حقوقی را بر اساس کارشناسی تأمین اجتماعی در نظر می‌گیریم برای تمام خدمتگزاران ، این حقوق فرضی به‌علاوه اجاره‌ها و همه جمع می‌شود سپس تقسیم‌بر تعداد رهایی آن سال می‌شود که این می‌شود هزینه درمان یک شخص به‌صورت سوری البته هزینه درمان واقعی را هم حساب می‌کنیم.

 

برای سال پیش حساب کردیم که اگر می‌خواستیم برای این خدمات هزینه پرداخت کنیم ۷۷ میلیارد می‌شد. تمام این نیروها سرمایه‌های اجتماعی ما هستند البته در سال پیش نزدیک به ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان هزینه کردیم و این بالاترین سرمایه یک سازمان غیردولتی است که نیروهای متخصص آن از همدیگر برای خدمت کردن سبقت می‌گیرند و این خیلی مهم است. ما سال پیش ۴۵۰۰ خدمتگزار داشتیم با آن هزینه و تعداد ۴۲۷۶ نفر رهایی یعنی درازای یک نفر خدمتگزار، یک نفر رهایی داریم.. 

آقای مهندس روز چهارشنبه در مورد این دستور جلسه کامل توضیح دادند. ما باید تلاش کنیم که تغییر جایگاه بدهیم و اگر نتوانیم تغییر جایگاه را ایجاد کنیم، این عین عدالت است که در همان‌جا بمانیم. باید آن سفر اولی تلاش کند، خدمت کند و به جایگاه‌های بالاتر برسد و دقیقاً عدالت در دست خودشان است، اگر بتوانند تغییر جایگاه عدالتی بدهند. 

 من این را به عزیزان سفر اولی می‌گویم که اگر کسی در کنگره ۶۰ خدمت می‌کند، نه دنبال مقام است و نه دنبال پول (حتی باید از جیبش هم یک چیزی بدهد). جلسه قبل هم گفتم که من خودم اگر ۱۹ سال است که دارم می‌روم و می‌آیم، منت سر هیچ کسی ندارم و تازه باید منت کنگره را هم بکشم چون کنگره ۱۹ سال است که دارد رایگان به من آموزش می‌دهد. هر جایگاه خدمتی‌ام که عوض شد، یک دنیای جدیدی است و یک در جدیدی برای من باز شد.

 

یک راهنما در لژیون باید اول خودش آموزش ببینند و سی‌دی که به شما می‌گوید بنویسید، اول خودش بنویسند. البته فقط این نیست که ما سی‌دی را بنویسیم صفحه صفحه باید حداقل به یکی از راهنمایی‌هایی که آقای مهندس در سی‌دی‌ها می‌کنند، عمل کنیم. 

 راهنمایان و کسانی که در جایگاه‌های خدمتی هستند، همه تلاش می‌کنند و سر کسی هم منت نداریم و خدمت می‌کنیم که اول خودمان آموزش بگیریم، دوم خودمان آموزش بگیریم و سوم هم خودمان آموزش بگیریم و داریم درس می‌گیریم اینجا و زکات علم در کنگره ۶۰ آموزش دادن است. من اگر چیزی بلد هستم، باید بگذارم در اختیار عموم و این موقع است که می‌توانم موفق باشم و این موقع است که زکاتم را پرداخت کرده‌ام.

 

ضمناً در این جلسه مراسم پیمان و اهدا شال ایجنت محترم نمایندگی آقای مهدی صدیقی برگزار شد.

سخنان دیده بان محترم آقای مجید سلامی:

 

 

تشکر می‌کنم از مهدی بابت 14 ماه خدمتی که انجام دادند ، مهدی از آن دسته افرادی بود که هرکجا نیاز به کمک داشت حتی در نمایندگی‌های مختلف کمک می‌کرد. همان‌طور که شما عزیزان می‌دانید من در تهران و آقای حکیمی در شهرستان‌ها تلاش می‌کنیم که ایجنت ، اسیستانت و مرزبانان فقط یک دوره 14 ماهه خدمت بکند مگر اینکه خدمت بسیار خوبی انجام داده باشند و طرح‌هایی که داده‌اند در طول 14 ماه دیگر ماندگار باشند و مهدی جزء آن دسته از افرادی بود که با صلاحدید آقای مهندس دژاکام یک دوره دیگر ایجنت نمایندگی شیخ بهایی اصفهان شدند.

 این انتخاب را از طرف خودم ، کنگره دیده‌بانان ، اعضاء کنگره 60 به‌خصوص اعضاء نمایندگی شیخ بهایی اصفهان انتخاب به مهدی تبریک عرض می‌ گویم.

بچه‌هایی که خدمتگزار هستند و یک خدمت خاصی رادارند یک خانواده‌ای دارند که آن‌ها را  پشتیبانی می‌کنند و پشتوانه خوبی برای زندگی هستند. قطعاً خانم زهره کمبود مهدی را در خانه جبران می‌کنند که هیچ اتفاقی در زندگی‌شان نیفتد.

من خودم هم این‌گونه هستم ، اگر من امروز اصفهان هستم ، فردا بوشهرم ، روز بعد بهشهر و ... به خاطر حمایت خانواده‌ام هست که وقت من را آزاد می‌کنند. کسایی که در رده‌های بالاتر خدمت می‌کنند ، خانواده‌شان اولویت را کنگره می‌دانند و بعد خودشان را.

این حسی که امروز خانم زهره دارند حس بسیار خوبی است این‌که مسافرشان کمتر در خانه هستند و باید کار مضاعفی انجام بدهد و خوشحال هست و این حس نشان‌دهنده این است که راه را درک کرده‌اند.

من به هر دو عزیز و دو پسر گلشان تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم در این چهارده ماه دیگر هم خدمت کند و هم آموزش بگیرد.

سخنان ایجنت نمایندگی شیخ بهایی؛ آقای مهدی صدیقی:

سپاسگزار خداوند و آقای مهندس هستم که چنین فضایی را ایجاد کردند که من و امثال من بتوانیم آموزش بگیرم.

خیلی کوچک‌تر از آن هستم که به این اندازه مورد لطف شما قرار بگیرم  ، اگر امروز من در این مکان هستم و به‌عنوان خدمتگزار شناخته می‌شوم قطعاً دعای یکی از شما عزیزان بوده است که در این جایگاه قرارگرفته‌ام و به‌عنوان خدمتگزار هستم.

دریکی از سی‌دی‌ها آقای مهندس می‌گویند که اگر بخواهید دعا گیرا باشد باید از زبان شخص دیگری باشد و مطمعنا من و بقیه خدمتگزاران هم دعای شخص دیگری است که در این جایگاه قرارگرفته‌ایم و خدمت می کنیم.

خداوند که اجازه خدمت را به همه نمی‌دهد  و من مورد لطف خداوند قرارگرفته‌ام و از این بابت از خداوند سپاسگزارم. اگر من امروز خدمت می‌کنم قطعاً تلاش و همکاری تمامی شما عزیزان است که امروز نمایندگی شرایط مساعدی دارد که البته ازنظر من قطعاً می‌تواند بهتر از اینم باشد.

مهدی بیرون از کنگره 60 معنی ندارد و یک مهدی عادی است اما  این کنگره است که به مهدی معنی داده است و یک واقعیت است برای تمامی ما و  همین آموزش‌های کنگره 60 است که من را به این جایگاه رسانده است.

دستور جلسه امروز لژیون سردار نقش هم‌سفر بود که می‌خواستم در مورد این مسئله یک مشارکت  کوچکی بکنم سال‌ها پیش کتابی خواندم  به نام اسکندر مقدونی که با یک لشکر به یکی از کشورها لشکرکشی کرده بود و در کنار رودخانه پنج‌انگشت بالا می‌آید و سربازها با تیر و نیزه به آن شلیک می‌کنند اما این پنج‌انگشت پایین نمی‌رود تا اینکه به یک دانشمند رسیدند و از او علت را جویا شدند و آن دانشمند جلوی رودخانه می‌ایستد و  دو انگشت خود را بالا می‌برد و آن پنج‌انگشت به زیرآب می‌روند و بعد ، از آن دانشمند راز این کار را پرسیدند که او در جواب گفت این پنج‌انگشت آمده بود بگوید که ما پنج‌انگشت اگر در کنار هم باشیم می‌توانیم دنیا را فتح کنیم و من به او گفتم ما دو انگشت می‌توانیم دنیا را فتح کنیم.

 

و این داستان مانند مسافری است که هم‌سفر خود را نمی‌آورد و این راه را می‌بازد و باید همان‌طور که خود مسافر آموزش می‌بیند ، هم‌سفر هم آموزش ببیند.

 

 

سخنان کمک راهنمای محترم همسفر زهره:

بسیار سپاسگزارم از آقای سلامی که همیشه از حضور و نقش هم‌سفر اهمیت می‌دهند ، از شما سپاسگزارم که ما را مورد لطف خود قراردادید.

موقع مشارکتم یک‌لحظه یاد سخن آقای مهندس افتادم که گفتند هستی و کائنات می‌گردد ، می‌گردد ، می‌چرخد ، می‌چرخد و کسی را پیدا می‌کند که ظرفیت یک مسئولیت را دارد و ما هم در کنگره می‌گردیم که ببینیم که چه کسی ظرفیت دارد که به آن مسئولیت بدهیم ، وقتی آقای صدیقی کاملاً این جایگاه را رها کرده بود تا اینکه یک نفر دیگری به‌جای ایشان ایجنت بشوند ، باز مجدد هم در این جایگاه انتخاب شدند.

 

این را برای خودم گفتم که بیشتر قدرش را بدانم و از تمام شما دوستان  التماس دعا دارم برای خانواده ما که خدمتگزار تر ، عاشق‌تر و محکم‌تر از قبل در کنگره باشیم.

 

 

 

 

 

 

 

تایپ:مسافر مصطفی ، هم‌سفر محمدجواد

عکاس:مسافر مسعود ، مسافر مجتبی

تنظیم:مسافر مصطفی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .