کارگاه آموزشی عمومی کنگره60؛نمایندگی اراک

در زمانی که خواستم بیام و وارد کنگره بشوم فهمیدم که هرشخصیتی که داریم رو باید پشت در گنگره بذاریم و بیایم داخل و درمان بشوم و اینجا کاری ندارند که من کی هستم و من فقط برای درمان به اینجا آمده ام.
طرف وارد کنگره میشود یک سری القاب هم داره مثلا دکتر ،حاجی ،مهندس و...
وقتی میخواد مشارکت کنه میگوید سلام دوستان سید هستم مسافر مصرف الکل،این به اعتبار تمامی سید ها آسیب میزنه و این کار درست نیست .

مهندس میگوید این القاب را کنار بذارید واگه میخواید ذهن منجمد مصرف کننده ذوب‌بشود و در قالب مثلث عدالت شکل بگیرد باید القابش را کنار بگذارد و به عنوان یک رهجو روی صندلی بنشیند.
یک لژیون از ارتش آمریکا حدود ۷۰ تا ۸۰نفر به یه مانور رفته بودن ،با این که هم آموزش دیده بودن و هم حقوق خوبی میگرفتند، چون با هم دیگه هماهنگ نبودن از شب تا صبح چندین بار روی هم اسلحه کشیدند،ولی یک اردویی در کنگره برگذار شد که حداقل ۵۰۰نفر در ۷روز و ۷شب با همدیگر یک جا بودند بدون اینکه حقوقی بگیرند و بدون اینکه آموزش خاصی دیده باشند خدمت کردند و اردو را به پایان رسوندند.
اینجا آدم مثلث عدالت ،عمل سالم و معرفت را درک میکند و میفهمد هدف کنگره چه چیزی هست.
این که یه رهجو وقتی از این پله ها بالا می آید چه قالبی بخواهند از او بسازند دست رهجو که مطیع باشد چون عدالت به معنای واقعی در کنگره اجرا میشودو به هر کسی که از در وارد میشود از هر نژاد و قومی و با هر دینی یه صندلی داده میشود که خودش را درمان کند.
خیلی مهمه که این رهجو مسیر خودش راچه طور انتخاب کند، من خودم وقتی وارد کنگره شدم با خودم گفتم من اعتیادم را درمان میکنم و میروم و کاری به عدالت و اینجور چیزها ندارم ولی وقتی آموزش های کنگره رو گرفتم دیدم من هیچی بلد از زندگی بلد نبودم هیچ آموزشی نگرفته بودم ،با این که یک سال و خورده ای از رهاییم میگذرد تازه متوجه شدم که خیلی چیزهارا باید بدونم و هرچی هم که بیشتر میدونم ،میدونم که کمتر میدونم، در کنگره افراد در درمان و کرامت انسانی با هم برابرند ولی کسی که تازه وارد کنگره میشود و مصرف کننده است یقینا با یک کمک راهنما برابر نیست و کمک راهنما جایگاه بالاتری دارد و احترام خاصی دارد.
افراد اگر به جایگاهی فکر میکنندباید زحمت بکشند و تلاش کنند تاخودشان را به اون جایگاه برسانند،اگر قراره حال خوش را تجربه کنند باید بهایش پرداخت کنند.
اگه قرار باشدبه اون معرفت برسند که بگویند دیگران کاشتن و ما خوردیم ما میکاریم تا دیگران بخورند باید خدمت کنند اگر  وقت و سوادش راندارم که بخوام مثل یه کمک راهنما خدمت  کنم، راه های زیادی برای خدمت کردن هست .یکی از این راه ها خدمت مالی است.کنگره به من خدمت کرده و من باید بهایش را پرداخت کنم.
معرفت این نیست که من با پوشش سفید روی صندلی بنشینم و بگویم من معرفت کسب کردم،معرفت با عمل سالم و عدالت همراه است و این سه ضلع باید با هم اجرا شوند.