کل جهانبینی برای شناخت انسان است. انسان از نفس واحده تشکیل است که همان نفس و روح وجن است و ما اینها را نمیشناسیم، اگر خودمان را بشناسیم میتوانیم راه درست را انتخاب کنیم. خلقت و جهان بر مبنای اضداد بنا شده است که انسان به تکامل برسد و ما نمیخواهیم این را بپذیریم و میخواهیم همه چیز به خواسته و نفع ما پیش برود؛ ولی اگر بدی نباشد ما معنی خوب را نمیفهمیم، اگر کینه و نفرت و دشمنی نباشد ما معنی عشق و محبت را نمیفهمیم، اگر مریضی نباشد ما قدر سلامتی را نمیدانیم.من همیشه فکر میکردم شیطان ضد خداوند است و میگفتم ای کاش شیطان نبود. در کنگره فهمیدم که شیطان مخلوق خداوند است و برای این کار فرمان از خداوند دارد و ضد خداوند نیست.
همیشه از زندگی ناراضی بودم میگفتم چرا من مصرفکننده دارم؟ چرا بچهام اینجوری است؟ چرا پول ندارم و هزار تا چرا دیگر ... فکرم روی چیزهای منفی بود، اگر راه کنگره برای ما باز نمیشد الان معلوم نبود من کدام بیمارستان بستری بودم کنگره برای ما رحمت وگشایش بود. از آموزشهای کنگره یاد گرفتم که مشکلات لعن خداوند نیستند، بلکه حکمتی در زندگی من است و باید آگاهی خودم را بالا ببرم، نقاط منفی خودم را بشناسم و سعی کنم افکار منفی را دور کنم، تجربه به من ثابت کرده گاهی اوقات بعضی چیزها را باید رها کنم.اگر بخواهم فرزندم درمان شود باید رهایش کنم. وقتی رها کردم آن وقت به دست میآورم، وقتی انسان یک چیزی را بخواهد و فکرش را روی آن معطوف کند هرگز به دست نمیآورد.
بر جهان هستی یک نیرو و قدرتی حکمفرما است که تمام هستی را به وجود آورده است و ما به آن قدرت مطلق یا خداوند میگوییم. خداوند به انسان اختیار کامل داد و سر دو راهی قرار داد. اختیار موقعی است که دو راه باشد و حق انتخاب داشته باشیم. اینجا انسان باید انتخاب کند که راه درست را برود یا راه غلط برود. انسان مختارالخطا است، یعنی اختیار کامل دارد که خطا کند، ولی باید جوابگو باشد ما توقع داریم که همه انسانها خوب و بهترین باشند، دروغ نگویند، تهمت نزنند، غیبت نکنند، این غیر ممکن است برای اینکه خود ما نمیتوانیم مثبت باشیم خود ما هم این کارها را انجام میدهیم چطوری از دیگران توقع داریم که انجام ندهند؟
همه موجودات دارای نفس هستند. خداوند برای انسان دو تا ملک به نام روح و جن قرار داد. روح مظهر پاکی و نور است و هیچ انسانی روح پلید ندارد و دیگری جن است و سنبل منفی تخریب است. روح انسان را به طرف ارزشها و جن به طرف ضدارزشها هدایت میکند. ما اگر از جن میترسیم در وجودمان داریم. نفس گاهی اوقات حرف روح را گوش میکند، اما گاهی اوقات هم حرف جن را گوش میکند. زمانی که ما عصبی میشویم و از کوره در میرویم این یعنی همان جن است، اگر به حرف جن گوش بدهیم ما را کاملا نابود میکند. اگر جوری بشود که به حرف روح گوش کنیم در جهان رستگار میشویم. باید تمام سعی خودمان را بکنیم و آموزشها را بگیریم و انشاالله کاربردی کنیم تا به آن حال خوب و آرامش برسیم.
نویسنده: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر سمیه ( لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر فرشته رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر میترا دبیر سایت
همسفران نمایندگی پردیس
- تعداد بازدید از این مطلب :
111