English Version
This Site Is Available In English

برنامه ریزی برای ادامه فعالیت لژیون پزشکان

 برنامه ریزی برای ادامه  فعالیت لژیون پزشکان

هفتمین جلسه از دوره‌ی بیست و پنجم کارگاه‌های آموزشی کنگره مخصوص لژیون پزشکان و محققین با استادی دکتر شهرام و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری دکتر علی، با دستور جلسه برنامه ریزی برای ادامه  فعالیت لژیون پزشکان ، رأس ساعت ۸ آغاز به کار نمود.

صحبت‌های مهندس دژاکام:

لژیون پزشکان حدود ۲۰ سال است که کار می‌کند و در ابتدا وظیفه‌ی تعیین سازوکار کلینیک‌ها را بر عهده داشته است، اما تقریباً دیگر این امر به پایان رسید و من می‌خواستم که لژیون را تعطیل کنم، اما با صحبت‌هایی که با دوستان داشتم قرار شد که خط‌مشی و سازوکار لژیون پزشکان تغییر کند.
ما قرار است لژیون پزشکان را به پزشکی-تحقیقاتی تبدیل کنیم؛ چراکه در حدود ۲۰ سال است که بالای نود هزار نفر به درمان رسیده‌اند. وقتی از درمان صحبت می‌کنیم، منظور یک فرد درمان‌شده است که بتواند حتی اگر در لابراتوار هروئین کار کند، آن را مصرف نکند. در اصل یک خط بطلان روی تمام روش‌ها و متدهای گذشته کشیده می‌شود. این شوخی نیست؛ یک واقعیت است که قابل‌لمس و حس است. مقالات ما در ژورنال‌های خارجی به مکرر در حال چاپ و نشر است؛ چیزی که داخل کشور نیازمند آن بودیم. ما قرار است که برنامه‌ریزی داشته باشیم که دوستانی که در لژیون پزشکان هستند، شروع به تحقیق و مطالعه و برنامه‌ریزی کنند. هدف ما گستردگی در این امر است؛ چراکه می‌خواهیم کل کشور از این پروتکل استفاده کنند.
مسئولیت این کار با دکتر شهرام است و افرادی که وارد جمع می‌شوند باید ایمان و باور داشته باشند و باید خالی از اطلاعات اشتباه و غلط بشوند. یک صفحه سفید را می‌توان خیلی روی آن نوشت! ابتدا خود را از اطلاعات بیهوده خالی کنید بعد اطلاعات درست را کسب کنید و این کار می‌تواند خیلی به طول انجامد. این امر به زمان احتیاج دارد و اصلاً هم عجله‌ای برای این موضوع نداریم. ادامه موضوعات را به دکتر شهرام می‌سپارم.

سخنان استاد:
ما در لژیون پزشکان می‌خواهیم یکسری مباحث علمی و کاربردی داشته باشیم. هر گروه باید تعریف مشخصی داشته باشد. این جلسات به این دلیل تشکیل شده تا پزشکان و محققینی که دورهم جمع شده‌ایم، به‌عنوان خروجی کار بتوانیم یک سازوکار علمی داشته باشیم. حقوق کلینیک به مسافر و بالعکس باید حتماً تعیین شود. سازوکار ما در چند بعد است؛ اولینِ آن‌ها چاپ مقالات و بررسی متون علمی در مجامع علمی است. کنگره یکسری مقالات دارد که دائماً در حال چاپ است.
همیشه از جناب مهندس برای سخنرانی در مجامع علمی بین‌المللی دعوت به عمل می‌آید. هدف سوم، تعیین کردن سرفصل‌های علمی و تبادل‌نظر با کنگره‌های علمی است.
ما یک وقفه‌ی طولانی در روند کار داشتیم و تصمیم گرفتیم از این جهت‌گیری که کنگره در حال انجام آن است، استفاده کنیم و در کنگره‌های علمی در همین تهران (همایش ملی اعتیاد، دانشگاهی که در حال تأسیس است، چاپ و نشر مقالات و …) شرکت کنیم. ما باید بتوانیم به‌عنوان کسی که در لژیون پزشکان باشیم، کارهایی را انجام دهیم که تجربه‌ی درمان و دانش و همکاری با کنگره را داشته‌ایم.
باید هسته‌ی اصلی موضوعی که دوستان تمایل به مشارکت و همکاری را دارند، وارد بشویم. ما یک فرم را آماده کردیم و اگر مورد تائید جناب مهندس باشد، ما در گروه بارگذاری می‌کنیم و دوستانی که تمایل به همکاری دارند، کار را جلو می‌بریم. اقدام دیگری که انجام دادیم، تغییر ایده برای تدوین پروتکل متد درمان است. ما قرار است که پروتکل DST را به‌صورت کشوری در قالب رفرنس‌ها ارائه دهیم به‌طوری‌که کاملاً شفاف شرح بدهیم. ما در حال حاضر خودمان نظاره‌گر همین فالوآپ‌ها و موفقیت‌ها و درمان‌های مؤثر کنگره هستیم. ما روی تک‌تک قدم‌های پروتکل باید تمرکز داشته باشیم؛ البته خب این به‌صورت یک بازه‌ی زمانی میان‌مدت بود و در طول چشم‌انداز بلندمدت، ما روی موضوعات و ریز جزئیات باید کار کنیم. جنبه‌های علمی نیز باید بررسی شوند.

ما با اساتید علمی (افرادی که صاحب‌نظر هستند و ممکن است عضو لژیون پزشکان هم نباشند) صرفاً با بررسی نتایج علمی، خروجی‌ها را به دست می‌آوریم. خدا را شکر، ما با هر شخصی در باب این موضوع صحبت کردیم، نظرش مثبت و تمایل به همکاری داشتند. دبیر محترم، دکتر علی، خودشان با چندین نفر برتر صحبت و نظرشان را جلب کردند.
ما ممکن است مخاطبینی داشته باشیم که در شهرهای دیگر باشند و به همین علت است که من چندین جلسه است که در حال تکرار یکسری مکررات هستم. مهم این است که ما می‌خواهیم به چه برسیم و به کجا برویم! حال جلسه برای مشارکت دوستان باز است و می‌خواهیم که به یک نتیجه درست برسیم و بدانیم که خصوصیتی که ما داریم، این است که یک واژه‌ی «چرا» قبل از هر اقدامی استفاده کنیم تا بتوانیم به نتیجه‌ی نهایی مطلوب برسیم.
وقتی صحبت از نتیجه مطلوب می‌شود این است که وقتی جناب مهندس می‌فرمایند که خالی از هرگونه اطلاعات غلط، یعنی اینکه ما در ابتدا تمام مطالب اشتباه و درست که حتی سالیان سال است روی آن تمرکز کردیم و پیش بردیم، حتماً باید با اطلاعات درست تغییر کنند. برای مثال حرفه‌ی من هارم ریداکشن هست و بسیار روی آن تعصب دارم و پایبند هستم به آن. در اصل نگاه سوگیرایانه‌ی ما قرار به تغییر و با آگاهی و چشمان بازتر بدانیم که تمام این اطلاعات به دست آمده طی چند سال، چگونه قرار است به ما کمک کند.
هارم ریداکشن از پایه‌های DST است و صرفاً فقط نگه‌دارنده است. در طی ۷۰ سال هیچ‌یک از بیماری‌های روانی و جسمی تحت کنترل هستند و درمان قطعی نداشتند. تمام بیماری‌ها در دنیا فقط کنترل می‌شوند و درمان قطعی ندارند. DST نیز در ابتدا هارم ریداکشن است که درنهایت به درمان منجر خواهد شد. ما در ابتدا با هارم ریداکشن شروع می‌کنیم، دارو را جایگزین می‌کنیم و به همین ترتیب قدم‌به‌قدم آن را کاهش می‌دهیم. ما در کنار این بادی سمفونی را اجرا می‌کنیم تا بتوانیم درصد آن را به صفر نزدیک کنیم. با یک پیچش نرم و آرام ما می‌توانیم هارم ریداکشن را به درمان قطعی برسانیم.

مشارکت همسفر:

موضوعی که جناب مهندس فرمودند این است که ما از درمان خارج و به فرای آن‌که مقالات علمی پژوهشی برسیم. یک ساختمان احتیاج به پایه‌های مستحکم دارد.
جناب مهندس در ابتدای کار سریعاً به سراغ مقالات نرفتند و در ابتدا سعی کردند که اطلاعات نادرست خودشان را با اطلاعات بی‌نظیر و درست تکمیل کرده و سپس این راه و روش را ایمان و باور قلبی پیدا کردند نسبت به آن. جناب مهندس طبق راه و روش، مسیر درمان را پیدا کردند و مایل بودند که این اتفاق زیبا و باور در ایشان شکل گرفت. در ابتدای شروع کار نه پولی بود نه شخصی و نه این نود هزار نفر. صبر و حوصله و باور درست، دقیقاً باعث شد که ما مسیر درمان آن‌قدر شفاف‌سازی بشود که تمرکز را به فراتر از آن یعنی تأسیس دانشگاه، مقالات، حضور در مجامع بین‌الملل بگذاریم. ما باید مطالعات گسترده‌تری در باب تحقیقات علمی انجام دهیم. در ابتدای زمانی که هارم ریداکشن در دنیا است و پروتکل MMT با هفت هزار مرکز درمانی تشکیل شده است و هنوز خیلی‌ها به متد DST آشنایی ندارند، پس یک باور ایجاد می‌شود که این نیز درست است.
این متد منافاتی با مسیر درمان ندارد و موضوع اصلی این است که آیا درمان در این وادی و مسیر اتفاق افتاده است؟
هنوز هشتاد درصد کلینیک‌ها از متد قرص B2 و متادون برای ترک استفاده می‌کنند. هارم ریداکشن را زیر سؤال نخواهیم برد. ما می‌توانیم هر یک از مسیرها را نقض کنیم چراکه مثلاً همین مسیر هارم ریداکشن که صرفاً یک نگه‌دارنده بوده و به درمان نمی‌رسد، هنوز برای کنترل افرادی که گریز می‌زنند و نمی‌خواهند که در کارگاه‌های آموزشی شرکت کنند، مناسب است. فرد چندین ماده مخدر را استفاده می‌کند و تمایل به درمان ندارد، همین متد هارم ریداکشن خود نیز تأثیرگذار برای این دسته افراد است.
متد DST و داروی درمان اعتیاد OT، احتیاج به فرهنگ‌سازی بیشتر است تا موضوع درمان درست و اصولی، در باورهای نهادینه شود. نظر من این است که جناب مهندس پایه‌ها را کاملاً درست و اصولی ساختند. سال‌ها است که پروتکل تغییر نکرده است و این مسیر روشن و صادقانه است؛ چراکه این مسیر احتیاج به تلاش بیشتر و مضاعف برای رشد و بهبودی با سرعت عمل بیشتر است؛ چراکه اصلاً انسان در شگرفی می‌ماند که چطور ۹۰ هزار نفر واقعاً به درمان قطعی رسیدند.
تفاوت متد MMT با DST دقیقاً درجایی است که در متد کنگره می‌توان به خاطر استحکام بنای آن تا چندین طبقه و پیشرفت بالا رفت اما متد MMT باوجوداین همه نظارت، همچنان راکد و بدون پیشرفت و حرکت مانده است. این باور که هنوز اعتیاد درمان نشده است را باید دور انداخت؛ چراکه در کنگره دقیقاً همین موضوع اتفاق افتاده و اثبات‌شده است. ما باید از منابع کنگره دقیقاً استفاده کنیم. به جناب مهندس بابت زحماتشان کمال تشکر را داریم و امیدوارم که این مسیر به جهانی‌شدن منتهی شود.

مشارکت همسفر بهنام
خیلی خوشحال هستم که در جمع شما عزیزان هستم. بسیار شگفت‌زده از تغییرات بنیادی لژیون هستم.
ما در ورطه‌ی تکرار افتاده بودیم؛ چراکه فقط آموزش می‌گرفتیم. در ابتدا همه‌چیز خوب بود؛ چراکه ما با آگاهی بیشتر در لژیون پزشکان حضور به هم رساندیم؛ اما در مدت‌زمان ما خیلی ریزش داشتیم. چیزی که احتیاج بود را آموختیم و حالا باید سعی کنیم به‌صورت بیشتر عملیاتی آن را اجرایی کنیم. سعی ما نوشتن یک پروتکل درمان ساز و قطعی‌تر است؛ چراکه پروتکل حال حاضر خیلی خوب در حال جواب‌دهی است و باید بهتر و پیشرفته‌تر بشود. بحث شیوه‌ی درمان رسمی است؛ بحث این است که پروتکل درمان DST حتماً و حتماً باید به‌صورت کاملاً رسمی، در جزو و زیرشاخه‌ی سه الی چهار روشی است که وزارت بهداشت و علوم پزشکی ارائه داده است. قصد ما این نیست که تمامی روش‌ها حذف شده و فقط متد کنگره جایگزین آنان بشود، هدف این است که متد کنگره نیز در کنار این متدها باشد. من به این نتیجه رسیدم که متد کنگره بسیار عالی است اما با توجه به مشارکت‌ها، این متد عالی است اما هنوز به‌صورت کامل در افکار به‌درستی جا نیفتاده است؛ چراکه هنوز خیلی افراد هستند که حاضر به انجام این کار نیستند.

ما با تجربه‌ای که در کلینیک داریم به این نتیجه رسیدیم که همه افراد پذیرای این نیستند که حاضر باشند با این متد و روش به درمان برسند. اولین شیوه‌ی درمانی که ما به افراد معرفی می‌کنیم، متد کنگره است. خود من همیشه افرادی که در پیش ما حضور پیدا می‌کنند را وقت می‌گذارم و اولین چیزی که سعی می‌کنم برایشان بشکافم، متد کنگره شصت است. هنوز خیلی افراد هستند که به هزار دلیل آماده پذیرش این سیستم ناب نیستند. ما نمی‌توانیم هنگامی‌که یک نفر به دنبال راه‌حل است، فقط متد کنگره را معرفی و بقیه متدها را نفی یا نقض کنیم. این متد کنگره، آرام‌آرام جایگاه خودش را پیدا می‌کند و احتیاج نیست صرفاً ما با تعریف آن را معرفی کنیم. ما خیلی بارها از وزارتخانه‌ها افرادی آمدند و با چشمان خود معجزه و اعجاز کنگره را دیدند اما درنهایت هیچ نگفتند و رفتند. هنوز در جامعه‌ی ما معنا و مفهوم کنگره به‌درستی جا نیفتاده است. پذیرفتن چنین پروتکلی در سیستم، با این روش بسیار دشوار است.
ما باید از حمایت‌ها به‌درستی استفاده کنیم. ما باید از روابط استفاده کنیم تا بتوانیم به‌راحتی مسیر تحقیقاتی و بازوی کمکی در پیشبرد اهداف کنگره داشته باشیم! آخرین چیزی که به نظر من می‌رسد، این است که هر پروتکلی که نوشته می‌شود، به دلیل اینکه واژه‌ی درمان، دست پزشکان است، هنوز خیلی از پزشکان ما در جریان خط‌مشی و اصول کنگره نیستند متأسفانه و خیلی افراد هستند که جبهه‌ی سنگینی نسبت به کنگره دارند. خیلی افراد از نشناختن کنگره، کمکی نمی‌کنند. ما باید یکسری کارگاه‌های بازآموزی داشته باشیم. ما باید هدف خود را به یکسری از همکاران و محققین در غالب این موضوع که قرار نخواهد بود که دیگر روش‌ها و متد منسوخ و فقط متد کنگره جایگزین شود، معرفی کنیم. ما قرار است که راه و روش کنگره را فقط پیشنهاد بدهیم که می‌شود توسط این متد در درمان رسید. ما قرار نیست که متدی را از فهرست درمان‌ها حذف کنیم و فقط قصد ما معرفی متد کنگره است.

دکتر پریسا
خوشحالم که در این سه جلسه قرار شد یک سری کارهای تحقیقاتی انجام بشود این کار باید از قبل شروع می‌شد و یک مقدار به تأخیر افتاده و هرچه زودتر انجام شود بهتر است ما مشکلی که داریم تعصب است و باعث می‌شود که از خیلی چیزها عقب بیفتیم من وقتی در کلینیک خودم وقتی کنگره ۶۰ را پایه‌گذاری کردیم بازرسان علوم پزشکی ایران که تشریف آوردند متعجب شدم و خیلی هم خوشحال شدند اتفاقاً آن روز تولد یک سال رهایی یکی از بچه‌ها بود بازرسان بازرسی را ول کردند و رفتند نشستند در کلاس تا ببینند در کلاس چه می‌گذرد خیلی جالب بود که بچه‌ها خودشان را معرفی می‌کردند مثلاً من ایکس هستم یک‌ساله رهایی پیدا کردم یا مثلاً من فلانی هستم دوزم هست دهم اصلاً تعجب کرده بودند با بیست سی‌سی، پانزده سی‌سی رسیده به آخر کار من فکر می‌کنم این جلسات خیلی آموزنده بود برای خودشان برای همین هم من هر وقت می‌رفتم با معاونت درمان دانشگاه ایران همه می‌گفتند خانم دکتر ممکن است ما برای بازرسی خدمت نرسیم ولی اتفاقی نیفتد که کلاس‌هایتان را تعطیل کنید یعنی خود آنها هم مشوق بودند مشکل ما این است که همیشه به یک سری موارد چسبیده‌ایم یک تعصب داریم روی متادون و بوپرنورفین از اینور تعصب داریم روی اپیوم، اوپیوم در صورتی خوب است که جلسات درمانی را بگذاریم و درمان کنیم متأسفانه چه در ایران چه در جاهای دیگر خیلی‌ها هستند که دوست ندارند درمان شوند وقتی من می‌خواهم مجبورشان کنم که بیایید با اوپیوم یازده ماه درمان شوید خیلی‌ها وسط راه ول می‌کنند و متأسفانه به این دلیل که نیمه‌عمر اپیوم پایین هست بدتر دوزشان بالا می‌رود و این خود جبهه بدی ایجاد کرده است در مورد اپیوم در درمان وقتی‌که ما واقعاً درمان می‌کنیم و آن شخص واقعاً دوست دارد که درمان شود در عرض ۱۱ ماه درمان می‌شود و خیلی هم خوب است در مورد متادون و بی ۲ هم همین مشکل را داریم متأسفانه کسانی که روی بی ۲ و متادون هستند خواست خودشان هست که من روی همین درمان بمانم احساس می‌کنم کارم را بهتر انجام می‌دهم و زندگی را بهتر می‌گذرانم و این را ادامه می‌دهم در مورد اپیوم هم همین مشکل است خیلی‌ها می‌آیند و می‌گویند که ما می‌خواهیم تا آخر عمر بخوریم شما چه‌کار دارید؟ دوزمان هم بالا برود ایراد ندارد ما باید بیایم و یک‌بار جبه‌هایمان را متفاوت کنیم بگو که می‌خواهیم کار درمانی انجام بدهیم یا خیر من یادم است زمانی که داشتم دوره IMMT را می‌گذراندم می‌گفتم که فقط ما می‌خواهیم هارموداکشن کنیم می‌خواهیم شیشه نکشد مواد مصنوعی مصرف نکند فقط مشکلات جامعه را کم کنیم، دزدی را کم بکنیم قتل و غارت را کم بکنیم و این کارها را انجام دهیم ما باید این دو منظور را جدا کنیم هم کسانی که به ما مراجعه می‌کنند هم برای دیگران ما یک جنبه داریم هارموداکشن که می‌گذاریم روی متادون اوپیوم بی‌ ۲ که مشکلات جامعه را نداشته باشیم یک موقع می‌خواهیم واقعاً کار درمانی انجام دهیم باید ببینیم که چقدر به نتیجه می‌رسد و من می‌دانم که با روش دی اس تی خیلی خوب به درمان می‌رسیم تو این ۱۱ ماه ممکن است عده‌ای کم این وسط‌ها تعلل به خرج بدن و زمان بیشتر بشود مهم این است که درمان کردیم من پیشنهادم این است که اول بیمارانمان را جدا کنیم همان‌طور که دانشگاه یک سری کار انجام می‌دهد بازآموزی انجام می‌دهد و طبق آن می‌گویند که اپیوم این مشکل را دارد متادون این مشکل را دارد ما هم بیایم با توجه به اینکه نود هزار تا شما کیس زنده دارید تحقیقاتمان را انجام دهیم و بگوییم که با متادون هم یک تعدادی را در نظر بگیریم همان کاری که دیگران انجام می‌دهند یا کشورهای دیگر انجام می‌دهند و بگوییم با متادون نمی‌توانیم درمان کنیم فقط می‌توانیم هارموداکشن کنیم با اوپیوم می‌توانیم درمان کنیم چند درصد هاروداکشن می‌توانیم بکنیم و چند درصد نمی‌توانیم من فکر می‌کنم با این تحقیقات به نتیجه برسیم و دیگران هم جذب بکنیم ما کلینیک کم نداریم که با کنگره ۶۰ کار می‌کنند اگر کسی واقعاً بخواهد درمان شود آمده و جذب ما کلینیک‌ها شده و اگر بخواهیم کلینیک اضافه کنیم شاید خیلی نتیجه نگیریم و به انحراف هم برویم من فکر می‌کنم اگر بخواهی میدان دیدمان را یاد کنیم انحرافمان زیاد می‌شود با همین تعداد هم می‌شود کار انجام داد و وضعیت تحقیقاتی را بهتر کنیم و نتیجه خوبی را به کل دنیا و کشور خودمان ارائه دهیم و بگوییم با اوپیوم می‌توانیم این درمان را انجام دهیم با متادون نمی‌توانیم و فقط می‌توانیم تا آخر عمر ادامه دهیم خیلی ممنونم از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

دکتر نیلوفر
خیلی ممنونم و عرض تشکر دارم یک تجربه از دانش اعتیاد داشتم یک آقایی پزشک از همدان آمده بودند و گفتند که من یک کلینیک مجهز در همدان دارم و حدود چهارصد بیمار دارم نقطه تفکری که ایشان در من ایجاد کرد خیلی جالب بود ایشان پرسیدند روش شما چه است؟ و چطور آن‌قدر آمار دارید و تعداد رهایی‌ها بالاست برای من جالب است منی که این‌همه تجهیزات دارم چرا بیماری که ده سال دارم هنوز به آن مواد محتاج است و حال خوب را تجربه نکرده نقطه تفکری در ذهن من درمانگر و همکارانم فکر می‌کنم مهندسی اعتیادی که در کنگره ۶۰ شده است در جهان پزشکی اعتیاد،‌در روان‌پزشکی روانشناسی به نقطه صفر آن‌هم نرسیده چون زبان مشترک بین هر علمی با علوم دیگر و هر دانشی با دانش دیگر اسناد و مدارک آن علم است شواهدی که یک علم به علم دیگر ارائه می‌دهد، اگر در گوگل سرچ کنیم مقالات در مورد اعتیاد سه بخش است یک گروه که قوانین ماده ۱۵ و ۱۶ را حذف می‌کنند و می‌گویند که رد دست این‌ها گروه دوم روانشناسی اعتیاد است که چرا اصلاً اعتیاد به وجود آمده مثلاً جزو آزمون‌های نئو، کسانی که گشودگی تجربه‌شان بالا هست این‌ها مصرف‌کننده بشوند کسانی که طرح‌واره اطاعت دارند مصرف‌کننده بشوند میان روی موضوع روان‌شناسی کار می‌کنند که عامل اعتیاد افراد را پیدا کند و مجدد حرفی از درمان زده نمی‌شود گروه سوم من فقط به‌عنوان یک محقق صحبت می‌کنم فارغ از تعصب کنگره و این است که اسم آقای دژاکام آمده است در آن مقالات تنها مقالاتی است که درمان اتفاق میافتد نه به‌صورت نگهدارندِ مقاله‌ای ۲۰۲۳ آقای مهندس با دکتر آروین که در مورد آمفتامین است روی پنج هزار نفر مصرف‌کننده است که می‌گوید که بعد از پنج سال این افراد هشتادونه درصد در درمان بوده‌اند و رابطه مستقیم دارد حضورشان با درمانشان پس اگر کسی خواسته درمان داشته باشد این آمار است یعنی کسی که در معدن آمفتامین باشد ولی مصرف نکند یا شب خواب مصرف را نبیند اگر شخص ارتباط اجتماعی خوبی داشته باشد و مواد نتواند او را وسوسه کند این یعنی درمان واقعی این مدارک وجود دارد می‌تواند سند بدون نقصی باشد امیدوارم که جهانی‌شدن کنگره ۶۰ را ببینیم ممنون از وقتی‌که به من دادید.

دکتر شهرام
خیلی ممنونم از مشارکت‌هایتان من سعی کردم اکثر صحبت‌هایی که فرمودید را بنویسم روش‌هایی که برای مسائل مختلف پیشنهاد کردید انشالله این‌ها را جمع‌بندی می‌کنیم و در گروه به اطلاعتان می‌رسانیم. خیلی ممنونم قطعاً من از شما یاد گرفتم لطف کردید که مشارکت کردید خیلی ممنونم از همگی.

مهندس دژاکام
خیلی خوشحالم که دوباره جمع شدیم و داریم به یک نقطه‌ای می‌رسیم چند نکته را من مشخص کنم هارمریداکشن یک شروع است پایان نیست و برای اعتیاد نیست الان بالای نود درصد بیماری ها برای هارمریداکشن است اگر کسی کولیک اولسراتیو گرفتار باشه می‌رود روی هارمریداکشن مدالوسین هشت تا قرص آساکول چنتا تا آخر عمرش ام اس دارد می رود روی هارمریداکشن، درمان نیست کنترل بیماری است یک شروع است که باید به پایان برسد که جهان پزشکی استوپ کرده است راجع به کل بیماری‌ها صحبت می‌کنم و در کل بیماری‌ها من صاحب نظرم و مقالاتم در آمریکا چاپ شده، این شروع باید ادامه پیدا می‌کرد می‌رفت به خط پایان ولی همونجا مانده است یک استخوان لای زخمی است که آن را پانسمان کردیم و باید استخوان را در بیاریم استخوان را ندیده تا حالا هر روز پانسمان می‌کند و می‌بندد امروز داروهای ام اس را تزریق می‌کند ولی باز دوبینی هست این شروعی است که باید به پایان برسد اگر به پایان نرسد یعنی ما راه درمان را کشف نکردیم نه اینکه درمان ندارد هر بیماری که خداوند داده قطعاً درمان دارد ما راهش را کشف نکردیم یا مثل کسی که تب دارد چیزی میدم که تبش را پایین بیاوریم کار ما این است که تا آخر عمر تبش را پایین نگه داریم یعنی تا آخر عمرش متادون می‌دهیم تا علائم را از بین ببریم ثل کسی که تبش را پایین نگه می‌داریم این باید در مسیر برود تا به درمان برسد چیزی که برای من مهم است و هدف است که وقتی گوینده نمی‌داند چه می‌گوید شنونده چه می‌فهمد اعتقاد من این است تمام صاحب نظران ما بدونن چه کار می‌کنند مسیری که می‌روند چی هست درمان صحیح چی هست اصلا باید بدانند اعتیاد یعنی چه یا در روانشناسی روانشناس در قدم اول باید بداند روان یعنی چه وقتی به نقطه مشترک نرسیدند یا در درمان اعتیاد می‌گویند اعتیاد مسمومیت مزمن که چندین سال پابرجا بود و خیلی هم ضربه زد وقتی به این تعریف‌ها مسلط نیستند می‌خواهند چه کار کنند؟ پس اولین کار این‌ها باید به مفهوم واقعی برسند بروید سرچ کنید کنسر اپیوم براتون کلی مقاله میاد از ایران توسط اشخاص صاحب نام که تریاک سرطان زا است یک تحقیقی در شمال انجام دادم اکثر برنج کارها تریاک مصرف می‌کنند چون سرطان گرفتند گفته اند که تریاک سرطان زا است و مقالات دیگری هم هست که اپیوم برای درمان سرطان کما اینکه سایت مربوط به سرطان در ایالات متحده آمریکا به تازگی اوپیوم تینکچر را آروده برای درمان سرطان و محققین انجمن سرطان آمریکا اطلاعیه ای دادند بعد از مقالات و سخنرانی‌های من اعلام کرد که بله شما می‌توانید از اپیوم برای سرطان استفاده کنید و مقالاتی است که گاهی اوقات به درمان هم می‌رسد ما نیاز نداریم که بعض ها ما را تحویل بگیرند چون درخت که بزرگ بشود از باغ می‌زند بالا ما می‌خواهیم خود آنها بیایند بررسی کنند ما یک چیزی مشاهده کردیم و مشاهداتمان را ثابت کنیم در طول بیست و هفت سال تجربه که تمام مقالات و افراد و آزمایشات موجود است نود هزار برگ فالو آپ است که توسط دکترها مهر و امضا شده است، الان ایالات متحده تمام روش‌های خود را روش دی‌سی چک می‌کند و بودجه کلانی هم اختصاص داده روش‌های درمانی در ایالات متحده با روش دی‌اس‌تی اونجا با بودجه هنگفت شروع کرده در جامعه ما چرا نباید محققین باشند. علم خودش می‌رود و کسی هم نمی‌تواند جلوی آن را بگیرد که راه و رسم و روشی دارد ما باید روی آن برویم. چرا محکم صحبت می‌کنم؟ برای اینکه من مقاله دارم؛ برای اینکه فنتالین آنفتامین روی نمونه‌های جانوری آزمایش شده در انستیتو پاستور و در بهترین مجلات چاپ شده است؛ بنابراین ما می خواهیم راه را باز کنیم محققین بیایند اول خودشان مسلط شوند و باور کند که اعتیاد چه هست، باور کنم که فقط بیمار را کنترل می‌کنند و درمان ندارند، باور کنم که اعتیاد یک بیماری است و چی خراب شده است. من وقتی به این باور رسیدیم فهمیدیم که اعتیاد یک بیماری اپی ژنتیک هم هست؛ یعنی بسیاری از ژن‌ها بیانشان عوض شدند، مجموعه دوپامین انرژیک از تنظیم خارج شده و کار نمی‌کند. تمام کسانی که با روش‌های دیگر درمان کردند داغون شده است سیستم بدنشان سراتونین انرژیک، مدارهای ایمنی و همه سیستم‌ها داغون.


ما مخالف راه‌های دیگر نیستیم؛ ما به عنوان یک محقق باید بدانیم که این راه به ناکجا آباد است نمی‌توانیم بگوییم ما همه راه‌ها را قبول داریم و دوست داریم. شما نظر علمی ابوالفضل درمانی را قبول دارید یا خیلی روش‌های دیگر خود دکتر بهنام بداند؟ مثلاً کسی چند سال با بی ۲ درمان کرد و قطع کرد چه اثراتی روی سیستم‌های بدن گذاشته دکتر شهرام که دارای phd اعتیاد است بداند که شخصی با نالوکسان درمان می‌کند بداند چه اثری روی سیستم ایمنی و فیزیولوژیش می گذارد خوشبختانه این‌ها را درآورده‌ایم و این‌ها را در مقالات کیو وان ارائه دادم ما فعلاً می‌خوایم عزیزان بیایند با ما همکاری کنند مسئله رو بشکافند و روش‌ها را بدانند که چی هست به هر روش چه اثری دارد و به کجا می‌رود برای بیماری قلب چند روش درمان وجود دارد ولی وقتی روش علمی نیست هزار روش داریم هر کسی طبق سلیقه خودش باید روش درمانش را انتخاب کند انگار چلوکبابی است یا بیمار به دکتر می‌گوید که دوست دارم قلبم را اینگونه عمل کنی دکتر می‌گوید دو روش داریم و هر دوتا را دکتر می‌داند نتیجه‌اش چه است ما باید نتیجه‌اش را بدانیم آیا می‌دانیم فرد نالوکسان استفاده می‌کند عمرش کوتاه می‌شود امیدوارم بتوانیم به کمک همدیگر این‌ها را جمع کنیم اول خودمون و محققین بدونیم چی می‌خوایم در مرحله اول بدانیم اعتیاد چه هست از دانشگاه می‌آیند و می‌گویند که برای phd می‌خواهم در مورد کنگره اول که قبول نمی‌کنیم اگر قبول کنیم می‌گویم باید بروی اول این کتاب و جزوات را بخوانی و امتحان بدهی بعد ما با هم حرف می‌زنیم خودت به عنوان یه متخصص باید تمام این‌ها را بدانی بعد با هم حرف بزنیم و این کار را انجام می‌داد و تحقیقش بهترین می‌شود امیدوارم که بتوانی به نتیجه برسیم از اینکه به صحبت‌هایم گوش کردید ممنونم.

دکتر علی
خیلی ممنونم بابت وقت مشارکت جناب مهندس آقای مهندس یک جاهایی رو می‌بینند که در افق دید ماست اون چیزی که من در کنگره ۶۰ دیدم به صورت غیر رسمی مسیر علمی را طی کرده همونطور که نظریه جاذبه و فیزیک از یک سیبی شروع شد آقای مهندس اینم تئوری خودشان را در کتاب ۶۰ درجه مطرح کردند یعنی مرحله اول فرضیه سازی را طی کردن مرحله دوم فرضیه را تبدیل به کتاب کردند کتاب شد تئوری کار بعد از اون یک سری پایلوت انجام دادند و تعدادی رها شدند از اون پایلوت شد این تعداد جمعیت به صورت غیر رسمی و فرای دانشگاه کار کنگره ۶۰ از صفر تا صد انجام شده یعنی از مرحله فرضیه‌سازی تئوری و بالینی انجام شده این چیزی است که ما از داخل می‌بینیم از بیرون از بیرون یک مجموعه‌ای دیده می‌شود که افراد رها شده دارد ما نمی‌توانیم یک دفعه صفر تا صد کاری که در کنگره اتفاق افتاده را در جامعه بگوییم درکش سخت است ما اگر بگوییم نود هزار رها شده داریم می‌گویند مگر می‌شود دنیا یک دونه رها شده ندارد. اگه ما بخواهیم این کار در مسیر علمی انجام بدهیم کاری است که الان انجام می‌شود و مسیرش هم جناب مهندس از سه سال پیش شروع کردند و اگر بخواهیم با آن پروتکل برسیم، تهیه پروتکل نیاز به اساس دارد؛ کارآزمایی بالینی باید انجام شده باشد، کارهای حیوانی انجام شده باشد، یک سری کارها انجام شده و یک سری کار دیگر که نیاز است انجام شود را انجام بدهیم، می‌شود یک پایه برای پروتکل اصلی.
من با یک رئیس مرکز تحقیقات دانشگاه ایران صحبت می‌کردم گفتم چنین سازمانی است و این کارها را انجام می‌دهد، گفتند از همین دیتاهایی که دارد پانزده بیست مقاله اصلی می‌توان استخراج کرد. نمی‌توان گفت که کنگره ۶۰ در حوزه اپیوم‌ها چه کار کرده، در حوزه شیشه چه کار کرده، در حوزه مختلف چه کار می کند. با هرکسی که صحبت می‌کردم استقبال درونشان بود که بیایند همکاری کنند ولی آقای مهندس دیدگاهشان این است که از دل خود بچه‌های کنگره آنهایی که می آیند لژیون پزشکان آنهایی که باور دارند از اینجا شروع شود. به قول آقای مهندس علم راهش را باز می‌کند و با ایده‌هایی که دکتر شهرام دارند به نظرم می‌شود این کار را جلو برد و به نتیجه خوبی رسید خیلی ممنون که به صحبت‌های من گوش کردید.

مهندس دژاکام
خیلی ممنونم دکتر شهرام پیشنهاد کردند که یکی از مقالات را به اشتراک بگذاریم و ما مقاله آمفتامین را در دسترس قرار می‌دهیم که در آمریکا چاپ شده که چهار هزار درمان شده آمفتامین را گزارش داده بود. بعد از ما، مقاله هاروارد بود با بودجه چند صد میلیونی می‌خواستند واکسن اعتیاد پیدا کنند، مگر می‌شود واکسن اعتیاد درست کرد؟ خیلی ممنونم.

تایپ: مسافر سپند
تنظیم: مسافر سعید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .